به گزارش راهبرد معاصر؛ وقتی دولت روحانی نتوانست دستاورد ایجابی مهمی برای برجام دست و پا کند، به سراغ ایجاد دستاوردهای سلبی رفت که یکی از مهمترین آنها، «صفر نشدن صادرات نفت» بود، دستاوردی که جریان رسانهای حامی دولت به آن لقب «جادوی برجام» را داد و تلاش کرد به یکی از محورهای اصلی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ تبدیل شود.
در همان روزها، بیژن زنگنه وزیر نفت در دومین نشست اهالی فرهنگ و هنر با دولتمردان در تاریخ ۲۶اردیبهشت ماه۹۶ با تاکید بر اینکه اگر روحانی و ظریف هیچ کاری جز برجام نکرده بودند من تا آخر عمر خودم را مدیون آنان می دانستم، گفت: «وقتی ما کارمان را شروع کردیم ١.٢ میلیون بشکه در روز صادر می کردیم و حتی قرار بود به ٢٠٠ هزار بشکه و نفت در برابر غذا برسیم... من به ظریف گفتم بابت هر حرفت در توافق حاضرم ١٠٠٠ دلار بدهم».
اولین بار، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در نشست مشترک استانداران، سفیران، روسای اتاقهای بازرگانی و مناطق آزاد کشور در تاریخ ۱۸ آبان ماه ۹۴ گفت: «بدون این که بخواهیم امتیازی به طرف مقابل بدهیم، با نگاهی به روند تاریخی، اگر توافق ژنو یا برنامه جامع اقدام مشترک {برجام} نبود ما امروز با صادرات نفت صفر مواجه بودیم... بعضی دوستان فراموش می کنند که فروش نفت ما در سال ۹۰ ، ۲.۵ میلیون بشکه بود و در سال ۹۲ که دولت تدبیر و امید مسئولیت را برعهده گرفت، فروش نفت ایران بر اساس آمارهای بین المللی نزدیک به ۹۰۰ هزار بشکه شد که قرار بود هر ۶ ماه ۲۰ درصد از فروش نفت ما کم شود. اگر دوستان معتقدند چنین ادعایی باطل است بروند نگاه کنند که چگونه فروش نفت ما را از ۲.۵ میلیون بشکه در مدت دو سال به ۹۰۰ هزار بشکه رساندند و همان ابزاری که فروش نفت ایران را به ۹۰۰ هزار بشکه رساند، می توانست در چند ماه فروش نفت ما را بیشتر کاهش دهد مخصوصا در بدو ورود دولت تدبیر و امید به مسئولیت، قانون جدیدی تصویب شده بود که براساس آن فروش نفت ایران ظرف یک سال به صفر برسد و این قانون را همان محل ظالمانه ای تصویب کرد که قانون قبلی را تصویب کرده بود».
البته این تنها دفعه ای نبود که ظریف این ادعا را مطرح کرد. وی در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۲۳ خردادماه ۹۵ گفت: «اگر مذاکرات و برجام نبود قرار بود تحریم ها افزوده شود کما اینکه در طول مسیر چندین سال گذشته تقریبا سال و ماه نبود که تحریم جدیدی علیه ایران وضع نشود، حتی با تحریم های گذشته اگر روند اجرای تحریم های گذشته علیه فروش نفت ادامه پیدا میکرد امروز فروش نفت به کمتر از ۲۰۰ هزار بشکه رسیده بود و در آینده نزدیک به صفر می رسید».
همچنین ظریف در اوایل بهار ۹۶ و حدود یک ماه قبل از برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مجددا با انتشار پستی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، بر این موضوع تاکید کرد که اگر توافق ژنو و برجام نبود، صادرات نفت خام ایران صفر میشد.
علاوه بر ظریف، حسن روحانی رئیس جمهور، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، علی طیب نیا وزیر امور اقتصادی و دارایی و همچنین مدیران ارشدوزارت نفت بارها در سال های ۹۵ و ۹۶ این ادعا را تکرار کردند که اگر برجام نبود، صادرات نفت ایران صفر می شد.
