به گزارش راهبرد معاصر، اخباری پیرامون سرنوشت چهار دیپلمات دربند کشورمان انتشار یافت و داغ دلها را تازه کرد. خبر شهادت احتمالی حاج احمد متوسلیان و سه همراهش، با تکذیب و تأییدهای فراوان همراه شد و در شبکههای اجتماعی بازتاب وسیعی یافت. پیشازاین نیز، هرچند سال یکبار اخبار مشابهی منتشرشده و اندکی بعد فراموششده است. احتمالا این بار نیز همچون دفعات قبلی، پس از چند روز، آبها از آسیاب بیفتد و ماجرای زنجیر شیرمرد کمنظیر تاریخ معاصر ما و سه همراهش، به گوشهای رانده شود. هدف از این نوشته، بررسی ابعاد آن ماجرای غمانگیز نیست، بلکه بررسی بلاتکلیفی و موارد مشابه آن است.
اخبار سیاسی- یک. در باب ماجرای اسارت تقریبا چهلساله چهار دیپلمات کشورمان، حرفوحدیث و نقلها فراوان است. درحالیکه برخی همهچیز را به طرفهای خارجی نسبت میدهند، این ذهنیت در برخی همرزمان و علاقهمندان زندهیاد متوسلیان ایجادشده که سرنوشت نامعلوم او، نتیجه اهمال دستگاه سیاست خارجی و حتی نیروهای مسلح ماست.
نقلقولی از دبیر کل محترم حزبالله لبنان هم در رسانهها بازتاب یافته که خطاب به مسئولان ایرانی گفته بودند “ما برای تبادل این چهار نفر، حتی حاضر بودیم از دشمن صهیونیستی اسیر بگیریم و پای هزینههایش هم میایستادیم؛ اما شما ایرانیها پایکار نیامدید.”
دو. مسئله چهار دیپلمات اسیر، ابعاد خارجی بسیاری دارد، اما چرا همان اطلاعات موجود بهصورت شفاف و متقن اعلام نمیشود؟ چرا در حوزههای مشابه که از ابتدا تا انتهای ماجرا مربوط به داخل است، شفافیت وجود ندارد؟ گویی متولیان خود را نسبت به افکار عمومی پاسخگو و “مسئول” نمیدانند و به عواقب بازماندن پروندههای متعدد در ذهن مردم آگاه نیستند. سرنوشت بسیاری از پروندههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سالها و دهههای اخیر، به اطلاع مردم نرسیده، درحالیکه اعلامشان، منافاتی با مصالح ملی پیدا نمیکرده و بلکه از جهت اطلاعرسانی شفاف، سرمایه اجتماعی را هم افزایش میداده است.
سه. آتشسوزیهای متعدد در جنگلها، بوستانها و مراکز صنعتی و خدماتی کشور، سرنوشت پیگیری بسیاری از طرحها و مطالبات اقتصادی مردم همچون سهام عدالت، مالیات بر خانههای خالی و مدیریت بازار مسکن، سرنوشت بسیاری از ابهامات سیاسی و حتی پروندههایی پیرامون دفاع مقدس همچنان باز است. ما نمیدانیم فلان عملیات ناکام با صدها و شاید هزاران شهید، از ابتدا لو رفته و با بیتدبیری به اجرا درآمده یا به قول برخی فرماندهان، عملیات فریب بوده است. صدالبته که معتقدیم باگذشت سهدهه از دفاع مقدس، پرداختن به این موارد، شدنی و بلکه ضروری است و مصالح ملت به خطر نمیافتد، هرچند ممکن است مصالح برخی مجریان به چالش کشیده شود که اشکالی هم ندارد.
چهار. دو اصل کلیدی را از یاد نبریم. اول آنکه بهعکس قول مشهور، با گذر زمان هیچچیز فراموش نمیشود و دوم، جز امامان معصوم و کتاب آسمانی ما، هیچکس و هیچ نوشته و قانونی بدون کاستی و خطا نیست. باید نقد کرد، پرسید و پاسخ گرفت؛ آنچه مصالح ملی را به خطر میاندازد، عدم شفافیت و بلاتکلیفی است.
مسعود پیرهادی
منبه: روزنامه رسالت