به گزارش راهبرد معاصر؛ در سال 2016م برای نخستین بار چین و ایران از مشارکت استراتژیک بلندمدت 25 ساله با یکدیگر خبر دادند. پیش نویس این توافق نامه طی هفته گذشته تصویب شد. مشارکت بین دو کشور شامل همکاری مالی و فناوری چین در پروژه های بزرگی مانند بزرگراه ها، راه آهن، میادین نفتی و گازی، صنعت گردشگری، فناوری اطلاعات و ... خواهد بود. در همین حال، ایران برای جبران کاهش تدریجی ظرفیت تولید نفت، به فناوری و سرمایه خارجی احتیاج دارد و در مقابل موقعیت جغرافیایی این کشور امکان دسترسی چین به زیرساخت و منابع انرژی مورد نیاز برای طرح ابتکار کمربند جاده را فراهم خواهد کرد.
دسترسی مالی چین به خارج از مرزهای خود بخشی از راهبرد «برون گرایی» است که بر اساس آن دولت چین شرکت های خود را برای تحقق نیازها و دستیابی به تجربه در زمینه انتقال فناوری به چین، تشویق می کند تا در خارج از کشور سرمایه گذاری کنند. هدف این سیاست تدوین اهداف بلند مدت بر اساس اصل وابستگی متقابل و منافع ملی است. یک سند همکاری می تواند منافع هر دو طرف را تضمین کند و سطح روابط را گسترش دهد. دو کشور سعی می کنند چشم انداز روابط را در سطح یک رابطه استراتژیک بالا ببرند.
در حقیقت، براساس گزارش رسانه ها، توافق اولیه در مورد نقشه راه خواستار گسترش همکاری های اقتصادی بین دو کشور به بیش از 100 میلیارد دلار است؛ اما با توجه به تحریم های اعمال شده بر ایران، چشم انداز روابط اقتصادی گسترده پیچیده تر از گذشته خواهد بود. یک محیط ژئوپلیتیکی پرتنش به ایران این اجازه را می دهد تا در امنیت منطقه ای و بهره گیری از جایگاه ژئوپلتیک خود در پروژه های ترانزیت بین الملی نقش مهم و تعیین کننده ای را ایفا کند. طرح کمربند و جاده یکی از این پروژه ها است. تداوم همکاری دو کشور در پروژه ابتکار اقتصادی جاده ابریشم و مسیرهای تجاری جاده ابریشم دریایی می تواند در راستای منافع منافع سیاسی، ژئواستراتژیکی، امنیتی و اقتصادی ایران در منطقه باشد.
در جریان سفر شی جین پینگ رئیس جمهور چین به ایران در سال 2016م، ایران آمادگی خود را برای استقبال از طرح کمربند و جاده را اعلام نمود. با اجرای این پروژه، نقش چین در محاسبات منطقه ای و جهانی افزایش خواهد یافت. با داشتن منابع عظیم نفت و گاز، ایران می تواند برای مشارکت و بهره مندی از پروژه جاده ابریشم چین از موقعیت جغرافیایی خوبی برخوردار باشد. موقعیت ژئواستراتژیک ایران در دریای خزر و خلیج فارس برای چین حائز اهمیت است و می خواهد ایران نقش جدی را در این پروژه ایفا کند.
چین بزرگترین شریک تجاری ایران در سال 2019 بود و ارزش تجارت بین دو کشور 20 میلیارد دلار تخمین زده شده است و دو کشور درصدد هستند تا یک دهه آینده تجارت را تا 600 میلیارد دلار افزایش دهند. پس از توافق هسته ای ایران و به دنبال رفع تحریم های بین المللی، چین برای تامین اعتبار خطوط ریلی با سرعت بالا در شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، مشهد و اصفهان اعتباری به ارزش 4.2 میلیارد دلار ارائه کرده است. تأمین اعتبار پروژه قطار برقی مشهد - تهران توسط چین می تواند گامی مهم در تکمیل پروژه جاده ابریشم باشد.
با این حال، با توجه به تحریم های جدید ایالات متحده، ایران قادر به ایفای نقش مهمی در امنیت انرژی چین نیست و حتی اگر تنش ها بین تهران و واشنگتن کاهش یابد، دستیابی ایران به سهمی در بازار انرژی چین آسان نخواهد بود. پیش از خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران، چین عمده مشتری نفت ایران بود و روزانه یک میلیون بشکه خریداری می کرد. تهیه منابع انرژی معتبر و متنوع سازی منابع انرژی از اصول مهم سیاست ملی انرژی پکن می باشد.
