به گزارش «راهبرد معاصر»؛ روزگاری گرمای تابستانها طراوت داشت، بارانها بیمقدمه میآمدند و زمین نفس میکشید. اما حالا، زمین در تب میسوزد و بحران خشکسالی دامن کره زمین را گرفته است تا جایی که امروز دمای بالای هوا در گوشهگوشه جهان رکورد میزند، یخهای قطب شمال با سرعتی بیسابقه آب میشوند، جنگلهای آمازون در آتش میسوزند، در آفریقا کشاورزان به آسمان خیره میمانند و چشمانتظار قطرهای باران که نمیآید.
حتی اروپا و آمریکا هم از بحران در امان نمانده اند؛ در اروپا، رودخانهها در حال خشکیدن هستند و در آمریکا، دریاچهها عقبنشینی کردهاند و این شرایط بحرانی همچنان ادامه دارد و هر سال هم بدتر از سال قبل می شود. اما چرا؟
در سال آبی ۱۴۰۳-۱۴۰۴، میزان بارندگی در برخی استانها تا 40 درصد نسبت به میانگین بلندمدت کاهش داشته است
باید گفت، افزایش گازهای گلخانهای، مصرف بیرویه سوختهای فسیلی، نابودی جنگلها، و بیتوجهی به هشدارهای طبیعت، زمین را هر سال گرم تر می کند و این گرما، باران را هم از آسمان ربوده است. حالا نه تنها ایران که همه کره زمین درگیر بحران بی آبی هستند، اما شرایط در سرزمین ما به دلیل قرارگیری در فلات خشک اندکی بغرنج تر از سایر نواحی زمین است.
در ایران، خشکسالی دیگر یک پدیده نیست؛ واقعیتی روزمره است تا جایی که صدای پای آب در زایندهرود خاطره شده و تالابهای هامون و بختگان چیزی تا تبدیل شدن به شورهزار کامل ندارند. بارندگی سالانه کاهش یافته است و منابع آب زیرزمینی با سرعت نگرانکنندهای تهی میشوند و خاک دشت های آبی و زمین های کشاورزی هر روز لب تشنه تر از دیروز ترک می خورد.
ایران در دهههای اخیر با بحران فزایندهای در حوزه منابع آبی مواجه بوده و کاهش بارندگی، افزایش دما و مدیریت نادرست منابع آبی، کشور را از مرحله کمآبی به آستانه بیآبی سوق دادهاست. این بحران نهتنها تهدیدی برای محیط زیست، بلکه خطری جدی برای امنیت غذایی، سلامت عمومی و توسعه پایدار به شمار می رود.
طبق دادههای سازمان هواشناسی و وزارت نیرو میانگین بارندگی سالانه در ایران ۵۰ سال گذشته حدود ۲۵۰ میلیمتر بوده، در حالی که میانگین جهانی بیش از ۸۰۰ میلیمتر است. در سال آبی ۱۴۰۳-۱۴۰۴، میزان بارندگی در برخی استانها تا 40 درصد نسبت به میانگین بلندمدت کاهش داشته است. میانگین بارندگی در سال آبی 1400-1401 حدود 245 میلی متر بوده که در همین سال به نسبت میانگین بلندمدت شاهد کاهش 35 درصدی بارندگی بوده ایم.
سال 1401-1402 حدود 239 میلی متر و کاهش 38 درصدی داشتیم و سال 1402-1403 حدود 226 میلی متر و کاهش 42 درصدی به نسبت میانگین بلندمدت اما سال آبی 1403-1404 میانگین بارندگی به 147 میلی متر رسیده و این یعنی بحرانی عظیم.
در این میان وضعیت بارندگی برخی استانها مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان و بوشهر نامساعدتر از سایر نقاط کشور است و با کاهش بارندگی تا ۷۶ درصد مواجه بودهاند. استان تهران نیز با ۴۲ درصد کاهش بارندگی نسبت به میانگین درازمدت روبهروست.
حال ذخایر سدهای کشور هم خوب نیست و ظرفیت برخی سدها مانند کرج، زایندهرود و لار به پایینترین سطح خود در دو دهه اخیر رسیدهاند. به عنوان نمونه، تنها 20 درصد ظرفیت سد زایندهرود پر است. ورودی آب به سدها در سال آبی جاری نسبت به سال قبل کاهش چشمگیری داشته است و سدهای مهم کشور مانند زایندهرود، کرج، لار و دز با کاهش شدید ذخایر مواجهاند.
حجم آب موجود مخازن اکنون ۲۷ میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب ثبت شده که این عدد نسبت به سال قبل که عددی معادل ۳۴ میلیارد و ۴۵۰ میلیون مترمکعب بود، نشان دهنده کاهش ۲۱ درصدی است. همچنین حجم پرشدگی سدهای کشور ۵۲ درصد و ۴۸ درصد مخازن سدها خالی است.
