به گزارش راهبرد معاصر؛ هواداری و فوتبال، دو بهانه ای بود که طی آن یک جریان کهنه و اقلیت در آذربایجان دوباره مانند جسم نیمه جان، چند لحظه ای به حیات بازگشت. سیل عظیم شهدا و وطن دوستان آذربایجانی از صدر تاریخ معاصر ایران تا به امروز نشان داده است که آذربایجان ِ همیشه سرافراز هرگز خاستگاه این عده قلیل نخواهد شد.
اول : داستان هودارا نمایی و فوتبال سیاسی اگرچه تازگی ندارد اما گاهاً می تواند منافع ملی را به مخاطره بیاندازد. در حاشیه بازی چند روز گذشته دو تیم استقلال و تراکتورسازی تبریز در آذربایجان، عدهای از هواداران به ظاهر آذربایجانی با سردادن شعارهای نژادپرستانه و طرح مسائل حاشیه ای که عموماً خاستگاهی منافی با مصالح کشور داشته سعی داشتند تا سمت و سوی این بازی مهم را به ناکجا آبادها ببرند. این نخستین باری نیست که این هوادارنمایان در میان شعارهای فوتبالی خود مبادرت به حمل و برافراشتن پرچم برخی کشورهای همسایه کرده و یا در شعارهایشان سعی بر حمله به خطوط قرمز ایران اسلامی می کنند. استفاده از واژه های جعلی برای نخستین بار در زمانی به وجود آمد که تیم تراکتورسازی تبریز برای نخستین بار پای در رقابت های آسیایی گذشته و در برابر تیم النصر از کشور امارات صف آرایی کرد. در این رقابت برخی از هوادارن تیم تراکتورسازی با نام بردن از واژه جعلی خلیج [ ع ر ب ی]، درست همراستا با اهداف دولت های حاشیه خلیج فارس قدم برداشته و ما در همان زمان نیز شاهد سستی و عدم برخورد با این عده محدود هوادارنما بودیم.
دوم: اما با بالاگرفتن حرکات نژادپرستانه و مخل امنیت برخی هواداران تراکتورسازی مشاهده کردیم که وزیر ورزش و جوانان از معاون فرهنگی وزارت ورزش خواست هر چه سریعتر نسبت به تشکیل کارگروه صیانت از ارزشهای اخلاقی و فرهنگی در محیطهای ورزشی اقدام کند. این کارگروه با حضور نمایندگان وزارت اطلاعات، ارشاد اسلامی، صداوسیما، فدراسیون فوتبال، کمیسیون فرهنگی مجلس، نیروی انتظامی، معاونت فرهنگی سپاه و نمایندگان باشگاههای ورزشی تشکیل خواهد شد. دست به کار شدن نهادهای اطلاعاتی چون سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات نوید این موضوع را خواهد داد که اقتدار ایران اسلامی در یکپارچگی هویتی میان اقوام مختلف جزء اصول اساسی نظام جمهوری اسلامی است و در همین مورد شاهد آن بودیم که نهادهای امنیتی با بازداشت هوادارنماهای یاد شده به این موضوع به برخورد برخواسته است تا بتوان نسبت به تحرکات گروه یاد شده، اقدامات عملی تری را طرح ریزی کرد.
سوم: تصور غلط فرهنگی و سیاسی که این روزها در میان برخی جوانان منطقه آذربایجان از قوم گرایی شده است یکی از نازل ترین سویه های جامعه شناختی را دارد. متأسفانه عدم رغبت برخی از صاحبنظران برای روشن کردن زوایای تاریک ادعاهای گروه های تجزیه طلب، نشان داده است که فرصت خوبی برای رشد قارچ گونه این گروه ها به وجود آمده و فوتبال، تنها یک زمینِ کشت مناسب برای تفکرات ضدامنیتی این گروه ها است. در این فضای مسموم شاهد آن بودیم که «رشید مظاهری» دروازه بان تازه پیوسته به این تیم، بعد از حضور در تمرینات تراکتورسازی، سریعاً تصویر و متن مربوط به خلیج فارس را از اینستاگرام خود حذف کرده تا مبادا دچار خشم متحجرانه این گروه قرار گیرد. این تنها یک مورد از اثبات مسموم بودن فضای فرهنگی نواحی یاد شده است.
چهارم: پیش از هر گونه تدبیر در خصوص موضوع مطرح شده باید نکات مهمی را در ابتدا مشخص کرد. ما گمان می کنیم همه چیز در کف خیابان رقم می خورد اما این تصور غلط است. 9 آبان 1395 بود که تقریباً یک سوم نمایندگان مجلس طرح تشکیل فراکسیون ترک نشین های مجلس را تصویب کردند. این فراکسیون عملاً خلاف ضوابط امنیتی به وجود آمده و در ابتدای تشکیل آن نیز اعتراضاتی نسبت به برخی نمایندگان اصلی و طراح این فراکسیون مطرح شده است. این افراد اگر چه در ظاهر داعیه دلسوزی برای ترک زبانان ایران را داشته اند، اما تندروهای قومیت گرا را جریح تر و ادعاهای آنان را بزرگتر کرد. از این روی لازم است تا با اجرای قوانینی نسبت به اشاعه رفتارهای نژادپرستانه، ساختار شکنانه، رادیکال و ضدایرانی این گروه ها برخورد شده و در نهایت با کنترل بهتر شرایط آرزوی همیشگی جبهه صهیونیست در خصوص تجزیه و یا چالش قومیتی در ایران را باطل نماییم.