به گزارش راهبرد معاصر؛ در مورد التهابات ارزی چند سوال بسیار مهم مطرح می شود که علل التهابات چیست و چه کسانی بازیگران، ذی نفعان و ذی متضرران این التهابات به شمار می روند و در چه زمانی به این التهابات دامن می زنند؟ سابقه تاریخی این التهابات در ایران به ما چه می گوید؟ نکته دیگر این است که آیا اگر تحریم ها شدت نمی گرفت و التهاب ناشی از کرونا بر کشور تحمیل نمی گردید آیا با تنش ارزی کنونی مواجه می شدیم یا خیر؟
مسئله دیگر این است که چرا دولت ها به بهانه حمایت از اقشار ضعیف جامعه به دنبال چندنرخی شدن ارز بودند، آیا منافع ملی این فاصله را توجیه می کرده است یا پوشش دادن ناکارآمدی دولت و مسیری برای جبران کسری بودجه است ؟سوال دیگری که می تواند مطرح شود این است که آیا نقدینگی و تورم باعث افزایش نرخ ارز شده است یا افزایش نرخ ارز باعث تورم می شود؟
در پاسخ به همه این سوال ها باید گفت، تنش های ارزی ناشی از عوامل مختلفی همچون تحریم نفتی و کمبود منابع ارزی، ناشی از تقاضا برای واردات، ناشی از رویکردهای سفته بازانه بازیگران این بخش ، ناشی از چند نرخی بودن ارز و بسترسازی برای استفاده از رانت بسیار بالای آن و نیز ناشی از انتظارات تورمی است. عمده دارندگان منابع ارزی نیز دولت و بانک ها و نیازمندان واردات کالاهای واسطه ای و نهایی و نیز دلالان و واسطه گران هستند. مردم نیز به عنوان دارنده بخش کوچکی از دارایی های ارزی و مصرف کننده آن در این بازی هم نفع می برند و هم ضرر. تولید کننده هم در این بازی هم متضرر است و هم منتفع. اگر صادرکننده باشند و کالاهای آنها وابسته به ارز نباشد منفعت بالایی دارد و اگر وارد کننده باشد که از دولت ارز ارزان نگرفته باشد متضرر می شود. دولت هم در این بازی هم ضرر می کند و هم نفع می برد. بسته به قدرت مبادله ارزی در بازار داخلی و قدرت حراج ارز و بازبودن دستش برای بازی آزادانه میزان افزایش نرخ ارز تحت تاثیر قرار می گیرد، آنچه همه این بازیگران را همگرا می کند تا به التهابات ارزی دامن بزنند انتظارات تورمی است که ناشی از روش تامین کسری بودجه دولت است و هم بازدهی پایین بخش مولد.
در کنار این ها قدرت نداشتن دولت در برگرداندن ارزهای ارزان قیمت و بهره گیری صادرکنندگان از رانت ارزی نیز موضوع مهمی است. جهت کاهش التهاب باید انتظارات تورمی را از طرف دارنده بیشترین منابع ارزی یعنی دولت و نظام بانکی کشور مدیریت کرد و تلاش نمود با کاهش تقاضا و دور زدن تحریم ها و آوردن منابع از خارج، نگرانی ذخایر ارزی را کاهش داد و همچنین روش کسری بودجه دولت را نیز حل کرد . اگر شاخص های فضای کسب و کار و نرخ بازدهی فعالیت مولد اقتصادی فراهم شود جریان نقدینگی از ملتهب کردن بازار دارایی ها به سمت تولید تشنه منابع مالی هدایت می شود. التهابات ارز در اقتصاد ایران چندین بار است که رخ می دهد و ما نخواسته ایم و یا نتوانسته ایم آن را مدیریت کنیم زیرا از التهاب به نفع تامین منافع دولت، بانکها و بخش واسطه گری بهره می برند. راه حل دیگر اعمال مالیات موثر بر واسطه گری ارز در بازار است که تا کنون از سوی دولت جدی گرفته نشده است.