به گزارش راهبرد معاصر؛ گویی قرار نیست زندگی روی سخت خود را از خانواده های کارگری بگیرد و طعم خوش زندگی بی دغدغه ای را به قشر بزرگی که جمعیت وسیعی از کشور را در بر گرفته اند نشان دهد. هر گاه از کارگران نام می بریم بلافاصله موضوع دستمزد آن ها مطرح می شود، موضوعی ساده اما پیچیده! که اگر به درستی بررسی نشود تبعات اجتماعی آن دامن گیر کل جامعه می شود. حمید حاج اسماعیلی فعال کار و کارگری در این گفتگو درباره نیازهای مهم اجتماعی کارگران و وسعت محدوده غفلت مسوولین را بررسی کرده است.
تامین رضایت خاطر کارگران چه تاثیری بر روند بهره وری اقتصادی به جا می گذارد؟
غفلت از کارگران آثار منفی اجتماعی زیادی به دنبال دارد. کارگران جمعیت بزرگی از جامعه را تشکیل می دهند که در تحولات و اتفاقات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن بسیار تاثیر گذارند، لذا باید مورد توجه همه جانبه قرار بگیرند. مسوولین باید به همه ی نیازهای کارگران توجه داشته باشند. امروزه در بحث مدیریت منابع انسانی یکی از ابعاد جدی که در خصوص نیروی کار مطرح است بعد روانشناختی و جامعه شناختی رضایت کارگران از زندگی اجتماعی و به تبع آن وضعیت اقتصادی و معیشتی آنهاست. در این موضوع تنها بحث دستمزد مطرح نیست، بلکه نیازهای مختلف اقتصادی و اجتماعی کارگران مورد تامل قرار گرفته است. اگر بر آن هستیم تا نیروی کار کشور دلبستگی و تعلق خاطری به موضوع مهم کار، تولید و بهره وری در کار داشته باشند. توجه به همه ی ابعاد نیازهای کارگران بسیار الزامی است.
اشاره کردید در بررسی نیازهای جامعه کارگری فقط بحث دستمزد مطرح نیست، در این باره توضیح تکمیلی می دهید؟
منظورم این است که صرف اینکه کارفرمایان موضوع دستمزد را فقط مد نظر داشته باشند که متاسفانه ما در ایران در موضوع دستمزد کارگران همواره دچار چالش های مختلفی هستیم، نمی توانند با افزایش حقوق ناچیزی رضایت کارگران را جلب کنند. این موضوع آثار اجتماعی بسیار منفی به دنبال دارد. به این معنا که هزینه های اجتماعی را بالا می برد. اگر کارگر به لحاظ روحی و روانی دچار مشکل شود قادر به ارائه کار و فعالیت با کیفیت در کارگاه نخواهد بود، از این روست که همواره بر حمایت ویژه دولت از کارگران تاکید داریم. توجه ویژه به کارگران یعنی شناسایی و رسیدگی به همه ابعاد نیازهای کارگران که شامل خانواده های کارگری نیز می شود. زمانی این موضوع محقق می شود که دولت همه بار تامین اجتماعی کارگران را بر دوش کارفرمایان نیاندازد. تا زمانی که دولت از مسئولیت های اساسی اجتماعی خود در قبال کارگران غفلت کند و کارگران برای حل مشکلات خود دولت را مرجع مطمئنی ندانند این موضوع یکی از نگرانی های جدی به شمار می رود.
مشخصا دولت در حمایت های اجتماعی از جامعه کارگری چه اقداماتی باید انجام دهد؟
دولت باید حتما در کناردستمزدی که برای کارگران تعین می کند، علی رغم اینکه دستمزد های فعلی تامین کننده نیازهای معمولی خانواده های کارگری نیست، اما بر این موضوع تاکید داریم که در کنار بحث دستمزد مناسب، سبد حمایتی از کالاهای اساسی را در زمان تحریم و کرونا که جزء واجبات و الزامات است به کارگران و خانواده های آنها که دچار مضیقه و تنگنا هستند اختصاص دهد. بن کالا و تخصیص اعتبارات غیر نقدی برای حمایت از کارگران بسیار مفید می باشد.
