دورنمای روابط ترکیه و آمریکا در پرتو تحولات منطقه‌ای-راهبرد معاصر
مصر خواستار انتخاب رئیس‌جمهور برای لبنان با اجماع ملی شد لاوروف: ناتو قصد کنترل بر جهان را دارد پارلمان لبنان: طی ساعت‌ها یا روز‌های آتی ممکن است توافق آتش‌بس اعلام شود. کاخ سفید: اوکراین اجازه استفاده از موشک‌های «اتکمز» را در کورسک دارد کاخ سفید: پیشرفتی در آتش‌بس لبنان وجود ندارد که بتوان در مورد آن صحبت کرد ۱۷ نفر در واژگونی اتوبوس در برزیل کشته شدند استعفای رئیس ستاد تیپ گولانی ارتش رژیم صهیونیستی حزب الله فرمانده تیپ گولانی را برای همیشه خانه‌نشین کرد جزئیات توافق جامع همکاری میان ایران و روسیه وزیر خارجه هند: با ایران و اسرائیل برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها در ارتباط هستیم بازدید سفیر ایران در عراق از قبیله «آل عیسی الطائی» آکسیوس: اسرائیل و لبنان بر سر مفاد آتش بس به توافق رسیدند سی‌ان‌ان: نتانیاهو در اصل توافق آتش بس با حزب الله موافقت کرد امانی، سفیر ایران در لبنان: روز گذشته برای صهیونیست‌ها بسیار دردناک بود عربستان در تدارک عمره ۳۰ میلیونی رمضان

دورنمای روابط ترکیه و آمریکا در پرتو تحولات منطقه‌ای

تا زمانی که شکل مواجهه آمریکا با یگان‌های مدافع خلق و برنامه آنها برای خودمختاری در سوریه و مساله روابط تجاری با ایران به نتیجه مشخصی نرسد، بحران در مناسبات آنکارا - واشنگتن همچنان ادامه خواهد داشت.
نسیم حسینی؛ کارشناس مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ - ۲۵ مهر ۱۳۹۷ - 2018 October 17
کد خبر: ۶۲۷

به گزارش راهبرد معاصر؛ ترکیه و ایالات متحده آمریکا بیش از 6 دهه است که روابط نزدیکی را تجربه می کنند. در این دوران آنکارا بنا به دلایل مسائل امنیتی که مهمترین آن بحث نفوذ کمونیسم و تهدید اتحاد جماهیر شوروی بود، تلاش کرد پیوندهای خود را با واشنگتن تقویت کند. اما وقوع زنجیره به هم پیوسته ای از حوادث در یک سال اخیر باعث شد تا در حال حاضر این دو کشور در معرض شدیدترین بحران ها در تاریخ روابط دوجانبه خود قرار بگیرند.


در ماه آگوست سال جاری، دولت ترامپ در واکنش به دستگیری یک کشیش و درخواست مبادله وی با فتح الله گولن، ضمن اعمال تعرفه بر برخی محصولات ترکیه، تحریم هایی علیه این کشور وضع کرد. این مساله باعث کاهش ارزش سی درصدی لیر در برابر دلار شد. اما به نظر می رسد تیره شدن مناسبات دو کشور علتی فراتر از دستگیری یک کشیش مرتبط باشد.


علل بروز خصومت میان آنکارا و واشنگتن

برای بررسی علل اختلاف پدیدار شده در مناسبات ترکیه و آمریکا باید به دوران پیش از دولت ترامپ پرداخت. سرآغاز این موضوع به بحران سوریه برمی گردد. در ابتدای شروع درگیری ها در سوریه، دولت باراک اوباما بر این باور بود که می تواند با کمترین هزینه و در کمترین زمان بشار اسد را از قدرت کنار بزند. اوباما انتظار داشت این مهم بدون ورود مستقیم نیروهای ایالات متحده و تنها با اتکا با نیروهای نیابتی محقق شود. اما پس از گذشت هفت سال، علیرغم حضور واحدهای نظامی آمریکا در سوریه و انجام طیف گسترده ای از حمایت ها از معارضان و مخالفان دولت اسد، ارتش سوریه با پشتیبانی روسیه و ایران در حال آماده شدن برای حمله به آخرین بقایای مخالفان مسلح محصور در شهر ادلب است.