روحانی اولین بار در دیدار وزیر، مدیران و کارکنان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، فناوری ارتباطات و اطلاعات در تاریخ ۱۶ فروردین ماه ۹۵ با اشاره به اینکه در سالهای گذشته دشمنان ملت ایران به دنبال این بودند تا توانمندی و تأثیرگذاری ایران در بازار جهانی انرژی را حذف کنند در حالی که ایران قدرت بزرگ منطقهای و یک کشور تأثیرگذار در انرژی بشمار میرود، گفت: «اگر این دولت میخواست راه گذشته را ادامه دهد، امروز صادرات نفت کشور به صفر میرسید. در حالی که اگر برجام نبود، قدم به قدم حتی یک بشکه نفت را هم نمیتوانستیم صادر کنیم، اما بزودی با یاری خداوند و تلاشهای دولت، به نقطهای خواهیم رسید که حق و سهم حضور ما در بازار بوده است».
رئیس جمهور در جلسه هیئت دولت در تاریخ ۲۳ تیرماه ۹۵ (اولین سالگرد امضای برجام) با بیان اینکه یکی از گزینههای پیش روی ملت ایران قبل از مذاکرات و توافق هستهای، تداوم تحریمها و افزایش فشارها بود، اظهار داشت: «اگر آن روند قرار بود ادامه پیدا کند، امروز فروش نفت در کشور به صفر میرسید».
روحانی در گفت وگوی تلویزیونی با مردم در تاریخ ۱۲ دی ماه ۹۵ با اشاره به این سوال که اگر برجام نبود چه میشد؟، گفت: «اگر برجام نبود، الان طبق برنامه ای که تصویب کرده بودند تا به طور مداوم صادرات نفت ایران کاهش پیدا کند، در سال ۹۵ صادرات نفت ما به روزی ۲۵۰ هزار بشکه رسیده بود.».
رئیس جمهور در دومین مناظره نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ماه ۹۶ درباره این موضوع گفت: «اگر امروز برجام نبود نفت ما به جای ۲ میلیون بشکه ای که در روز صادر می کنیم، امروز ۲۰۰ هزار بشکه می شد و شما {رقبای انتخاباتی روحانی} این وعده وعیدهایی که به مردم می دهید را چطور می دادید؟».
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور که نقش نامزد پوششی روحانی را در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بازی می کرد هم در این مناظره تلویزیونی اظهار داشت: «چرا فراموش کردیم؟ اگر برجام به توافق نمی رسید و این قدرتهای استکباری و زورگو می خواستند همان کارهایی را که داشتند ادامه دهند، صادرات نفت ما متوقف می شد. تمام مردم از نظر اقتصادی وضع نابسامانی پیدا می کردند».
علی طیب نیا وزیر امور اقتصادی و دارایی در نشست شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی در تاریخ ۳۰ فروردین ماه ۹۵ گفت: «اگر توافق هستهای به دست نمیآمد مرحله دوم تحریمها علیه ایران اعمال میشد و در نتیجه صادرات نفت خام ایران به صفر میرسید».
امیرحسین زمانی نیا معاون امور بین الملل وزیر نفت در گفتگویی در تاریخ ۲۷ دی ماه ۹۵ (اولین سالگرد اجرایی شدن برجام) گفت: «اگر برجامی در کار نبود، در حال حاضر صادرات نفت خام کشورمان به صفر می رسید».
بیژن زنگنه وزیر نفت در حاشیه بیست و دومین نمایشگاه بین المللی صنعت نفت در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ماه ۹۶ در پاسخ به سوالی درباره اینکه برخی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری به رغم تایید برجامآن رادر زندگی مردم تاثیرگذار نمیدانند اظهار داشت: «اگر برجام نبود ما صادراتی نداشتیم».
به صورت خلاصه، مقامات ارشد دولتی اعتقاد داشتند اگر برجام نبود صادرات نفت ایران به صفر میرسید زیرا:
الف- آمار نزولی تولید و صادرات نفت ایران در سالهای ۹۰ تا ۹۲ به خوبی گویای روند سریع کاهش تولید و صادرات است. وقتی صادرات نفت ایران در مدت دو سال، به یک سوم کاهش مییابد، پیشبینی کاهش بیشتر روند تولید و صادرات با توجه به تحریم نفتی ایران که آن ماهها، در حال شدت گرفتن بود، چندان دشوار نیست.
ب- دلیل مهمتر که محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه در تاریخ ۱۸ آبان ماه ۹۴ به طور شفاف به آن اشاره کرد، قانون مصوب مجلس نمایندگان آمریکا در تاریخ ۹ مردادماه ۹۲ یعنی چند روز پیش از روی کار آمدن دولت روحانی بود. براساس این قانون قرار بود صادرات نفت ایران یک میلیون بشکه در روز کاهش یابد و این موضوع با توجه به آنکه میزان صادرات کشورمان در آن روزها، حدود ۹۰۰ هزار بشکه در روز بود عملا به معنای صفر شدن صادرات نفت ایران بود.