بررسی موجودی سدهای کشور نشان میدهد سدهای استان تهران، خراسان رضوی، قم، هرمزگان، زنجان، کرمان، فارس و مرکزی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. طبق گزارش شرکت مدیریت منابع آب ایران، در سال آبی 1400-1401 حجم ذخایر آبی کشور 26 میلیارد مترمکعب و بیش از52 درصد مخازن سدها پر بود. سال 1401-1402 با کاهش 10 درصدی ذخایر آبی این حجم به 23.3 میلیارد مترمکعب رسید و تنها 45 درصد مخازن پر بود و سال جاری حجم ذخایر آبی سدها به 22.6 میلیارد مترمکعب رسیده است و در 15 سد مهم کشور با کاهش شدید ذخایر مواجهیم.
تغییرات اقلیمی که سبب افزایش دما، کاهش بارش، و خشکسالیهای شدید شده، مدیریت نادرست منابع آب با نبود برنامهریزی جامع و تخصیص ناعادلانه، کشاورزی غیرپایدار که سبب مصرف بیش از ۹۰ درصد منابع آبی در بخش کشاورزی با روشهای سنتی شده، رشد جمعیت و شهرنشینی که تقاضا را برای آب شرب و صنعتی افزایش داده است و آلودگی منابع آب که با ورود فاضلابها به منابع سطحی و زیرزمینی روی می دهد از مهمترین مقصران بی آبی و خشکسالی هستند.
بی آبی ها و خشک شدن منابع و ذخایر آبی پیامدهای ناگواری به دنبال دارد که کاهش تولید محصولات کشاورزی و تهدید امنیت غذایی، مهاجرتهای اقلیمی و افزایش تنشهای اجتماعی، افت سطح آبهای زیرزمینی و نشست زمین در مناطق پرجمعیت ازجمله آنهاست.
بررسی موجودی سدهای کشور نشان میدهد سدهای استان تهران، خراسان رضوی، قم، هرمزگان، زنجان، کرمان، فارس و مرکزی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند
خواه ناخواه بی آبی آینده نزدیکی است که زندگی همه ما را تحت تأثیر قرار خواهد داد، اما آیا راهکاری برای مقابله با آن وجود دارد؟ آیا هنوز امیدی برای نجات زمین هست؟
بله، می توان با مدیریت یکپارچه منابع آب، سرمایهگذاری در تصفیه و بازچرخانی آب، تغییر الگوی کشت از محصولات آب بر به محصولات مقاوم به خشکی، کنترل برداشت از سفرههای زیرزمینی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر مسیر آینده را از بی آبی مطلق به کم آبی کنترل شده تغییر داد.
در این میان مردم هم وظایفی برعهده دارند تا با صرفهجویی در مصرف خانگی، فرهنگسازی در مصرف آب، استفاده از آب خاکستری برای آبیاری و همکاری با نهادهای محلی باعث بهبود اوضاع شوند. نمونههای موفق بسیاری در جهان هستند که می توان از تجربه و اقداماتشان برای نجات آب و زمین بهره گرفت. این موارد عبارتند از:
با در دستور کار قرار دادن این روش ها می توان زمین تشنه را نجات داد و جلوی اتلاف آب را گرفت. اکنون سالانه یکچهارم آب توزیعی تنها در شهر تهران اتلاف و بیش از ۱.۲ میلیارد مترمکعب آب توزیع میشود که نزدیک به ۲۲ درصد از این منابع به دلایلی همچون نشت از شبکه، انشعابهای غیرمجاز و خطاهای اندازهگیری از دست میرود.
کارشناسان میگویند، کاهش ۲۰ درصدی مصرف شهروندان میتواند به اندازه تمام این هدررفت، منابع آبی پایتخت را حفظ کند. سرانه مصرف آب هر تهرانی نزدیک به ۱۹۵ لیتر در روز برآورد میشود؛ رقمی که با در نظر گرفتن کل هدررفت، حدود دو برابر الگوی بهینه مصرف است.
باید تأکید کرد، عبور از بحران بی آبی فعلی تنها با همدلی و اقدام به موقع قابل جبران است؛ بحران آب در ایران موضوعی چندوجهی است که به همکاری همهجانبه مردم و نهادهای علمی و زیستمحیطی نیاز دارد. عبور از وضعیت بحرانی به سمت پایداری آبی، تنها با تغییر نگرش، اصلاح سیاستها و ارتقای فرهنگ مصرف امکانپذیر خواهد بود. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا امکان دارد دیگر آبی باقی نمانده باشد.