در همین رابطه دنیس راس در مطلبی که در 9 سپتامبر در وال استریت ژورنال منتشر کرد نوشت: «ایالات متحده در حال حاضر هیچ گزینه ای برای مصالحه با روسیه در سوریه ندارد. » راس پیشنهاد داد ایالات متحده هنوز می تواند نتیجه رضایت بخشی در سوریه به دست آورد، اما این تنها در صورتی امکان پذیر است که آمریکا بتواند از حمایت ترکیه و اسرائیل برخوردار باشد.


همسویی سیاست های تل آویو و واشنگتن در منطقه خاورمیانه یک موضوع اظهرمن الشمس است. تا جایی که برخی از کارشناسان تلاش های آمریکا برای ایجاد منطقه حائل در غرب سوریه و یا فراتر از آن، وقوع بحران در این کشور را اقداماتی از سوی کاخ سفید برای افزایش امنیت رژیم صهیونیستی تحلیل می کنند. اما بحث جلب حمایت ترکیه در شرایطی که در دو سال اخیر اختلافات جدی بر سر شکل مواجه با نیروهای کرد سوری داشته اند، می تواند مانع بزرگی برای آمریکا باشد.


همان طور که اشاره شد، نگرانی های امنیتی هسته روابط ترکیه و آمریکا بوده است و احساس خطر مشترک آنها نسبت به سیاست های توسعه طلبانه شوروی زمینه ساز نزدیکی به یکدیگر در دوران جنگ سرد و عضویت ترکیه در ناتو شد. اما پس از رفع خطر شوروی و قرار گرفتن ترکیه در مسیر توسعه اقتصادی از ابتدای قرن جدید، دو کشور متحد در برخی مسائل از جمله موضوعات پیرامون ایران و اسرائیل دچار چالش های جدی شدند.


در این راستا مداخله نظامی آمریکا در عراق به رغم سکوت و همراهی ضمنی مقامات ترکیه، اما باعث بروز چالش های شدیدی برای برنامه ریزان امنیتی آنکارا گردید. مساله خودمختاری کردهای عراق، افزایش نفوذ ایران در این کشور و تشدید جنگ های فرقه ای مبنای نگرانی های رهبران ترکیه بود.


با آغاز بحران سوریه در سال 2011، این نگرانی ها وارد فاز جدی تر و عمیق تری شد هرچند که در ابتدای امر شاهد همگرایی آنکارا و واشنگتن در بحث سرنگونی اسد و حتی اعلام آمادگی اردوغان برای حمله نظامی به این کشور بودیم. اما با گذشت زمان و آشکار شدن ناتوانی آمریکا در مبارزه با تروریست ها با حملات هوایی، موضوعاتی پیش آمد که منجر به بروز اختلافات دو متحد شد. آمریکایی ها به این نتیجه رسیده بودند که برای مقابله با داعش نیازمند متحدانی بر روی زمین هستند تا بتوانند با تاکتیک های پارتیزانی تروریست ها مبارزه کنند. در این میان یگان های مدافع خلق (PYD) که متشکل از کردهای شمال سوریه بودند، نظر واشنگتن را جلب کرد. از نگاه مقامات آمریکا این گروه انگیره و توانایی لازم برای جنگ با داعش را داشت. آنها جز مخالفان مسلح اسد به شمار می رفتند که طبق اظهارات رهبرانشان، به دنبال ایجاد خودمختاری از طریق سه کانتون عفرین، کوبانی و جزیره بودند. اما آنچه آمریکایی ها نادیده گرفتند، پیوندهای میان این گروه با حزب کارگران کردستان موسوم به پ.ک.ک بود.


تجربه چهل سال مبارزه مسلحانه پ.ک.ک با نیروهای ترکیه در داخل مرزهای این کشور باعث شده است تا آنکارا هیچ دشمنی را خطرناکتر و سخت تر از این گروه برای امنیت خود متصور نباشد. لذا همکاری آمریکا با یگان های مدافع خلق از نگاه ترک ها، خیانت یک متحد محسوب می شد که قابل چشم پوشی نبود.


براین اساس باید گفت ارسال کمک نظامی آمریکا به این گروه که طبق اظهارات اردوغان به اندازه دو هزار هواپیما و 5 هزار کامیون بود، زمینه ساز ایجاد بروز خصومت و اختلاف در روابط میان ترکیه و آمریکا شد. در این رابطه، بی توجهی کاخ سفید به نگرانی های امنیتی آنکارا، تلاش های روسیه برای جلب توجه ترکیه را تسهیل کرد.


