به گزارش راهبرد معاصر؛اخیرا "روزنامه نیویورک" تایمز گزارش کرده است که مایک پمپئو وزیر خارجه دولت آمریکا در تلاش است تا طرحی را تدوین کند و ادله حقوقی را ارائه دهد که بر اساس آن، آمریکا با استناد به حضور خود در قطعنامه 2231 شورای امنیت، سعی خواهد کرد تا بار دیگر تحریم های تسلیحاتی علیه تهران را که قرار است تا 6 ماه آینده به پایان برسند(بر اساس توافق هسته ایران موسوم به برجام)، تمدید کند.
مقاله نیویورک تایمز که از طرح جدید دولت ترامپ در قبال ایران پرده برداری کرد
طرح پمپئو فاقد وجاهت قانونی
پمپئو در شرایطی این رویکرد را دنبال می کند که "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا در اردیبهشت ماه 1397، پس از مقدمه چینی های فراوان و با هیاهوی گسترده خبری، خروج آمریکا را از توافقی که وی آن را بدترین توافق در کل تاریخ این کشور(یعنی برجام) خطاب می کرد، اعلام نمود و از راه اندازی "کارزار فشار حداکثری" بر علیه ایران خبر داده بود. با این حال، در شرایط کنونی، آمریکا از موضع کشوری که به تعهدات خود در چهارچوب توافق هسته ای ایران عمل نکرده، وارد میدان شده و می خواهد با متهم کردن ایران به نقض تعهداتش، علیه این کشور اقدام کند. موضوعی که در قدم اول این نکته را به ما گوشزد می کند که جدیدترین پروژه ضدایرانی تیم حاکم بر کاخ سفید، بر خلاف آنچه اعلام می شود، مساله ای حقوقی نیست و صرفا بایستی آن را اقدامی سیاسی قلمداد کرد.
تلاش آمریکا علیه ایران با چاشنی زور
با این همه، آمریکایی ها بار دیگر در تدوین سناریویِ جدید ضدایرانی خود از نسخه های نخ نمایِ پیشین استفاده کرده اند. در این راستا، ابتدا اینکه قرار است آمریکا اقدامی بر علیه ایران انجام دهد توسط یک رسانه مشهور آمریکایی(نیویورک تایمز) مطرح می شود و سپس زمزه های رسانه ای که ریشه در نیات دولت آمریکا دارند، رنگ واقعیت به خود خواهند گرفت و دولت ترامپ با استدلال ها و تفسیرهای عجیب سیاسی و حقوقی(که با چاشنی زور نیز همراه می شوند) سعی خواهد کرد تا دیگران را به پیروی از موضع خود مجبور کند.
روشن تر شدن ابعاد تدوین برجام در راستای منافع غرب
مایک پمپئو در راستای اجرای طرح ضدایرانی خود به دنبال فعال سازی بندهای 36 و 37 برجام که همان مکانیسم حل اختلافات(مکانیسم ماشه) است، می باشد. از آن رو به این بندها مکانیسم ماشه نیز می گویند زیرا در صورت عدم حصول توافق میان طرف های درگیر، می تواند بار دیگر وضعیت تحریمی ایران را به زمانِ قبل از امضای توافق هسته ای در سال 2015 بازگرداند. بر اساس این بندها، اگر طرف های غربی، ایران را به نقض این توافق متهم کنند و موضوع را به کمیسیون مشترک برجام احاله دهند، این کشور(ایران) فقط 30 روز زمان دارد تا رضایت متشاکیان را در این کمیسیون جلب کند و در غیر اینصورت، پرونده به صورت خودکار پس از چند روز به شورای امنیت فرستاده خواهد شد و این شورا ظرف یک ماه باید در مورد بازگرداندن تحریم های ایران رای گیری کند. طرف های غربی در چهارچوب برجام به نوعی معادله را چیده اند تا از حق وتوی چین و روسیه که همواره طرح های ضدایرانی آن ها را در برهه های مختلف ناکام گذاشته است، در امان باشند. بر این اساس، در شورای امنیت به جای اینکه در مورد "رفع تحریم های ایران" رای گیری شود، در مورد "ادامه رفع تحریم های ایران" را گیری خواهد شد. این مساله عملا استفاده از حق وتو را در اختیار طرف های غربی قرار می دهد و آن ها می توانند از حق وتوی خود استفاده کنند و با ادامه لغو تحریم های ایران مخالفت کنند. این مساله به صورت خودکار کلیه تحریم های پیشین سازمان ملل علیه تهران را بار دیگر فعال خواهد کرد. در این زمینه نیز بار دیگر طرف های غربی از ظرفیت هایِ ظریفِ عبارت پردازی در چهارچوب توافقات بین المللی استفاده کرده و ساختار توافق برجام را به نوعی در راستای منافع خود تدوین کرده اند.
دو نکته مهم
با این حال، در چهارچوب این معادله، توجه به دو نکته که هر دو در جهت مخالفِ اقدام جدید دولت ترامپ بر علیه ایران هستند، لازم به نظر می رسد. اولا، تیم ترامپ می گوید دولت آمریکا بر اساس قطعنامه شورای امنیت که برجام را مورد تایید قرار داده، عضو مشارکت کننده در چهارچوب انعقاد برجام معرفی شده و همچنان می تواند از این ظرفیت برای کنش ورزی استفاده کند. این درحالی است که دولت ترامپ هنگامِ خروج خود از برجام، در بیانیه ای به صراحت اعلام کرده که آمریکا از برجام به عنوان یک عضو مشارکت کننده خارج شده است. از طرفی، در چهارجوب برجام تصریح شده که در صورت بروز اختلاف میان طرف های برجام، مساله قبل از ارجاع به شورای امنیت باید به کمیسیون مشترک برجام احاله شود. در واقع کمیسیون مشترک برجام محلی است که قبل از فعال سازی مکانیسم ماشه در شورای امنیت، بایستی اختلافات در آن مورد رسیدگی قرار گیرند. این درحالی است که آمریکا با ترک برجام، عملا از عضویت در کمیسیون مشترک نیز خارج شده است و حقی در این رابط ندارد. با این حال، آمریکایی ها بر این باورند که می توانند که فرآیند را نه به واسطه حضورشان در برجام، بلکه به عنوان عضوی از قطعنامه 2231 شورای امنیت، همچنان پیگیری کنند. مساله ای که خود جای تفکر و تامل دارد.
