به گزارش راهبرد معاصر؛ نفوذ چین در منطقه خاورمیانه به طرز قابل توجهی در حال افزایش است. در ژوئیه سال 2020، رسانه ها و مطبوعات غربی گزارش دادند که چین و ایران در حال تهیه توافق نامه موقت هستند که مشارکت اقتصادی و امنیتی آن ها به میزان قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت. در همین حال در ماه آگوست، گزارشات حاکی از این است که عربستان سعودی با کمک چین یک مرکز هسته ای که قبلا اعلام نشده، برای استخراج کیک زرد اورانیوم ایجاد کرده است.
در طی چند سال گذشته چین در قالب افزایش سرمایه گذاری و تجارت به گسترش روابط با کشورهای عربی به طور خاص عربستان سعودی اقدام کرده است. نگاه دقیق به داده ها نشان می دهد که مناسبات تجاری بین چین و متحدان خلیج فارس واشنگتن، به ویژه در حوزه تجارت نفت بسیار بیشتر از تجارت فیمابین چین و ایران است. پکن با تقویت نفوذ اقتصادی خود در منطقه امیدوار است که اعتبار و قدرت سیاسی خود را افزایش داده و بدین وسیله نقش رهبری و هژمونی جهانی ایالات متحده را زیر و رو کند.
در دهه های اخیر مناسبات تجاری فیمابین چین و اکثر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به طور قابل توجهی رشد کرده که فراتر از سطح تجارت بین ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن می باشد. به عنوان مثال در سال 2018 ارزش تجارت بین ایالات متحده و امارات متحده عربی 24.5 میلیارد دلار بوده، در حالی که ارزش تجارت چین و امارات متحده عربی 46.1 میلیارد دلار بوده است. به همین ترتیب در سال 2018 تجارت ایالات متحده و عربستان سعودی 37.7 میلیارد دلار در مقایسه با تجارت 63 میلیارد دلاری چین و عربستان بود. این در حالی است که در سال 2003، تجارت ایالات متحده و سعودی 22.6 میلیارد دلار و تجارت چین و عربستان 7.3 میلیارد دلار بوده است. به تعبیر دیگر بین سال های 2003 و 2018، تجارت ایالات متحده و عربستان 66٪ رشد کرده است، در حالی که تجارت چین و عربستان 763٪ رشد داشته است.
در این زمینه یکی از عناصر اصلی روابط چین و ایالات متحده با خلیج فارس، واردات نفت از منطقه است. ایالات متحده تولیدکننده اول نفت و دومین وارد کننده بزرگ نفت، یکی از بازیگران اصلی و مهم در بازار انرژی محسوب می شود و از سوی دیگر چین واردکننده نفت خام است و تقریبا در سال 2019، واردات این کشور یک چهارم کل صادرات جهانی بوده است.
بر اساس آمار تجارت جهانی و اداره کل گمرک چین، ارزش واردات نفت چین طی 25 سال گذشته رشد چشمگیری داشته است و از 3.4 میلیارد دلار در سال 1996 به 242.4 میلیارد دلار در سال 2019 رسیده است. در عین حال واردات نفت چین از خلیج فارس نه تنها در ارزش مطلق بلکه در سهم خلیج فارس از کل واردات نفت خام چین افزایش یافته است. در سال 1996، چین 1.2 میلیارد دلار نفت از خلیج فارس وارد کرده که 34.6 درصد از کل واردات آن بود. تقریباً یک ربع قرن بعد، در سال 2019، پکن 106.5 میلیارد دلار از کشورهای حاشیه خلیج فارس معادل 43.9 درصد از کل واردات این کشور بود. از سال 2010 تا 2019، به طور متوسط، کشورهای حاشیه خلیج فارس 48 درصد از واردات نفت چین را تأمین کرده اند.
در سال 2019، عربستان سعودی، عراق و عمان سه کشور برتر صادر کننده نفت منطقه به چین بودند. در مقابل تهران موقعیت و جایگاه خود را به عنوان دومین صادر کننده منطقه ای برتر به چین از دست داد و این کاهش به احتمال زیاد ناشی از تحریم های ایالات متحده بود که قبل از توافق هسته ای 2015 و پس از خروج آمریکا از برجام در مه 2018 اجرا شده بودند. حتی اگر دولت بایدن به توافق نامه برگردد، ایران برای بازیابی سهم خود در بازار سال ها زمان نیاز دارد.
وابستگی چین به نفت خلیج فارس به این معنی است که پکن در اعمال نفوذ در منطقه از منافع حیاتی برخوردار است. منطقه خلیج فارس در طول دهه گذشته تقریبا نیمی از مصرف نفت چین را تأمین کرده است. عربستان سعودی، امارات و کویت متحدان اصلی ایالات متحده در منطقه یک چهارم نفت چین را در سال 2019 تأمین کردند. اما از این سو واشنگتن خواستار کاهش حضور و تعهدات خود در خلیج فارس است که اغلب ناشی از تمایل اعلام شده برای انتقال نیروهایش به منطقه پاسیفیک است. اما خروج ایالات متحده از منطقه در واقع به نفع چین است. از آنجا که تجارت بین چین و متحدان ایالات متحده در منطقه در حال رشد است، هر دو طرف علاقه اقتصادی به تعمیق روابط سیاسی و نظامی خود دارند. اگر واشنگتن از تعهد طولانی مدت خود به متحدان در خلیج فارس بکاهد یا آن را کنار بگذارد، چین ابزار و انگیزه ای برای پر کردن شکاف خواهد داشت.