در ادامه این روند، بدبینی ترک ها با عدم محکومیت سریع آمریکا در جریان کودتای 15 جولای سال 2016 علیه اردوغان تشدید شد. در این خصوص رجب طیب اردوغان، اخیرا در مقاله‌ای با عنوان «ترکیه به بحران در روابط با آمریکا چگونه می نگرد؟» که برای روزنامه نیویورک تایمز نوشته است با انتقاد از رویکرد واشنگتن در آن حادثه عنوان می کند «مقامات آمریکایی به جای اینکه اعلام کنند در کنار دموکراسی ترکیه هستند، با زبان توام با احتیاط خواستار صلح و ثبات و آرامش در ترکیه شدند.»


این مساله در شرایطی که گمان می رفت ترک ها از ابتدای قرن بیست دیگر با کودتای های ارتش و مداخلات نظامیان در پروسه های سیاسی به عنوان موضوعی که تاریخ این کشور را شکل داده و منجر به عدم توسعه و ثبات سیاسی شده است، روبرو نیستند برای رهبران آنکارا از اهمیت ویژه ای برخودار بود. از این رو شیوه واکنش آمریکا به عنوان یک متحد سیاسی و نظامی در خاطره مقامات ساکن در کاخ اک سارای باقی ماند.


در اواخر همان سال و در جریان رویکرد برخورد جدی دولت اردوغان با مخالفان و افرادی که ظن همکاری آنها با فتح الله گولن می رفت، مقامات ترکیه اندرو برونسون یک کشیش تبعه آمریکا را به جرم عضویت در شبکه گولن، همکاری با پ.ک.ک و کمک به کودتا دستگیر کردند. در اواخر آوریل سال 2017 و در واکنش به اظهارات مقامات آمریکایی مبنی بر آزادی برونسون، اردوغان پیشنهاد کرد که ترکیه می تواند برونسون را با فتح الله گولن مبادله کند.


پاسخ دولت ترامپ به باج خواهی اردوغان، تحریم و افزایش تعرفه بر کالاهای وارداتی از ترکیه بود که در نتیجه آن لیر بیشترین کاهش ارزش خود را در برابر دلار در تاریخ تجربه کرد.


اما در حالی که به نظر نمی رسید اردوغان سر سازش داشته باشد ضمن اعلام اینکه در برابر این اقدام ایالات متحده ایستادگی خواهد کرد، دولت این کشور تصمیم خود مبنی خرید سامانه اس 400 از روسیه را رسانه ای کرد. اگرچه ترک ها عنوان می کردند این اقدام در واکنش به عدم فروش موشک های پاتریوت از طرف آمریکا و در راستای مقابله با تهدیدات امنیتی از سمت مرزهای مشترک با سوریه است اما سلسله حوادث نشان می داد که آنکارا درصدد است از این راه بر واشنگتن فشار وارد کند. در مقابل، کنگره تصویب کرد که دولت اجازه فروش جنگنده های اف 35 به ترکیه را ندارد. بخشی از این تصمیم سریع کنگره به احتمال ورود تجهیزات نظامی استراتژیک روسی به خاک یک کشور عضو ناتو برمی گشت. بخش دیگر مربوط به لابی اسرائیل در آمریکا مرتبط است. زیرا روابط میان آنکارا و تل آویو در پی به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی توسط آمریکا و انتقال سفارت این کشور به قدس اشغالی متشنج شده است. از سویی در حالی که اسرائیلی ها در حال تجهیز ناوگان هوایی خود به آخرین و مدرن ترین جنگنده آمریکایی هستند، تمایلی ندارند ترکیه نیز اف 35 داشته باشد.


موضوع چالشی دیگر در روابط میان دو متحد به بحث تحریم های ایران برمی گردد. از زمان خروج آمریکا از برجام و تصمیم ترامپ برای برگرداندن تحریم های ثانویه و تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت کشورمان، واشنگتن در حال فشار بر آنکارا است تا روابط تجاری خود را با تهران قطع کند. روابطی که اردوغان و حسن روحانی می خواهند از سطح ده میلیارد دلار در حال حاضر به 30 میلیارد دلار در سال های آینده ارتقا دهند. در همین خصوص مقامات دو کشور به منظور کاهش آسیب پذیری پول های ملی در برابر نوسانات نرخ ارز، در آوریل 2018 لایحه استفاده از ریال و لیر در مبادلات تجاری دوجانبه را امضا کرده اند.