در چهارمین گزارش سه ماهه وزارت امور خارجه به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره اجرای برجام که در تاریخ ۲۸ دی ماه ۹۵ منتشر شد، این وزارتخانه جزئیات پیش بینی خود درباره وضعیت صادرات نفت کشورمان در صورت نبود توافق ژنو و برجام را ارائه داد (نمودار زیر):
سه نکته مهم درباره ادعای دولت روحانی درباره صفر شدن صادرات نفت در نبود برجام و ژنو وجود دارد که عبارتست از:
الف- بر اساس آمارهای آژانس بینالمللی انرژی (EIA) میزان فروش نفت ایران پس از اعلام تحریمهای یکجانبه آمریکا و همراهی اتحادیه اروپا(تیرماه ۹۱) تا اجرای توافق ژنو (بهمن ماه ۹۲) به طور متوسط ۱.۲ میلیون بشکه در روز بوده است. همچنین روند صادرات نفت ایران در این بازه متغیر بوده و صرفا کاهشی نبوده است. (نمودار زیر)
نگاهی به آمارهای رسمی وزارت نفت در ترازنامه هیدروکربوری سال ۹۲ هم نشان می دهد میزان متوسط صادرات نفت ایران در سال های ۹۱ و ۹۲ حدود ۱ تا ۱.۱ میلیون بشکه در روز بوده است. در واقع، آمارهای فروش نفت کشورمان به خوبی نشاندهنده شکست تحریم آمریکا برای به صفر رساندن فروش نفت ایران یا تداوم کاهش فروش بوده است یعنی پیش از اجرایی شدن توافق ژنو، تحریم فروش نفت ایران شکست خورده بود.
ب- براساس قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا ۲۰۱۲ (NDAA,۲۰۱۲) که به تصویب کنگره آمریکا رسیده بود، خریداران نفت ایران پس از ۱۸۰ روز باید تحریم خرید نفت خام ایران را اجرایی می کردند. ضمنا برخی کشورها نیز توسط رئیس جمهور آمریکا استثنا میشوند و شرط استثنا شدن آنها، کاهش مستمر خرید نفت از ایران است. در واقع، در این قانون قید شده بود که خریداران نفت خام ایران باید کاهش مهمی (Significant Redaction) در میزان خرید انجام دهند. وزارت خزانهداری آمریکا، این میزان را ۲۰ درصد برای متوسط ۶ ماهه تعیین کرد. اگر قانون مذکوربه صورت موفقیت آمیز اجرا شده بود، در بازه زمانی شروع اجرای تحریم نفتی (تیرماه ۹۱) تا اجرای توافق ژنو (بهمن ماه ۹۲) حداقل باید سه مرتبه خریداران نفت ایران، میزان خرید خود از ایران را کاهش میدادند. یعنی در انتهای بازه زمانی فوق، باید میزان فروش نفت ایران به حدود ۵۰۰ هزار بشکه در روز میرسید. با این وجود، آمارهای بینالمللی نشان میدهد که متوسط فروش نفت ایران ۱.۲ میلیون بشکه در روز بوده است. در نتیجه، نصف شدن میزان صادرات نفت ایران نسبت به دوره قبل از اجرایی شدن تحریم ها، به معنای اجرای موفقیت آمیز برنامههای تحریمی آمریکا نبود و عملا میزان صادرات نفت کشورمان به مراتب بیشتر از هدفگذاری صورت گرفته در قوانین آمریکا بود.
ج- دولت آمریکا پس از مدت کوتاهی از اجرایی شدن قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا ۲۰۱۲ (NDAA,۲۰۱۲) متوجه شد که خریداران نفت خام ایران حاضر به همکاری کامل با آمریکا برای کاهش خرید نفت خود نیستند. در نتیجه، وزارت خزانهداری آمریکا با همکاری کنگره آمریکا، قانون فوق را در بند ۵۰۳ قانون کاهش تهدید ایران (TRA, ۲۰۱۲) اصلاح کرد و از خریداران نفت خام ایران خواست که پول نفت خریداری شده را در خاک خود نگهدارند و تنها یک کانال برای ایران جهت استفاده از آن باز گذاشت و آن هم خرید کالاهای ضروری، غذا و دارو بود. سوال مهم این است که چرا دولتمردان آمریکا این قانون را اینگونه اصلاح کردند؟ جواب روشن است. دولتمردان آمریکا به درستی دریافتند که اگر خریداران نفت خام ایران با این کشور همکاری نکنند و تحریم نفتی ایران شکست بخورد، ساختار تحریمی ایجاد شده دچار مشکل میشود. به همین دلیل، آمریکا در حرکتی روبه جلو یک نقشه برد-برد طراحی کرد که هم این کشور یعنی محدود کردن درآمدهای ایران محقق شود و هم خریداران نفت ایران منتفع شوند.
