رئیس‌جمهور وارد پاکستان شد سی‌ان‌ان: تصمیم‌گیری درباره حمله جدید به غزه به تعویق افتاد رئیس شورای امنیت سازمان ملل: هنوز نشانه‌ای از فعال کردن مکانیسم ماشه وجود ندارد پزشکیان: پاکستان اعلام کرد که هرگونه حمایت و پشتیبانی که دولت و ملت ایران لازم داشته باشد، انجام می‌دهند افشای پیام محرمانه اسرائیل به دمشق درباره سویداء دستیار وزیر خارجه: مناسبات ایران و پاکستان، متعاقب تحولات اخیر وارد مرحله تازه‌ای شده است حماس: ترامپ از تکرار دروغ‌های اسرائیل خسته نمی‌شود و ما هرگز از رد آنها خسته نخواهیم شد وزیر خارجه سوریه طی ساعات آتی به مسکو می‌رود رایزنی عراقچی و همتای تاجیکستانی دیدار عراقچی با امامعلی رحمان؛ عزم ایران برای گسترش روابط با تاجیکستان بازگشت ۱۲ صیاد آزاد شده در عربستان به ایران گزارش غریب آبادی از پیگیری‌های حقوقی بین‌المللی بعد از تجاوزات اخیر سفیر ایران در انگلیس: اگر اطمینان حاصل کنیم که مذاکره واقعی و صادقانه است، گفت‌وگو می‌کنیم رسانه عبری مدعی شد: حماس «مدل حزب‌الله» را برای پساجنگ غزه پیشنهاد داد المیادین: واشنگتن مخالفت خود را با پیش‌نویس قانون نیرو‌های حشد الشعبی به نخست وزیر عراق اطلاع داد
یادداشت اختصاصی علی قادری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛

جنگ تحمیلی، کازار نظامی یا شناختی – ادراکی

رئیس‌جمهور آمریکا با بهره‌گیری از تیم‌های شناختی زبده در حال به کارگیری تکنیک‌های شناختی برای از بین بردن اعتماد‌به‌نفس ملی ایرانیان است.
علی قادری؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۳ - ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 August 02
کد خبر: ۲۸۵۱۸۱

جنگ تحمیلی، کازار نظامی یا شناختی – ادراکی

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ به نظر می رسد جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران به جای اینکه کارزار نظامی بوده باشد، بیشتر کارزار ادراکی- شناختی است. در این کارزار دشمن تمامی ابزارها، توانمندی ها و ظرفیت‌های فنی و فناورانه خود را به کار گرفته است تا بتواند اراده و عزم ملت ایران و تصمیم گیران سیاسی را درهم شکند و آنها را وادار به تسلیم نماید. 

در این راستا دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا با بهره گیری از تیم های شناختی زبده در حال به کارگیری تکنیک های شناختی برای از بین بردن اعتماد به نفس ملی ایرانیان است.  در مطالعات علوم شناختی شناخت پیش زمینه های ادراکی و شناختی دشمن یکی از مهم‌ترین راه های شناخت رفتار و اتخاذ راهبردهای صحیح برای مقابله با آن است. 

ترامپ با به کارگیری متخصصین هوش مصنوعی و تکنیک های علوم شناختی، کارزار گسترده ای را علیه دشمنان خود به راه انداخته است

شناخت پیش فرض های ذهنی رهبران سیاسی و درک شخصیت، باورها، ارزش‌ها و سبک رهبری آنها یکی از عوامل کلیدی در تحلیل و پیش بینی رفتارها و عمل سیاسی و تصمیم گیری های آنهاست. شناخت الگوهای فکری و رفتاری رهبران می‌تواند به درک بهتر سیاست‌ها، اهداف و اقداماتشان کمک کند و حتی بر نحوه تعامل دیگر کشورها با آنها تأثیر بگذارد. 