طبق آمار منتشر شده، در سال 2017، ایران مهمترین منبع تامین انرژی ترکیه بوده است که براین اساس حدود 45 درصد نفت خام و 18 درصد گاز طبیعی نیازهای ترکیه از ایران تامین شده است. حال در وضعیتی که این روزها شاخص های اقتصادی ترکیه اوضاع خوبی ندارد، ارزش لیر به شدت افت کرده و این کشور ضمن کسری بودجه، حدود 400 میلیارد دلار بدهی خارجی دارد، فشار برای جایگزینی نفت ایران می تواند مشکلاتش را دوچندان کند.


ترکیه 95 درصد نیازهای انرژی خود را وارد می کند. لذا قیمت انرژی تاثیر زیادی بر شاخص های اقتصاد کلان این کشور دارد. در این شرایط تغییر منبع تامین کننده انرژی دست کم 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری می طلبد آن هم در صورتی که بتواند قراردادهای نفتی کم هزینه ای با عراق و کویت ببندد و از تمامی ظرفیت های کردستان عراق بهره برداری کند. بنابراین بحث عدم پیوستن ترکیه به کشورهای تحریم کننده نفت ایران، تبدیل به چالش جدی در مناسباتش با ایالات متحده شده است که بر عمق اختلافات دو کشور می افزاید.


چشم انداز مناسبات ترکیه و آمریکا

درحال حاضر روابط آمریکا و ترکیه، دو متحد ناتو، فضای متشنجی را سپری می کند. این فضای سرد از یک سو تحت تاثیر واگرایی منافع دو کشور در تحولات سیاست کردی منطقه و معادلات درحال تغییر شرق مدیترانه به ویژه موضوع طرح معامله قرن ترامپ برای مناقشه فلسطین - اسرائیل است و از طرف دیگر به دلیل بازداشت خانگی اندرو برانسون و همچنین عدم استرداد فتح الله گولن از سوی آمریکاست.


بسیاری از ترک ها بر این باورند که بحران های اقتصادی کشورشان ناشی از مواضع ضدآمریکایی و تقابل گرایانه اتاق فکر اردوغان به ویژه در مورد رژیم صهیونیستی است. طیفی از مقامات تاثیرگذار در داخل حزب عدالت و توسعه و همچنین اپوزیسیون مجلس این کشور به دلیل تهدیدهای اقتصادی آمریکا علیه ترکیه خواستار همراهی اردوغان با آمریکا و تقویت روابط با لابی صهیونیسم در نهادهای مالی و اعتباری بین المللی هستند. هرچند اردوغان موضع مقاومت را انتخاب کرده است اما تاثیر این گروهها در آینده موضع گیری های ترکیه نسبت به تحریم ایران را نیز باید مورد توجه قرار داد. براین اساس اردوغان در آزمون سختی قرار گرفته است و حال باید در یک تنگنای راهبردی، باید بین ایران و آمریکا یکی را انتخاب کند.


در طرف مقابل، آمریکا بدون ترکیه نمی تواند اهداف سیاسی خود در خاورمیانه، اوراسیا و اروپای شرقی که طی دهه بیش از یک گذشته دنبال کرده است، به نتیجه برساند. ارزش استراتژیک جغرافیای ترکیه یک واقعیت است. خدمات ترکیه به عنوان نگهبان ناتو در برابر تجاوز شوروی، اهمیت خود را در جنگ سرد نشان داد و علاوه بر آن از اقدامات ایالات متحده به کرات در خاورمیانه پشتیبانی کرده است.


اهمیت استراتژیک ترکیه در چند جنگ مهم منطقه ای قابل بررسی است: جنگ های یوگسلاوی (1991-1995)، کوزوو (1998-1999)، قره باغ کوهستانی (1988-1994) عراق (جنگ خلیج فارس، 1990-1991؛ راحتی حمل و نقل عملیات و دیده بان شمال، 1991-2003؛ عملیات آزادی عراق، 2003-2011)؛ جنگ داخلی سوریه (جریان سال 2011)؛ جنگ روسیه و گرجستان (2008)؛ مداخله روسیه در کریمه (2014). لذا در میانه این طیف گسترده ای از بی ثباتی، وجود یک دولت انعطاف پذیر که میزبان نظامیان آمریکایی است، در راهبردهای ایالات متحده جایگاه ویژه ای دارد.


عدم همکاری ترکیه - آمریکا می تواند بر احتمال دست یابی واشنگتن به سه هدف عمده خود در منطقه اثر منفی بگذارد. محاصره ایران، مهار روسیه و مقابله با نیروهای مقاومت، سه قدم اساسی سیاست خارجی آمریکا است.


