به گزارش راهبرد معاصر؛ «تشكيل بسيج در نظام جمهوري اسلامي ايران يقيناً از بركات و الطاف جليه خداوند تعالي بود كه بر ملت عزيز و انقلاب اسلامي ايران ارزاني شد.» عبارت فوق كه مطلع آخرين پيام امام راحل عظيمالشأن در هفته بسيج است، حاوي نكاتي است كه هنوز رنگ و بوي تازگي آن آشكار است. برکات و دستاوردهای بسیج چیزی نیست که در سطور محدود جای گیرد، اما تأملی هرازگاه درباره آوردههای این شجره طیبه، آدمیرا به این نکته نزدیکتر میکند که این ظرفیت عظیم پاسخگوی بخشی نزدیک به تمام نیازهای نظام و کشور بوده و هست. اکنون و در دهه چهارم انقلاب اسلامی، به نظر میرسد رسالت بسیج و بسیجیان سنگینتر از گذشته است و نقشآفرینی ویژه و تمامعیار در عرصه راهبردی پیشرفت و امنیت پایدار میطلبد.
اساسا نیروی انسانی از مهمترین سرمایه های یک کشور برای پیشرفت محسوب می شود. پیشرفت علمی نیز به عنوان مهمترین جنبه آن و موتور محرکه پیشرفت در زمینههای مختلف محسوب میشود. علمی که از اندیشه های یک ذهن مومن و متعهد برخیزد صلاح عام انسانی را در هدف می گیرد اما علمی که صرفا در راستای امیال و غرایز دون انسان باشد راه را برای توسعه منهای اخلاق و معنویت باز می کند. این جمله را می توان اساس ضرورت حضور بسیج در عرصه علمی کشور قلمداد کرد، «تولید علم بومی» مبتنی بر عقلانیت دینی و در راستای پیشرفت توام با اخلاق جامعه بشری.
بنابراین نیروی انسانی فرهیخته و نخبه که راهگشای مشکلات کشور است باید بیشتر مورد توجه و قرار گیرد، عدم توجه و تفویض اختیار به جوانان در حل مشکلات کشور آنان را به مثابه افراد بی ثمر برای کشور مبدل می سازد، و زمینه ساز خروج صاحبان علم از کشور خواهد شد، لذا بسیج با ظرفیت عظیم خود می تواند جوانان، دانشگاهیان و نخبگان کشور را در حل مشکلات مردم سهیم و مدیرت حل این مشکلات را به آنها محول کند. این امر زمینه ساز ارتباط گسترده شبکه ای نخبگان با یکدیگر خواهد شد.
سناریوهای پیچیده و طرحریزیهای راهبردی نظام سلطه برای مقابله با جمهوری اسلامی در قالبهای گوناگون سخت، نیمهسخت و نرم در طول سالهای اخیر اجرایی شده است؛ عرصههایی که نیازمند توجه بیش از پیش به ظرفیتهای درونی است. آنچه در این پیکارهای متعدد رخ نموده است، کارآمدی و قابلیت نگاهی است که عزم راسخی بر تکیه به ظرفیتهای درونی ملت و جامعه دارد.
يکي از آرمانهاي دولت جمهوري اسلامی، مبارزه با فقر و نابرابري اجتماعي در کشور بود اما متأسفانه درنتيجه برخي سياستهاي غلط اقتصادي دولتها اين اصول کمرنگ و در نبودن روحيه جهادي به فراموشي سپرده شد. اين مسئله باعث گرديد برخي جوانان، به طور خودجوش، به اين موضوع بپردازند. اقشار مختلف بسيج، از جمله بسيج جامعه پزشکي، بسيج دانشجويي و فرهنگيان در قالب طرحهاي بسيج سازندگي و اردوهای جهادی توانسته است به تحقق یکی از اصول قانونی اساسی در زمینه «آموزش و بهداشت رایگان» به شيوه بسيجي کمک نمايند.
يکي از محورهاي نفوذ و جنگ نرم دشمن، محروميت نسبي و عقبماندگي اقتصادي قلمرو زيست اقليتهاي قومي است، به رغم تلاشهای زيادي که براي محروميت زدايي و کاهش سطح برخورداري اقوام گوناگون صورت گرفته، هنوز در برخي مناطق، محروميت نسبي مي تواند توليدکننده نارضايتي و ناامني باشد. در راهبرد توسعه همه جانبه و درون زا با محروميت زدايي و توزيع عادلانه امکانات، مي توان محروميت نسبي را کاهش و زمينه های نفوذ تهاجم فرهنگي را کاهش داد.