همچنین شناخت شخصیت و سبک رهبری یک رهبر می‌تواند به دیگر کشورها کمک کند تا راهبردهای دیپلماتیک مؤثرتری در تعامل با آن رهبر طراحی کنند. به عنوان مثال، درک تمایل یک رهبر به مذاکره یا مقاومت می تواند به پیش بینی نتایج مذاکرات بین المللی کمک نماید.

در این میان ترامپ با به کارگیری متخصصین هوش مصنوعی و تکنیک های علوم شناختی، کارزار گسترده ای را علیه دشمنان خود به راه انداخته است. شناخت تکنیک های شناختی و ادراکی به کار گرفته شده به‌وسیله ترامپ می تواند به راهبردنويسان در محاسبات دقیق و اتخاذ سیاست‌ها و راهبردهای درست و واقعی کمک شایان توجهی می نماید. 

جنگ شناختی به زبان ساده به مجموعه اقداماتی گفته می‌شود که هدف آن تأثیرگذاری بر ذهن، ادراک، تصمیم‌گیری و رفتار افراد، گروه‌ها یا دولت‌ها به‌وسیله دستکاری اطلاعات، روایت‌ها و برداشت‌های ذهنی است. این نوع جنگ به‌جای استفاده از نیروی نظامی، بر شکل‌دهی به افکار و باورها تمرکز دارد. 

قبل، هنگام و بعد از جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران، ترامپ از الگوی رفتاری ثابتی پیروی می کند که همگی مبتنی بر تلفیق الگوهای جنگ شناختی و به کارگیری ابزارها و تکنیک های شناختی – ادراکی است. 

یکی از تکنیک های به کارگرفته شده به‌وسیله رئیس‌جمهور آمریکا در این سه مرحله تکنیک تقویت «نماد شخصی» است. 

نمادسازی شخصی از خود به عنوان مذاکره کننده ای سرسخت و غیر قابل پیش بینی می‌سازد که می‌تواند دست بالا را در مذاکرات داشته باشد. نمادسازی شخصی فرآیند ایجاد و ارتقای هویت منحصر به فرد و به یاد ماندنی است که ارزش، تخصص، مهارت و شخصیت شما را به نمایش می‌گذارد. 

هدف کاربرد این تکنیک در جنگ شناختی مدیریت ادراک بر اساس خلق تصویر و روایتی از خود به عنوان رهبری قدرتمند و غیر قابل نفوذ است تا بتواند اعتماد به نفس طرف مقابل را کاهش دهد و آنها را به پذیرش شرایط آمریکا وادار نماید. ادعاهای ترامپ مانند «مذاکرات با ایران خیلی خیلی خوب پیش می‌رود» یا «ایران باید سریع تصمیم بگیرد» برای افزایش فشار روانی و القای حس فوریت برای ایران است. 

همچنین ادعاهایش در خصوص اینکه «فردو نابود شده است» یا تهدید های مکرر، برای تقویت تصویرش به عنوان رهبری که از حمله نظامی باکی ندارد، طراحی شده است. این نوع روایت سازی موجب می شود افکار عمومی در آمریکا و متحدان از سیاست هایش حمایت کنند. 

یکی دیگر  از راهبردهای کلیدی ترامپ در جنگ شناختی، استفاده از نظریه «مرد دیوانه» است. این رویکرد که ریشه در سیاست خارجی ریچارد نیکسون دارد، بر این اصل استوار است که با نمایش غیرقابل پیش‌بینی بودن و آمادگی برای افزایش تنش‌ها، طرف مقابل را به دلیل ترس از عواقب غیرمنتظره وادار به عقب‌نشینی یا امتیازدهی می‌کند. 

یکی دیگر  از راهبردهای کلیدی ترامپ در جنگ شناختی، استفاده از نظریه «مرد دیوانه» است

این تکنیک به منظور ایجاد ترس، هراس و ابهام در افکار عمومی و نزد رهبران و تصمیم گیران سیاسی است تا خود را غیر معمولی، خطرناک و غیر منطقی جلوه دهد و بتواند با ایجاد ابهام و اضطراب شناختی در ذهن تصمیم گیران ایرانی آنها را در حالت تردید و محافظه کاری و مسامحه کاری و در نهایت وادادگی قرار دهد. 