اما تصمیم ترکیه برای خرید سیستم موشکی دفاع هوایی S-400 از روسیه، نقش بانکداران ترکیه در تخریب تحریم ها بر ایران، همکاری آنکارا با تروریست ها در سوریه و همدردی با حماس و اخوان المسلمین مصر نشان می دهد که در سال های اخیر، اولویت های ترکیه در تقابل با اهداف آمریکا قرار گرفته است.


از نگاه استراتژیست های آمریکایی، یک ترکیه فعال در جبهه مقابل می تواند دردسرهای زیادی در حوزه سیاسی برای واشنگتن ایجاد کند. اگرچه روابط ترکیه با کشورهای اروپای غربی نیز محدود شده، اما دلیل کمی برای پیروی اروپایی ها از ایالات متحده در کاهش روابطشان با آنکارا وجود دارد.


از سویی، ترکیه عضو مهمترین سازمان نظامی-امنیتی جهان است که رهبری آن بر عهده آمریکا است و این سازمان هیچ مکانیسمی برای اخراج اعضای خود ندارد. بدون شک، یکی از انگیزه های روسیه در سال های اخیر برای نزدیک شدن به ترکیه، ایجاد اصطکاک در داخل ناتو بوده است. هرچند بعید نیست در صورت تشدید اختلافات، سیاستمداران آمریکا ساختار جدیدی از ناتو بدون ترکیه را پیشنهاد دهند اما از دست دادن یک شریک استراتژیک، واشنگتن را مجبور به تجدید نظر در اهداف اصلی سیاست خارجی می کند.


در همین حال این وضعیت برای ترکیه نیز دردسرهایی به دنبال دارد. در صورت برهم خوردن مناسبات قدیمی دو کشور، آنکارا با دشواری های زیادی برای جایگزینی آمریکا با یک کشور دیگر در زمینه خرید تسلیحات روبرو می شود. در این راستا روسیه می تواند نقش بدیل را بر عهده بگیرد اما مسکو نشان داده که شریک قابل اعتمادی برای ترک ها نیست. در جریان سرنگونی جت روسی توسط ترکیه در سال 2015، روسیه از ابزار اقتصادی برای تحت فشار قرار دادن این کشور استفاده کرد. همچنین علاوه بر نگرانی های اقتصادی، روس ها در طول قرن 19 و 20 بزرگترین تهدید نظامی و سیاسی ترک ها بودند. اگرچه به نظر می رسد دوره تغییر مرزها دست کم در کشورهایی با این ساختارهای اقتصادی و سیاسی به سر آمده باشد اما احتمال حمایت کرملین از حرکت های جدایی طلبی کردی همچنان روی میز است. این مساله خود را در جریان سکوت روسیه در برابر تجهیز PYD از سوی آمریکا در شمال سوریه نشان داد.


لذا با توجه به این مسائل است که در روزهای اخیر اخباری از گرم شدن دوباره روابط آمریکا و ترکیه در رسانه ها شنیده می شود. گفته می شود آنکارا مذاکره با هیأت آمریکایی دیدار کننده از این کشور درباره شروط قرارداد موشک های پاتریوت را آغاز کرده است؛ این یعنی پایبندی اردوغان به خرید موشک های اس 400 روسی نهایی نیست. از سویی ماتیس، وزیر دفاع ایالات متحده هم در سخنانی هشدار داده که عدم فروش جنگنده های اف 35 به ترکیه می تواند زیان بزرگی به صنایع هواپیمایی نظامی آمریکا وارد کند.


همچنین روزنامه واشنگتن پست پیش از آنکه دادگاه ترکیه حکم به آزادی کشیش آمریکایی از بازداشت خانگی و لغو ممنوعیت خروج وی دهد، از قراردادی خبر داد که به مقتضای آزادی برانسون، «ابرو اوزکان» فعال ترک که توسط اسرائیل متهم به انتقال پول به جنبش حماس فلسطین است، نیز آزاد می شود.


با این حال کماکان این بحران در مناسبات دو کشور تا زمانی که دو موضوع مهم به نتیجه مشخصی نرسد باقی خواهد ماند: اولی بحث شکل مواجهه آمریکا با مهمترین تهدید امنیتی ترکیه یعنی یگان های مدافع خلق و برنامه آنها برای خودمختاری در سوریه و دیگری روابط تجاری با ایران. اما آنچه که روشن است، دو طرف تمایلی به تشدید اختلافات و تقابل گسترده تر ندارند و از این رو پیش بینی می شود این موضوعات نیز به شکلی مرتفع خواهد شد.


ارسال نظر
تحلیل های برگزیده