به گزارش راهبرد معاصر؛ بازهم کجسلیقگی رسانهای، واکنشهای نسنجیده برخی فعالان سیاسی و اجتماعی و اساساً بحران نقش در فضای رسانهای کشور باعث شد تا مسئله مهمتری مانند سالروز حماسه 13 آبان و روز دانشآموز به حاشیه برود.
پس از پخش گفتوگوی تلویزیونی طیبه ماهروزداه، همسر غلامعلی حداد عادل در برنامه زاویه شبکه 4 برخی شبکههای اجتماعی با بازنشر یک کلیپ تقطیع شده از این گفتگو دست به حاشیهسازی زدند و سعی کردند القا کنند که هدف از تأسیس مدارس فرهنگ بنا بر گفته وی تحصیل پسرشان (فریدالدین حداد عادل) در مدرسه علوم انسانی مناسب بوده است.
ماهروزداه در این برنامه تلویزیونی گفت که در آن زمان به دنبال ثبتنام پسرشان در یک مدرسه علوم انسانی بودند که متأسفانه مدرسه مناسبی پیدا نمیکنند و بعدازآن هم تصمیم میگیرند که «مدارس فرهنگ» را تأسیس کنند.
طرح این مسئله که با کجسلیقگی کارشناس مجری تلویزیون ضریب پیدا کرد و به یک گفتگوی چالشی تبدیل شد، کافی بود تا برخی شبکههای ضدانقلاب با تقطیع بخشهایی از این گفتگو وانمود کنند که علت تأسیس این مدارس نبود مدرسه مناسب برای آقازادهشان و تحصیل وی در آن بوده است.
شایانذکر است که اظهارات همسرحدادعادل، پیشازاین از زبان فرزند ایشان هم مطرح شده است. فرید حداد عادل قبلتر از آن در گفتگو با هفتهنامه پنجره گفته بود: «سال سوم دبیرستان فهمیدم که دیگر نمیخواهم ریاضی بخوانم و برای اینکه عمرم تلف نشود با پدر به فکر پیدا کردن یک مدرسه علوم انسانی افتادیم. در سال تحصیلی ۷۱-۷۰ در کل شهر تهران فقط در دو مدرسه چهارم علوم انسانی روزانه وجود داشت. یکی مدرسه آل احمد تجریش، یک کلاس و دیگری یک کلاس مدرسه دو شهید میدان خراسان بود. مابقی شبانه برگزار میشد. در اصل بیشتر کسانی در کلاسهای شبانه درس میخواندند که فقط قصدشان گرفتن مدرک بود.»
عملیاتی شدن قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی
از سوی دیگر بسیار روشن است که زمان انتخاب رشته آن دوره پسر غلامعلی حداد عادل که متولد 1352 بوده احتمالاً در سال 1365 بوده است (در سال ششم) و در آن زمان (سال 65) نه دبیرستان غیرانتفاعی بوده و نه حداد عادل و یا همسرشان چنین مدرسه یا دبیرستانی در اختیار نداشتهاند و اساساً فرآیند تأسیس مدارس غیرانتفاعی در ایران مشخص است.
لازم به ذکر است که قانون «قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی» در سال 67 در مجلس شورای اسلامی تصویب شده و در خصوص روش صدور مجوز تأسیس مدارس غیرانتفاعی هم شورای عالی اداری در مورخ 28/10/1372 بنابه پیشنهاد سازمان امور اداری و استخدامی کشور بهمنظور تسریع و تسهیل در امور مراجعین و توسعه امر آموزشوپرورش و رفع محدودیت پوشش تحصیلی و تنگناهای ناشی از کمبود فضای آموزشی و در راستای جلب حداکثر مشارکت مردم در گسترش مدارس غیردولتی (غیرانتفاعی) و ایجاد انگیزه ملی در این راه از طریق تأمین تسهیلات لازم و فراهم نمودن امکان توسعه صحیح و مضبوط اینگونه مدارس، مقرراتی را جهت عملیاتی شدن قانون مربوطه تصویب نموده است.
