به گزارش راهبرد معاصر، روی کارآمدن دولت بایدن در امریکا سبب شد تا متحدان این کشور در منطقه، تا حدودی سیاست های خود را تغییر دهند.با چراغ سبز بایدن به تهران و شروع دور جدید مذاکرات هستهای در وین، عربستان سعودی برای ایفای نقش در این مذاکرات، روش بازی خود را تغییر داده و با چرخش لحن خود در برابر ایران و ارائهی طرح آتش بس در یمن، تلاش میکند به اهداف خود در منطقه دست یابد. تغییر سیاستی که حمایت امریکا را در پی دارد. اما هدف اصلی سعودی ها از تغییر لحن در برابر جمهوری اسلامی ایران و ارائهی طرح آتش بس در یمن چیست؟ و چرا امریکا همزمان با جریان مذاکرات برجام در وین، رایزنیهای فشرده ای برای پایان دادن به بحران یمن در مسقط ترتیب داد؟
یکی از شعارهای انتخاباتی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری، پایان دادن به بحران یمن و قطع حمایت از عربستان به دلایل بشردوستانه بود. از این رو در اولین اقدام خود، نام انصارالله را از فهرست گروههای تروریستی خارج کرد و فروش سلاحهای تهاجمی به عربستان را کاهش داد. اقدامی که موجب نگرانی سعودی ها و متحدان منطقه ای آنها شد. بایدن با انتصاب «تیموتی لیندرکینگ» به عنوان نماینده ویژه خود در امور یمن و حمایت از اقدامات «مارتین گریفیتس» نماینده سازمان ملل در امور یمن، جدیت خود به حل و فصل پرونده یمن را نشان داد. سعودی ها نیز علی رغم ناراحتی از چرخش سیاست امریکا در خصوص یمن، با ارائه طرح آتش بس و تبیلغات گسترده ی رسانه ای پیرامون آن و تلاش برای نمایش خود از متجاوز به حامی صلح، در ظاهر خود را با سیاست بایدن همراه کردند. با این وجود، پیشروی انصارالله در مارب و افزایش حملات آنها به مراکز راهبردی عربستان، بازی سیاسی این دو متحد قدیمی را با مانع مواجه کرد. مقامات امریکایی و سعودی به این تحلیل رسیدند که ایران با حمایت از انصارالله در تصرف مارب و افزایش حملات به اراضی عربستان از یکسو به دنبال نمایش ابزارهای قدرت خود در منطقه برای جلوگیری از دادن امتیاز در مذاکرات هسته ای است و از سوی دیگر، به دنبال بهبود موقعیت انصارالله در مذاکرات سیاسی یمن و متقاعدکردن سعودی ها به پایان تجاوز است. به همین جهت، سیاست دیگری در پیش گرفتند. هدف این دو بر این قرار شد که پروندهی یمن را از دست ایران خارج کنند و با دادن امتیاز موقت به انصارالله آنها را به توقف پیشروی در مارب و حضور بر سر میز مذاکره ترغیب کنند.
در همین راستا، لیندرکینگ سفرهایی به ریاض و ابوظبی ترتیب داد و پس از دریافت نظر طرف سعودی و اماراتی، برای رایزنی با هیئت مذاکره کننده انصارالله وارد مسقط شد. دور اول مذاکرات مسقط به دلیل عدم بازگشایی کامل فرودگاه صنعا و بندرالحدیده و ادامه محاصره و تجاوز مورد پذیرش انصارالله قرار نگرفت. سعودی ها و امریکایی ها مجددا تلاش خود را از سرگرفتند و این بار جدی تر از گذشته و با سیاست چماق و هویج وارد دور دوم مذاکرات مسقط شدند. «محمد بن سلمان» پیش از مذاکرات دور دوم مسقط برای نشان دادن حسن نیت خود به یمنیها، با لیندرکینگ دیدار کرد. امریکاییها نیز این بار سناتور «کریس مورفی» از حامیان برجام و موافقان پایان دادن به جنگ یمن را با خود همراه کردند. در عین نشان دادن حسن نیت، تهدید کردند که در صورت مخالفت با طرح آتش بس عربستان و سازمان ملل، موضوع را به شورای امنیت برده و قطعنامه ی لازم الاجرایی را به تصویب میرسانند. اما دور دوم مذاکرات مسقط نیز مورد قبول انصارالله واقع نشد و آنها ضمن عدم دیدار با نماینده سازمان ملل، اعلام کردند طرف مقابل با دست خالی آمده بود و با دست خالی هم برگشت.
از جهت دیگر، کشورهای عربی از جمله سعودیها، تمایلی به احیای برجام مطابق با بندهای قبلی و بهبود شرایط ایران در منطقه ندارند. از این رو، اصرار زیادی برای مشارکت در مذاکرات هستهای و گنجاندن بحثهای منطقهای در آن دارند. به همین دلیل با نزدیک شدن به ایران سعی میکنند علاوه بر حل بحران یمن، جایگاهی در مذاکرات برجام به دست بیاورند. امریکا نیز که میداند ایران با حضور سعودیها مخالف است، از درخواست سعودیها برای فشار به تیم مذاکره کننده ایرانی بهره میبرد.
مقامات سعودی و امریکایی به این درک رسیدهاند که امکان شکست نظامی انصارالله وجود ندارد و تجاوز به یمن به دلیل هزینههای سنگین و فشار افکارعمومی باید پایان یابد. اما همچنان حاضر به تحمل انصارالله به عنوان یکی از متحدان ایران در جنوب عربستان و منطقه راهبردی دریای سرخ نیستند. از این رو تلاش می کنند با وارد شدن به مذاکره مستقیم با انصارالله و ارائهی امتیاز در مقابل دور شدن از ایران، آنها را به عنوان یکی از جریانهای سیاسی یمن به رسمیت بشناسند. از سوی دیگر، ورود ایران و امریکا به مذاکرات برجام، تمایل سعودیها برای برهم زدن مذاکرات و یا حداقل حضور در آن و پیشروی انصارالله در مارب، طرف سعودی و امریکایی را به این تحلیل رسانده که ایران از پرونده یمن به سود خود در مذاکرات بهره می برد و سقوط مارب، آنها را در موقعیت برتری قرار میدهد. از این رو به دنبال حل سریع بحران یمن، دور زدن ایران و خارج کردن پرونده آن از روی میز ایران هستند.