برای روشن شدن هر چه بیشتر ابعاد اقدام ضدایرانی جدید دولت آمریکا، دیدگاهِ "امیرعلی ابولفتح" کارشناس مسائل آمریکا را جویا شده ایم.
آمریکا قصد بازگشت به برجام را ندارد
آنچه روزنامه نیویورک تایمز به تازگی در مورد تلاش های دولت آمریکا جهت تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران مطرح کرده چیز جدیدی نیست و وزارت خارجه آمریکا از مدت ها قبل در حال تدوین ادله حقوقی در این رابطه بوده است. بر این اساس، وزارت خارجه آمریکا می گوید: ایالات متحده آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام خارج شده است و دیگر عضوِ مشارکت کننده در این توافقِ 7 جانبه نیست(گروه 5 بعلاوه 1 به همراه ایران). اما نکته ظریف در این میان این است که آمریکا معتقد است بر اساس قطعنامه 2231، همچنان عضو مشارکت کننده در قطعنامه ای است که برجام را در شورای امنیت به تصویب رسانده است. باید توجه داشت که تمام آن چیزی که در سند برجام آمده است، مو به مو در قطعنامه 2231 شورای امنیت آورده شده است. این بدان معناست که هنوز قطعنامه 2231 نافذ است(ادعای آمریکا بر این امر استوار است)، توسط قطعنامه دیگری نقض نشده، و تمام کشورهایی که نامشان در این قطعنامه آمده، به نوعی از حقوق برابر جهت بهرمندی از مزایای آن برخوردار هستند. درست به همین دلیل است که آمریکایی ها قصد ندارند به سند برجام اشاره ای کنند بلکه می خواهند پروژه خود را در چهارچوب قطعنامه 2231 پی بگیرند.
با توجه به آنچه گفته شد، آمریکایی ها سعی دارند وارد فرآیندی شوند که مدعی شوند می خواهند قطعنامه 2231 را اجرایی کنند. کدام بخش را؟ کمیسیون حل اختلاف را. برای چه؟ چون ایران تعهدات برجامی خود(آنگونه که آن ها می گویند) نقض کرده است. که چه بشود؟ تا برسند به فعال سازی مکانیسم ماشه. از این رو باید گفت که آمریکایی ها قصد بازگشت به برجام را ندارند. آن ها با تفاسیر خود می خواهند قطعنامه 2231 را اجرایی کنند.
در این میان، بار دیگر بر این موضوع تاکید می کنم که آمریکایی ها استنادی به برجام نمی کنند. آن ها در مورد خروج خود از برجام حرفی ندارند. حرف و استدلال اصلی آن ها پیرامون قطعنامه 2231 است. با این حال، اینکه ادله و استدلال های آن ها توسط دیگر اعضای برجام و شورای امنیت پذیرفته شود خود بحث دیگری است. اینگونه هم نیست که هر آنچه آمریکایی های بگویند مورد تایید آن ها قرار گیرد. در این راستا، اولین واکنش را دولت روسیه نشان داد. نماینده دائم روسیه در سازمان های بین المللی در وین در اظهارنظری گفته است: ادله ای که آمریکایی ها مطرح می کنند، بی پایه و اساس است.
به طور کلی، پیش بینی می شود که آمریکایی ها قطعنامه تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران را روی میز شورای امنیت قرار دهند. تا این لحظه این قطعنامه در میان اعضای دائم شورای امنیت نیز توزیع شده است. به احتمال قریب به یقین، روسیه و چین با این قطعنامه مخالفت و آن را وتو خواهند کرد. در فاز بعدی، طرح آمریکایی ها این است که اگر با وتوی چین و روسیه مواجه شدند، از طریق همان استدلال هایی که روزنامه نیویورک تایمز به آن ها اشاره کرده وارد عمل شوند و نه تنها تحریم های تسلیحاتی بلکه کلیه تحریم های شورای امنیت علیه ایران را با استدلال ها و تفاسیر خاص خود برگردانند. که البته حتی اگر به این نقطه هم برسیم چون تحریم های آمریکا به مراتب قدرتمند تر و گسترده تر از تحریم های شورا امنیت است، چندان در صورت مساله برای ایران تفاوتی ایجاد نخواهد شد.
تلاش آمریکا برای قرار دادن چین و روسیه بر سر دوراهی
از سویی، اینگونه به نظر می رسد که آمریکایی ها می خواهند روسیه و چین را در یک دو راهی قرار دهند. دو راهی که در یک طرف، بازگرداندن تحریم های تسلیحاتی علیه ایران قرار دارد و در طرف دیگر، بازگرداندن کلیه تحریم های شورای امنیت بر علیه این کشور. تحلیل آن ها این است که در نهایت این کشورها به بازگرداندن بخشی از تحریم ها در قیاس با کلیه تحریم ها علیه ایران رضایت خواهند داد.