به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران حقایق و چشم اندازهای پیچیده و نهفته اجتماعی و سیاسی را آشکار ساخت. یکی از این حقایق که موجب انسجام و همبستگی ملی شد، این اصل است که غربی ها از تبدیل ایران به کشوری قدرتمند به شدت هراس دارند.
این پیش فرض در نظام شناختی مردم ایران و نظام محاسباتی غربی ها دارای خاستگاه های تاریخی متقن است. در نظام شناختی غربی ها ایران کشوری است که تجربه های موفق " امپراتوری های جهان شمول" چه در قبل از اسلام و چه پس از ظهور اسلام را داشته است.
بررسی تاریخ چند صد ساله ایران نشان می دهد که تمامی قدرت های خارجی تلاش کرده اند تا به نحوی از قدرت یابی ایران جلوگیری نمایند
وجود تجربیات تاریخی چند هزار ساله موفق در نظام سازی سیاسی، پیشرفتهای خیره کننده علمی، ساختارهای قدرتمند اقتصادی، وجود ساختارهای بی نظیر تعاملات اجتماعی و به ویژه فرهنگ غنی هویتی، دینی و ملی که موجب هضم فرهنگ های مهاجم در فرهنگ ملی ایرانی ها شده، باعث شده تا در سده های اخیر غربی ها به این نتیجه برسند که به هر طریقی از تبدیل ایران به یک امپراتوری جهان شمول جلوگیری به عمل آورند.
وجود جمعیت قابل توجه، منابع و ذخایر بی بدیل، وجود ظرفیت های عمیق سرمایه انسانی و جمعیت پویا نیز مزید بر علت شده است. بررسی تاریخ چند صد ساله ایران نشان می دهد که تمامی قدرت های خارجی تلاش کرده اند تا به نحوی از قدرت یابی ایران جلوگیری نمایند.
تلاش برای جدا کردن بخش های مهمی از ایران بر اساس قراردادهای گلستان و ترکمنچای، اشغال ایران در جنگ جهانی اول و دوم، توطئه و کودتا علیه دولت قانونی ایران در دوره دکتر مصدق، تقویت گروههای تجزیه طلب و معاند پس از پیروزی انقلاب اسلامی و نیز ایجاد اختلال در نظام حکمرانی از طریق ترور شخصیت های سیاسی، اعمال ظالمانه ترین تحریم ها علیه مردم و کشور و راه انداختن جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی و... نشان از عزم راسخ غربی ها برای جلوگیری از تبدیل ایران به قدرت تأثيرگذار جهانی است.
وجود دیدگاه های جهان شمول به ویژه در نظام فکری دینی نیز مزید بر علت است. نمونه های فوق و بسیاری از نمونه های دیگر می تواند مصادیق متقن این مسئله باشد. علاوه بر این، در نظام شناختی و پیش فرض های فکری مردم ایران تجربه تلخ و ملال آور دخالت قدرت های خارجی و تبعات بهشدت مخرب این دخالت که در برهه هایی از زمان (در دو جنگ جهانی) موجب قتل عام ناشی از قحطی گرسنگی بیش از 6 میلیون ایرانی شد، موجب شده تا مردم ایران تحمل سختی ها را بر تسلط کشورهای خارجی ترجیح دهند.
در نظام شناختی مردم ایران حضور قدرت های خارجی چیزی جز سختی، خرابی ، قحطی و گرسنگی نیست. بنابراین شاه کلید تمامی دشمنی های غربی ها و قدرت های خارجی جلوگیری از تبدیل شدن ایران به کشوری قدرتمند است که جزو مبانی کلیدی و هسته مرکزی نظام فکری اسلامی و امامین انقلاب نیز می باشد.
بنابراین در پس تمامی پیام های فریبنده غربی ها در چهار دهه اخیر در قالب حمایت از حقوق بشر، حمایت از دولت و حکومت دموکراتیک، شعار فریبنده به ارمغان آوردن رفاه و توسعه و ... واقعیت تجربه تاریخی نشان می دهد تنها کابوس غربی ها "تبدیل شدن ایران به قدرت جهانی" در نظام شناختی غربی ها نهادینه شده است. این مسئله همچنین در سال های اخیر توسط اندیشمندان علوم سیاسی مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است.
رهام الوندی، استاد مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن استدلال میکند که چشمانداز ایران قدرتمند - صرف نظر از ایدئولوژی حاکم بر آن - کابوس راهبردی برای واشنگتن و تلآویو است. وی معتقد است که تلاش ایران برای دستیابی به فناوری هستهای، پاسخی اجتنابناپذیر به تحولات منطقهای است؛ تحولاتی که از مدتها پیش از انقلاب اسلامی وجود داشته و ادامه دارد.
چشمانداز ایران قدرتمند - صرف نظر از ایدئولوژی حاکم بر آن - کابوس راهبردی برای واشنگتن و تلآویو است
ایران هستهای به انحصار هستهای رژیم صهیونیستی در غرب آسیا پایان و برای همیشه تعادل راهبردی را در منطقه تغییر میدهد. ایران با ۹۰ میلیون جمعیت، سه برابر فرانسه وسعت و دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی و سومین ذخایر بزرگ نفت خام جهان را در اختیار دارد.
الوندی معتقد است، رهبران کنونی و آینده ایران مانند رهبران گذشته، کاملاً آگاه خواهند بود که ایران قوی و قدرتمند هرگز در تلآویو یا واشنگتن مورد استقبال قرار نخواهد گرفت - مگر اینکه ایران مایل به پذیرش موقعیت فرعی در منطقه باشد، که هیچ سیاستمدار ایرانی در این دوران نمیتواند آن را بپذیرد.
بنابراین به نظر می رسد هرگونه تلاش ایران در حوزه های فنی، راهبردی و علمی با واکنش جدی غربی ها مواجه خواهد شد، زیرا دستیابی ایران به مؤلفه های قدرت موجب افول امپراتوری غرب و انزوای طولانی مدت آنها خواهد شد.