اگر مفروض اصلي پيشرفت درونزا را كه تكيه به ظرفيتهاي عظيم دروني در جهت رشد و تعالي است بپذيريم، كدام ظرفيت قابلاتكاتر از بسيج قابلاعتماد و معتقد به اهداف و آرمانهاي انقلاب اسلامي است؟ بايسته اصلي طي طريق در مسير پيشرفت و تمدنسازي، تربيت نسلي تمدنساز و متعهد به پيشروندگي و پيشبرندگي است. بی شک در دهه چهارم انقلاب اسلامي اين شبكه و جريان انساني بهخوبي ميتواند نظام را در شكلدهي آينده مطلوب ياري دهد.
بنابراين با این پیشفرض که اشاعه و بسط تفکر بسیجی به عنوان یک نیاز جدی و از ضروریات حرکت به سمت پیشرفت و امنیت پایدار است، بهرهگيري از اين مجموعه عظيم و جريانسازي بر مبناي آن نيازمند توجه به دو نكته اساسي است:
اولاً جريان مستمر تربيت سرمايه انساني - كه در جهت نيروي تراز انقلاب اسلامي است- بيوقفه ادامه يافته و بر توان و عزم بر آن افزوده شود.
ثانياً متوليان امور كشور خصوصاً در حوزههاي اجرايي نيز در جهت شناخت ظرفيتها و استعدادهاي عظيم انساني اين مجموعه و بهرهگيري هرچه بيشتر از آن تلاش كرده و حمايتهاي لازم را از گسترش اين تفكر، روحيه و تشكيلات پيش برنده آن بنمايند.
بسيج با دو ويژگي«گستردگي مردمي» و «حضور پيوسته» شامل منابع نيروي انساني، امكانات و خدماتي است كه يك كشور مي تواند براي افزودن به قابليت هاي موجود مورد استفاده قرار دهد. این ظرفیت مي تواند در ارائه کارکردهاي تخصصی در توليد امنيت نرم و توسعه آن در زيرساخت هاي فکري و اجتماعي جامعه مؤثر واقع شود. گستردگي مردمي بسيج مي تواند نوعي سازماندهي در نيروهاي اجتماعي و ايجاد انگيزش در آنها به وجود آورد که خود در زمره شاخص هاي مؤثر در قدرت نرم به شمار مي آيد.
در همین زمینه بسيج با رويکرد جهادي برنامه ها، اقدامات و فعاليت هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي گسترده اي را طي دهههای گذشته انجام داده است که ضمن افزايش ضريب كارآمدي نظام اسلامی در سطوح مختلف، به ويژه در محروميت زدايي و توزيع عادلانه امكانات، به شيوه مؤثري در تقويت و توسعه ابعاد و مؤلفه هاي امنيت، اقتدار، اعتماد عمومي، مشروعيت، مقبوليت، مشاركت، محبوبيت، قدرت نرم، كاهش محروميت و... کمک کرده است که این امر میتواند به عنوان يک الگوي عملي در فرايند تمدن سازي و پيشرفت با مدل اسلامی– ايراني مورد توجه باشد.
در شرایط کنونی که امنیت «محله محور» به عنوان الگویی مناسب مورد تاکید کارشناسان اجتماعی و امنیتی است، باید به اثرات مهم و عمیق حضور «کمیته های انقلاب اسلامی» در اوایل انقلاب برای مقابله با منکرات اجتماعی و حوادث اشاره کنیم که دست هایی در اوایل دهه ی 70، ساختار این نهاد انقلابی را تغییر داد و پس از آن نیز از طریق فیلم ها و مطالب مغرضانه، چهره ی کمیته ها را در میان نسل های جوان مخدوش ساختند. به نظر میرسد با تجربه موفق کمیتههای انقلاب اسلامی و با استفاده از امکانات وسیع سازمان بسیج مستضعفین، می بایست زمینه را برای حضور فعال و مستمر و به موقع نیروهای بسیج در محلات مختلف کشور و عرصه های مورد نیاز از جمله امنیت «محله محور» آماده کرد.