در اوایل سال جاری، ایالات متحده و چین برای کاهش اختلافات تجاری توافق نامه تجاری امضا کردند و طبق فاز اول این توافق نامه، آمریکا 50 میلیارد دلار نفت، گاز طبیعی مایع (LNG) و زغال سنگ به طور متوسط به چین صادر می کند. اما با شیوع اپیدمی کروناویروس و عدم اطلاع رسانی درست در مورد این بیماری توسط چین زمینه تشدید تنش این کشور با غرب به طور خاص آمریکا را فراهم ساخت. در وهله نخست توافقنامه تجارت بین دو کشور در صورت عملی شدن می تواند نقش ایالات متحده در امنیت انرژی چین و رقابت در بازار انرژی چین را افزایش دهد. چین بازار تجارت عظیم خود با ایالات متحده را فدای تجارت با ایران نخواهد کرد، به خصوص زمانی که چین می تواند منابع انرژی خود را از سایر کشورهای صادرکننده نفت تامین کند.
بازارهای انرژی چین و هند همیشه مورد توجه عربستان سعودی بوده است. برای فعالیت بیشتر در این بازارها ریاض در زیرساخت های انرژی سرمایه گذاری گسترده ای کرده و تخفیف ویژه ای را به هر دو کشور ارائه داده است. در جریان سفر محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی به چین در سال 2019، دو کشور توافقنامه انرژی 10 میلیارد دلاری را امضا کردند. براساس این توافقنامه شرکت آرامکو و «NORINCO» چین برای ساخت پالایشگاه و مجتمع پتروشیمی در شمال غربی چین قرارداد 10 میلیارد دلاری امضا کردند. بر اساس گزارشات صادرات نفت عربستان به چین از 500 هزار بشکه به یک میلیون و هفتصد هزار بشکه در روز افزایش یافته است. در همین حال، ریاض برای دستیابی و تحقق اهداف پروژه چشم انداز 2030 و کاهش وابستگی به صادرات نفت به دنبال استفاده از منابع مالی و فناوری چین می باشد.
اخیراً نیاز ایران به فناوری و سرمایه خارجی بیشتر و بیشتر آشکار شده است. تقاضای چین برای منابع انرژی فرصتی عالی برای ایران است تا بتواند از سرمایه و فناوری شرکت های چینی بهره ببرد. ایران برای بهرهمندی بیشتر از سرمایه گذاری خارجی در بازار چین، باید سیاست عدم تشدید تنش را دنبال کند. حل مشکلات با غرب، هرچند دشوار است، اما به ایران این امکان را می دهد تا با قدرتهای بزرگ نوظهور روابط بهتری برقرار کند. علاوه بر این، ادامه تنش و رقابت بین واشنگتن و پکن همچنین بر آینده روابط ایران و چین تأثیر خواهد گذاشت. با توجه به حضور فعال عربستان سعودی، روسیه و ایالات متحده در بازار انرژی چین، ایران در امنیت انرژی چین به دشواری نقش مهمی را ایفا می کند. توازن در روابط با کشورهای همسایه و قدرتهای بزرگ می تواند برگ برنده ایران در امور جهانی باشد، اما تاکنون این استراتژی مورد توجه دستگاه های دیپلماتیک ایران قرار نگرفته است. بدون وابستگی متقابل در روابط با همسایگان و قدرتهای اصلی، این کشورهای دیگر هستند که از روابط خود با ایران سود بیشتری خواهند برد.
اگر سند همکاری بلند مدت بین ایران و چین عملی شود، ایران می تواند از منابع مالی شرکت های چینی برای تأمین اعتبار پروژه های نیمه تمام استفاده کند. سرمایه و فناوری شرکت های چینی می تواند در افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز ایران و پتروشیمی ها مفید باشد. افزایش سرمایه گذاری شرکت های چینی در صورت عملیاتی باعث افزایش نفوذ چین در سیاست خارجی ایران خواهد شد اما نباید انتظار وابستگی متقابل در روابط دو کشور داشت. علاوه بر این، روابط چین با ایران همواره تابعی از روابط پکن با ایالات متحده بوده است.