خریداران نفت علاوه بر خرید نفت خام ایران به میزان مورد نیاز و معافیت از کاهش حجم خرید خود، عواید حاصل از آن را در بانکهای خود نگه میداشتند و ایران هم تنها میتوانست از آنها خرید کند که این نیز به نفع اقتصاد آنها بود. توجه به این تغییر رفتار آمریکا در اعمال تحریمهای نفتی که تایید کننده آمارهای فروش نفت خام ایران در بازه فوق الذکر است، به خوبی نشان می دهد که دولتمردان آمریکا نیز متوجه بودند که نمیتوانند فروش نفت ایران را به صفر برسانند. در نتیجه، رفتار دولتمردان آمریکا ادعای دولت روحانی مبنی بر صفر شدن صادرات نفت در صورت نبود برجام را تایید نمیکند.
جالب اینجاست که آمریکایی ها هم ادعای دولت روحانی درباره وضعیت صادرات نفت ایران در صورت نبود برجام را تایید نمیکنند. ریچارد نفیو معمار تحریمهای ضد ایرانی در دولت دوم اوباما در بخشی از کتاب «هنر تحریمها: نگاهی از درون میدان (The Art of Sanctions: A View from the Field)» نوشته (منتشر شده در سال ۲۰۱۸) به موضوع «ثبات فزاینده صادرات نفت ایران» در زمان روی کارآمدن دولت روحانی و قبل از آغاز مذاکرات هسته ای منتهی به توافق ژنو و برجام اشاره شده است که عبارتست از: «سؤال اصلی این است که آیا فشار بیشتر میتوانست نتایج بهتری را بههمراه داشته باشد، یعنی اگر دامنه، مدت زمان و شدت محدودیتهای موجود بر ایران در برجام افزایش مییافت آیا میتوانست ایران را وادار به دادن امتیاز بیشتر کند.
طرفداران برجام{در آمریکا} معتقدند تحریمهای بیشتر نمیتوانست الزاماً توافق بهتری را بههمراه داشته باشد، حتی اگر امکان اعمال چنین فشار بیشتری وجود میداشت. همانطور که قبلاً گفتم بسیاری از طرفداران برجام معتقدند در زمان شروع مذاکرات برای این سند فشار ناشی از تحریمها بر روی ایران درحال از دست رفتن بود و توقعات موجود در این کشور نیز حالت منطقیتری بهخود میگرفت. استدلال اصلی این نگرش به انتخاب آقای حسن روحانی به ریاست جمهوری در ژوئن ۲۰۱۳ مربوط میشود، چه اینکه این شخص کارشناسان مختلف در حوزههای فنی و اداری را برای اداره کشور انتخاب کرد که همین افراد میتوانستند با شرایط بهتر کنار بیایند.
اما بخش دیگری از استدلال به نقطه اوجی مربوط میشود که تحریمها در سال ۲۰۱۳ به آن رسیده بودند. شاخصهای مختلف این قضیه را تأیید میکند. حتی مخالفان برجام نیز تاحدودی به این قضیه اذعان دارند. سه شاخص مهم در اینجا عبارتند از ثبات فزایندهی صادرات نفت ایران که البته در سطوح پایینتری نسبت به قبل از سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاده بود. دوم افزایش تجارت غیرنفتی با ایران که البته این افزایش تجارت در سطحی نبود که بتواند جبران از دست رفتگی درآمدهای نفتی ایران را کند و سوم بازدهی اصلاحات اقتصادی که ایران قبل از سال۲۰۱۳ انجام داده بود، نظیر کاهش یارانهها و کنترل قیمتها در حوزه محصولات انرژی و برنامهریزیهایی که برای خصوصی سازی اقتصاد انجام میشد. توقع میزان درد و فشار برای موافقان برجام البته در این نقطه اوج باقی نماند و بعد از آن کاهش پیدا کرد. توقعات موجود در سیاستگذاران این است که اگر تحریمها از این نقطه فشار عبور میکرد و فشار آن پایین میآمد تبعات آن میتوانست مانند تبعات تحریمهای عراق در دهه ۱۹۹۰ باشد.