توضیحات همسر حداد عادل
از همین رو بود که همسر غلامعلی حداد عادل با اشاره به صحبتهایش در برنامه زاویه شبکه چهار، توضیحاتی ارائه و عنوان کرد: «در پی برداشتهای نادرستی که از صحبت اینجانب در برنامه زاویه شبکه 4 در شامگاه چهارشنبه هشتم آبان نودوهشت در فضای مجازی منتشر شد توجه کاربران محترم را به نکات زیر جلب میکنم:
۱ - تأسیس دبیرستان فرهنگ بعد از فراغت فریدالدین [فریدالدین حداد عادل] از دوره دبیرستان صورت گرفته و وی در این دبیرستان تحصیل نکرده است.
۲-اشاره به تحصیل وی صرفاً بهمنظور بیان وضعیت نامطلوب رشته علوم انسانی در آن زمان بوده و این مطلب با دقت در صحبت اینجانب بهروشنی قابل اثبات است.
۳-در برنامه بهصراحت گفته شد که مدارس دولتی فرهنگ (که تعداد آنها در حال حاضر در حدود یکصد مدرسه تخمین زده میشود و باعث توسعه علوم انسانی شده است) هیچ ارتباطی با موسسه غیرانتفاعی فرهنگ ندارد.
۴-اینجانب همواره یکی از آثار پربرکت وجود مقام معظم رهبری را هدایت و حمایت ایشان از طرحهای مختلف علمی و فرهنگی میدانم و خداوند را سپاس میگویم که در حوزه علوم انسانی نیز رهنمودها و هدایت ایشان در تأسیس موسسه فرهنگ (مخصوص علوم انسانی) به احیاء و گسترش علوم انسانی در ایران انجامید.»
حواشی پررنگتر از متن
سوی دیگر ماجرا این بود که اظهارات همسر غلامعلی حداد عادل با توئیتی از امیرحسین فتاح پسر پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان حاشیه بیشتری پیدا کرد که مدعی شده بود «مدرسه آقایی حداد برای بنیاد مستضعفان است که سالهاست اجارهای بابت آن پرداخت نشده، حتی به بهانه آن زمینی از آقای قالیباف به بهای مفت خریداری و تغییر کاربری شده است و ... ادامه ماجرا».
بعدازاین بود که شائبه انتخاباتی بودن واکنشها علیه حداد عادل در برخی شبکههای اجتماعی قوت گرفت و روز گذشته برخی شبکههای اجتماعی به انتشار گزارشهایی از مدارس خصوصی منتسب به شخصیتها و چهرههای سیاسی پرداختند.
در همین راستا فرید مدرسی، فعال رسانه ای اصلاح طلب در توئیتی با هشتگهای غلامعلی حداد عادل، اصولگرایان ویژه، حسین محمدی، جلیلی و فتاح نوشت: «نظاره گر موج حمله به غلامعلی حدادعادل، رئیس ائتلاف اصولگرایان هستم؛ از سوی اصولگرایان ویژه تا او را در فشار بگذارند تا سهم بیشتری دهد به آنان در انتخابات مجلس. موج اول علیه آقای حسین محمدی بود که سهم صداو سیما را بیشتر کند برای آنان. آن زمان جلیلی میدان دار بود و الآن فتاح.»
این تذهبون؟
از سوی دیگر گرچه به حوزه آموزشوپرورش و متولیان و متصدیان نهادهای آموزشی کشور انتقادات فراوانی وارد است اما گویا به نظر میرسد که عدهای نان خود را در گلآلود کردن فضا و بهرهبرداریهای سیاسی و انتخاباتی میدانند.
تکلیف ضدانقلاب روشن است چه آنکه آنها همواره درصدد بزرگنمایی و وارونه جلوه دادن حقایق بوده و هستند اما سؤال اساسی از برخی رسانههای داخلی و فعالان سیاسی بهویژه کسانی که در جرگه اصولگرایی تعریف میشوند این است که آیا به وققع معیار تحلیل شما نیز فضاسازی¬های رسانه¬ای و شبکه های اجتماعی است؟
پرویز امینی، فعال سیاسی اصولگرا در کانال تلگرامی خود نوشت: «برنامه زاویه این هفته شبکه چهار، حاشیه پررنگی پیدا کرد و همین مسئله موجب شد که گزاره مهمی مغفول بماند. این گزاره که در رفتوبرگشت بین مجری - کارشناس برنامه و خانم دکتر ماهروزاده بر آن تأکید شد، عبارت بود از شکست جمهوری اسلامی در حوزه آموزشوپرورش!»