مسأله این است که سطح توقع برای کارگران و خانواده های آن ها در حد تامین معیشت یا همان سیر شدن نصف و نیمه، پایین آمده است، آیا سایر نیازهای واجب که تضمین کننده سلامت انسان به شمار می رود درباره کارگران نباید دیده شود؟
رفاه کارگران موضوع مهمی است که متاسفانه دیده نشده است. بیش از نیمی از جمعیت کشور متعلق به خانواده های کارگری است، اما کمتر کسی متوجه حل مشکلاتی غیر از بحث معیشت خانواده هاست. متاسفانه مدت هاست نیازهای فرهنگی، آموزشی، تفریح و رفاه نسبی کارگران فراموش شده است. مثلا در گرانی های این روزهای زندگی و در تعطیلی مدارس که دانش آموزان از طریق فضای مجازی و اینترنت آموزش می بینند، آیا مسوولی ازخود پرسیده است با این حقوق ها و گرانی ها خانواده های کارگری برای خریدن تبلت و پیوستن به شبکه آموزش چقدر به سختی می افتند و در مضیقه قرار می گیرند؟ حقوق چند ماه خانواده کارگری باید صرف خرید گوشی های هوشمند برای خانوادههایی شود که حتی در تأمین معیشت خود نیز ضعیف هستند؟ آیا مسوولین این گونه از نیازهای زندگی کارگران را می بینند؟ خانواده ای که نتواند گوشی هوشمند یا تبلت برای فرزندش تهیه کند یعنی او را از آموزش صحیح محروم کرده است. نه تنها از آموزش محروم می شوند بلکه به لحاظ روانشناختی هم دچار مشکل خواهند شد. متاسفانه روزانه با خانواده هایی رو در رو می شویم که به صراحت از عدم استفاده از فضای مجازی و آموزش آنلاین فرزندشان به دلیل نداشتن گوشی هوشمند شکایت می کنند و تحت فشار هستند.
این موضوعات مسایل واقعا اساسی است که باید مورد توجه مسوولین قرار بگیرد. مثلا خانواده های کارگری چقدر توان مالی برای رفتن به مسافرت دارند؟ آیا فرزندان کارگران به لحاظ روحی نیاز به سفر حداقل سالی یک بار ندارند؟ آیا با حقوق و دستمزد های کنونی می توان قدرت پرداخت هزینه های مسافرت را داشت؟ باید نگران دلواپسی بزرگ ترها و عقده های درونی فرزندان این خانواده ها بود؟ بچه ها مثل ادم های بزرگ نیستند، آن ها خود را با هم سن و سالهایشان مقایسه می کنند. وقتی شاهد نبود امکانات هستند و علی رغم تلاش والدین امکان تهیه عادی ترین نیازهای آن ها وجود ندارد دچار مشکلات اساسی و بعضا روانپزشکی می شوند. ابعاد گسترده این موضوع آثار و پیامد های منفی زیادی به دنبال دارد. اگر فرزندان کارگران فکر کنند که جامعه با آنها سر تضاد دارد راه عناد و انتقام گیری از جامعه را در پیش می گیرند. آیا این موضوع چندان حایز اهمیت نیست که مسئولین بدان توجه کنند. آیا طراحی بسته های مختلف معیشتی، فرهنگی و آموزشی تعبیر همان آرمان شهری نیست که از آن صحبت می کنیم؟ وقتی دستمزد کارگر آنقدر ناچیز است که قادر به تأمین امکانات عنوان شده نیست، آیا دولت نباید بسته هاب حمایتی را به صورت ارزان و با ارائه سوبسید در اختیار این خانواده ها قرار بدهد؟ یا دولت ترجیح می دهد که این خانواده ها همچنان محروم بمانند و جامعه تاوان پیامدهای منفی غفلت از کارگران را بپردازد؟
دولت الزامی در عمل به قانون اساسی درباره این مسایل از خود نشان نداده است، تبعات این بی مهری دولت به ضروری ترین حقوق اجتماعی مردم چیست؟
دولت براساس نص صریح قانون اساسی ملزم به تامین بهداشت و آموزش رایگان مردم است. در حالی که آموزش رایگان در حال حاضر بسیار کم شده است! در بخش بهداشت و درمان هم آنگونه که آقای حریرچی معاون وزیر بهداشت اعلام کردند 9 درصد از سرانه درآمد مردم در ایران صرف بهداشت و درمان می شود، رقم بسیار ناچیز است، آثار چنین ارقامی عدم توان لازم برای تامین هزینههای درمانی است. این مسئله منجر به ایجاد ناهنجاری در جامعه می شود و در نهایت به رفتارهای خشن دامن می زند.