سیاستگذاران علاوه بر آن به فکر ریسک استهلاک تحریمها نیز بودند که میتوانست به ایران کمک کند منافع از بین رفتن تحریمها را بدون دادن هزینهای در اختیار بگیرد. علم اقتصاد نیز در این محاسبات نقش ایفا کرد. در زمانی که مذاکرات با ایران در سال ۲۰۱۳ آغاز شد، نفت هنوز بشکهای بیش از ۱۰۰دلار معامله میشد و به زبان ساده اقتصادی میتوان گفت این قضیه میتوانست به نفع ایران باشد».
تصور اشتباه دولت روحانی درباره به صفر رسیدن میزان فروش نفت در صورت عدم حصول توافق ژنو و برجام، تبعات سنگینی برای کشور داشت که در همان زمان و در توافق ژنو نمود پیدا کرد. در این شرایط، «انجام وقفه در تلاشها برای کاهش بیشتر فروش نفت خام ایران، به نحوی که مشتریان فعلی ایران بتوانند میانگین میزان فعلی از نفت خامشان را خریداری نمایند» به عنوان امتیاز در متن برنامه مشترک اقدام (توافق ژنو) گنجانده شد. در واقع این بند حفظ وضعیت موجود صادرات نفت را به مثابه امتیاز به ایران عرضه کرده است. به عبارت دیگر، موضوعی به عنوان امتیاز به ایران داده شد که اساسا امتیاز نبوده و در واقع، روغن ریخته نذر امامزاده شد. البته اوضاع حتی بدتر از این موضوع بود و در واقع، ایران در قالب توافق ژنو تضمین داد تلاش خود برای افزایش میزان صادرات نفت را متوقف کند.
اما خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه ۹۷ و تلاش دولت ترامپ برای صفر کردن صادرات نفت ایران موجب شد تا دیدگاه های دولت روحانی درباره امکان صفر شدن صادرات نفت کشورمان با فشار آمریکایی ها، ۱۸۰ درجه تغییر یابد و این سوال مهم به صورت پررنگ تری مطرح شود که ادعای آنها درباره این موضوع، یک دستاوردسازی سیاسی برای برجام بوده است یا یک تصور اشتباه و غیرکارشناسی؟
حسن روحانی رئیس جمهور در نشست مطبوعاتی مشترک با رئیس جمهور سوئیس در تاریخ ۱۲ تیرماه ۹۷ و در پاسخ به این سوال خبرنگار رویترز که «در مورد مسأله تهدید آمریکایی ها راجع به اینکه میخواهند صادرات نفت ایران را قطع بکنند، واکنش شما چه خواهد بود. آیا ممکن است ایران تنگه هرمز را ببندد و اگر چنین است در چه شرایطی و پیش بینی شما چیست؟»، گفت: «به نظر من حرفی که برخی از مقامات آمریکایی ها زدند که میخواهیم صادرات نفت ایران را به صفر برسانیم یک گزافهگویی است که هیچ وقت قادر نیستند آن را عملی کنند».
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه هم در برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» در تاریخ ۴ شهریورماه ۹۷ گفت: «در سال ۹۲ شرایط ما به نحوی بود که آمریکائی ها می خواستند فروش نفت ایران را به صفر برسانند، کاری که نه آن زمان می توانستند و نه امروز توانایی انجام آن را دارند اما روند کاهش فروش نفت ایران که در آن ایام وجود داشت، توسط برجام متوقف شد».
اما متاسفانه ماجرای این دستاوردسازی نمایشی دولتی ها برای برجام حتی به اینجا هم ختم نشد بلکه محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در مصاحبه با روزنامه سوئیسی بازلرتسایتونگ در تاریخ ۳ اسفندماه ۹۷ اعتراف کرد که قبل از برجام، در مقایسه با شرایط فعلی که مطابق برجام محدودیت های شدید هسته ای را پذیرفته ایم، نفت بیشتری صادر میکردیم. ظریف در پاسخ به این سوال که آیا صادرات نفت ایران از ۲.۵ میلیون بشکه در روز به بیش از یک میلیون بشکه کاهش یافته و اینکه آیا این مقدار در دراز مدت کافی است، گفت: «خیر، این کافی نیست و کمتر از میزانی است که ما در دوران تحریمهای سازمان ملل متحد و قبل از توافق هسته ای میفروختیم»./ فارس