وی افزود: «اگر بپذیریم در این حوزه شکست خوردهایم، در اقتصاد و فرهنگ و رسانه و... چه ادعایی میتوانیم بکنیم؟ ج.ا.ا یک نظم سیاسی دینی است که ادعای بنیادین آن «توانایی دین در اداره کارآمد جامعه است». بنابراین گزاره شکست ج.ا.ا در آموزشوپرورش که طبیعتاً میتواند به شکست در حوزههای دیگر سرایت پیدا کند، پیامدهای قابلاعتنایی بر سازمان مشروعیت بخش ج.ا.ا دارد و حکایت از پیشروی سکولاریزاسیون (سکولاریزم عملی) در پهنه اجتماعی در یک بازه زمانی چهلساله است.»
امینی ادامه داد: «بخواهیم یا نخواهیم سکولاریزم و سکولاریزاسیون، پرابلم بنیادین ج.ا.ا و هر نوع نظم سیاسی دینی است که از آبشخورهای فراوانی تغذیه میکند و ازجمله مهمترین و عامترین آنها «کیفیت حکمرانی» است.»
وحید اشتری فعال رسانهای اصولگرا هم معتقد است: «همسر آقای حداد عادل یک فرد نیست. یک ژانر است. یک ژانر رایج از مدیران جمهوری اسلامی که بعد از انقلاب سرکار آمدند. بهجای اینکه مشکل کشور را حل کنند تا جامعه بهرهمند شود چنان دنبال حل کردن مشکل خودشان رفتند و سفرهشان را از مردم جدا انداختند که انگار همهچیز هنوز دست ساواک است.»
مرتضی روحانی، فعال اصولگرا و مدیرمسئول سایت «ترجمان» هم تأکید کرده که «خانم ماهروزاده و همسرشان نمیتوانند گلایه¬کننده سیستم آموزشی باشند به نظر من حرف درستی است. این بزرگواران باید پاسخگوی سیستم باشند.»
جالبتوجه آنکه حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهور که در واکنش به این ماجرا در توییتی نوشت: «دکتر غلامعلی حداد عادل از چهرههای ماندگار و پرفروغ آموزشوپرورش دهههای اخیر در ایران است. قدر خدمات فرهنگی و دانشورانه ایشان در آ. پ، آموزش عالی، ترجمه قرآن، دائرةالمعارف، فرهنگستان زبان، شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرستانهای فرهنگ هنوز کم شناخته شده است. سیاسیکاری نکنیم»
وی در توییت دیگری با تاکید بر اینکه «فریدالدین حداد عادل دانشآموز دبیرستان فرهنگ نبوده است»، نوشت: «دکتر حداد عادل برای فرزندش مدرسه نزد بلکه بهعنوان یک پدر، مشکل دانشآموزان مستعد و خانوادههای علاقهمند به علوم انسانی را درک کرد و با تأسیس دبیرستانی غیردولتی-بدون تحمیل هزینه بر دولت-الگویی برای مدارس دولتی ایجاد کرد.»
همچنین حسین دهباشی فعال رسانهای اصلاحطلب دراینباره نوشته است: «تأسیس دبیرستانِ فرهنگ، از معدود اتفاقاتِ بسیار خوب در علوم انسانی بود که حتماً بهتر هم میتوانست/ میتواند باشد. و آقای حداد عادل قطعاً بیعیب نیست، اما دستِکم این یکقلم در شمار خدمات ماندگار و ارزشمند او است که کلی دانشآموخته باسواد تقدیمِ ایران کرد. این اگر رانت است، بیش باد!»
درمجموع میتوان گفت علاوه بر شیطنتهای سیاسی ضدانقلاب و برخی رسانههای مدعی اصلاحطلبی، واکنشها به اظهارات همسر غلامعلی حداد عادل آنهم مبتنی بر بخشهای تقطیع شده از یک گفتگوی تلویزیونی (و با وجود توضیحات بعدی همسر حداد عادل و حمایتهای قابلتأمل از مدارس فرهنگ)، بسیار عجولانه و نسنجیده بود چه آنکه هیچکدام از واکنشها و گزارشها مبتنی بر آمارهای موجود و یا مطالعه تطبیقی در نظامهای آموزشوپرورش سایر کشورها و یا بررسی دقیق و آماری مبتنی بر کارشناسی نبود و صرفاً در بستری از تقابلهای سیاسی و انتخاباتی شکل گرفت.