وقتی طرف مقابل نمی‌تواند پیش‌بینی کند آیا تهدیدات جدی هستند یا صرفاً بلوف، احتمال تسلیم یا نرمش برای کاهش خطر افزایش می‌یابد. به عنوان نمونه تصمیم ناگهانی ترامپ برای خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری نمونه ای از این تکنیک شناختی است. با این اقدام وی پیام داد آماده است قواعد دیپلماتیک را زیر پا گذارد. اظهارات مکرر وی نیز درباره «نابودی کامل» تأسیسات هسته‌ای ایران مانند ادعای حمله به فردو، نطنز و اصفهان حتی اگر اغراق‌آمیز باشند، برای ایجاد ترس و فشار روانی طراحی شده‌اند. 

پس از جنگ تحمیلی 12 روزه، ترامپ با انتشار پست‌هایی مانند «ایران باید به دنبال صلح باشد، وگرنه حملات بزرگ‌تری در راه است»، فضای رسانه‌ای را به نفع خود شکل می‌دهد و روایت «تهدید قریب‌الوقوع» را تقویت می‌کند.

یکی دیگر از تکنیک های به کارگرفته شده توسط ترامپ ایجاد دوگانه دیپلماسی یا تهدید است. این تکنیک را در قالب راهبرد دیپلماسی قهری به کار می گیرد. این تکنیک در علوم شناختی به‌عنوان تضاد شناختی شناخته می‌شود، جایی که طرف مقابل با پیام‌های متضاد روبرو می‌شود و نمی‌داند چگونه واکنش نشان دهد.

این راهبرد با ایجاد تضاد و تناقض بین دو امر «یا این یا آن» ذهن تصمیم گیرندگان طرف مقابل را درگیر و محاسباتشان را به هم می ریزد. به عنوان نمونه، ترامپ با کاربرد این راهبرد می‌خواهد ذهن تصمیم گیران ایرانی را منحرف نموده و با ایجاد ترس و هراس آن‌ها را بین مقاومت یا مذاکره مردد ‌کند. 

این راهبرد دشمن را به وادادگی می کشاند. به عنوان مثال، ترامپ بارها برای مذاکرات بسیار جدی صحبت می‌کند و روز دیگر می‌گوید،  «عجله‌ای برای مذاکره ندارم چون تأسیسات ایران را نابود کردیم». این پیام‌های متضاد برای سردرگم کردن تصمیم گیران ایرانی طراحی شده است.  همچنین راهبرد تروئیکای اروپایی برای مذاکرات غیرمستقیم با میانجی‌گری عمان و هم‌زمان تهدید به فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط متحدان اروپایی، نشان‌دهنده ترکیب این دوگانه متضاد است. 

بهره سخن

بررسی های علمی نشان می دهد، دونالد ترامپ با تلفیقی از تکنیک های جنگ شناختی- ادراکی و عملیات روانی دارای الگوهای فکری و رفتاری مشخصی است که شناخت آنها می تواند ما را در پیش بینی رفتارش کمک نماید. تکنیک های مشترک به کار گرفته شده توسط او در سال‌های اخیر استفاده هم‌زمان از تکنیک «مرد دیوانه»، نمادسازی شخصی از خود، غیر قابل پیش بینی و خطرناک نمایاندن خود، استفاده از تکنیک اضطراب شناختی در ذهن حریف و ایجاد دوگانه تهدید یا مذاکره و ... است. 

شناخت دقیق این تکنیک ها می تواند در تدوین راهبردهای تبیینی و تحلیلی برای مقابله با جنگ شناختی و ادراکی دشمن بسیار مؤثر باشد.   

ارسال نظر
آخرین اخبار