به گزارش راهبرد معاصر؛ هفته هاست بحث انتخابات آمریکا دراین کشور و در میان رسانه ها و ملت های دیگر مطرح است. هر چه به روزهای انتخابات در آمریکا نزدیک تر شدیم شاهد واقعیت های عریانی در شکل و شمایل دموکراسی دراین کشور که مهد آزادی خوانده یا نامیده می شود هستیم.
با اینکه نتیجه انتخابات آمریکا هنوز مشخص نشده اما وقایعی که دراین انتخابات رخ داد جذاب تر و قابل تامل تر از نتیجه انتخاباتی است که درهمین ساعت های پایانی شمارش آرا و اعلام نتایج رخ خواهد داد. سالهاست شیوه و مدل انتخابات آمریکا نشان داده است که اساسا دموکراسی هنوز در دنیا متولد نشده در حالی که اسلام قرن هاست با تئوری دیگری به نام مردم سالاری اصل دموکراسی واقعی و حقیقی را تبیین کرده است.
ارزیابی دموکراسی هایی که در جهان امروز بر آن تاکید می شود نشان می دهد اتفاقاتی مثل شیوه انتخاب شدن در آمریکا به وفور دیده می شود. در دولت –ملت های مدرن مولفه مهم بحث ثبات سیاسی و تمرکز مرکزی و وفاداری نسبت به مرکز مطرح و مهم است. درواقع دولت ها بازیگرانی هستند که در دنیای امروز توقع دارند که تمام اراده های ملتها معطوف به آنها باشد، اما درمقابل نمی توان وفاداری متقابل یا دموکراسی را در این حاکمیت ها نسبت به مردم دید. زمانی که ما از الکترال کالج ها در برابر رای مردمی صحبت می کنیم، یعنی مردم رای می دهند اما الکترال کالج ها انتخاب می کنند زمانی که در نقاط مختلف دنیا مثل سال 88 درایران انتقال با ثبات قدرت دیده نمی شد اساسا می توان به این جمع بندی رسید که مفهوم دموکراسی مفهوم پایداری در دنیا نیست و یک مفهوم نسبی است در مقابل مردم سالاری که اسلام مطرح می کند.
در حالی که اسلام بر این موضوع به شدت تاکید دارد که این مردم هستند که باید سرنوشت خود را انتخاب کنند بنابراین باید به سمت مردم سالاری واقعی برویم فرق دموکراسی با مردم سالاری هم دراین است که مردم سالاری دیگر معیار یا استثنایی را بر نمی تابد بلکه آن چیزی که ملتها و مردم انتخاب می کنند یک اصل نهایی است، به عبارت دیگر این ملت ها هستند که منتخبین خود را گزینش می کنند.
اگر ملت ها انتخاب کنند به دو علت باید همه به آنها تن دهند اولا که انتخاب ملت ها سیستمی وواقعی مبتنی بر نیاز خود و مبتنی بر یک اجماع جامعه بین همه ی کنشگران است که صورت گرفته، لذا در انتخاب های مردمی خواست یک طیف و سیستم مطرح نیست، بلکه به دلیل خواست ملتهاست که سیستم انتخاب می شود. از سوی دیگر زمانی که ملت ها انتخاب کنند پای انتخاب خود می ایستند و با ان همراهی می کنند و کسی نمی تواند بگوید ما با این انتخاب همراه نیستیم .
در کشور جمهوری اسلامی ایران در برخی اوقات و زمان ها شاهد صداهایی بوده و هستیم که به دنبال نقض و شکستن دولت هستند اما رهبر انقلاب اساسا متمرکز بر دولتها هستند؛ به این معنا که ایشان ازهمه ی دولت ها حمایت می کنند تا جایی که از معیارهای اسلامی فاصله نگیرند و متضاد با امنیت ملی ایران گامی برندارند. از این رو بنده معتقدم دموکراسی متولد نشده بلکه به اسم دموکراسی نسخه ای از آنچه خود می خواستند و دنبال می کنند صاحبان قدرت و ثروت به اسم دموکراسی به مردم تحمیل کرده اند که اتفاقا نمونه معیوبی است.
دراین موضوع تردیدی وجود ندارد که آسایش و آرامش دنیا در گرو حرکت از سمت دولت –ملت به سمت ملت –دولتهای مدرن و کامل است. رابطه ملت و دولتها باید تعمیق شود تا جهان رنگ آرامش و امنیت و تحقق خواسته های مردم را به خود ببیند چرا که انتخابات آمریکا دست کم ارزیابی موفقی بود از نمونه دموکراسی در عرصه بین الملل که نشان می دهد مفهوم دموکراسی در کشورهای غربی به مراتب ضعیف تر از آن چیزی است که ادعای آن را دارند.