به گزارش راهبرد معاصر؛ با گسترش نظام سرمایه داری در سراسر جهان و افزایش ارتباطات و تعاملات ما شاهد اهمیت یافتن کریدور های ارتباطی در سراسر جهان هستیم. اگر ما نبرد آینده ابر قدرت های جهانی را در حوزه اقتصاد جست و جو کنیم، آنگاه مسیرهای ارتباطی حکم دژهای نظامی را دارند که می توانند سبب قوت یا ضعف هر یک از بازیگران درگیر در صحنه رقابت های جهانی شود. منطقه ما به دلیل قرار گرفتن در مسیر ارتباط میان شرق و غرب عالم، دارای اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئو اکونومیکی ویژه ای است. جمهوری اسلامی ایران با استقرار در قلب منطقه غرب آسیا می تواند یکی از کریدور های اصلی ارتباط زمینی، ریلی، دریایی و هوایی شمال-جنوب و شرق-غرب جهت انتقال کالا و انرژی به نقاط مختلف جهان باشد. نگارنده این یادداشت قصد دارد تا با بررسی یکی از کریدور های ارتباطی به نام کریدور شمال-جنوب، به مقایسه آن با یکی از مهم ترین شریان های ارتباطی جهان یعنی کانال سوئز بپردازد.
کریدور شمال-جنوب با طی ۷۵۰۰ کیلومتر (۴۶۶۰ مایل) یکی از مسیر های بزرگی است که به سبب اتصال شبه قاره هند از بندر ناهاشوا بمبئی آغاز شده و در کنار چابهار و بندر عباس پهلو می گیرد. این مسیر پس از عبور از خاک ایران به بندر انزلی رسیده و از آنجا به سمت آستارا خان در روسیه و اروپا می رود. در سپتامبر ۲۰۰۰ جمهوری اسلامی ایران، هند و روسیه توافق "آی ان اس تی سی" را به امضاء رساندند. این توافق نامه در مورد تسهیل ترانزیت و انتقال کالا از طریق ایران به روسیه و اروپا شمالی در ۱۶ مه ۲۰۰۲ وارد فاز اجرایی شد. در کریدور بمبئی-تهران-مسکو ۴۰٪ ارزان تر و ۳۰٪ ارزان تر از مسیر کانال سوئز است.
دریای سرخ یکی از مهم ترین شریان های مهم ارتباطی در جهان است که سالانه حدود ۷۰۰ میلیارد دلار کالا و منابع هیدرو کربنی از این منطقه میان دو قاره آسیا و اروپا مبادله می شود. دریای سرخ به وسیله تنگه باب المندب، کانال سوئز، اقیانوس هند و دریای مدیترانه را به یکدیگر متصل می کند. سالانه حدود ۲۰ هزار کشتی و همچنین سالانه یک و نیم میلیارد بشکه نفت (۳.۵ میلیون بشکه در روز به علاوه ۶۶۸۹ میلیون تن گاز طبیعی) از این منطقه عبور می کند. کانال سوئز یکی از منابع اصلی تامین ارز برای مصر است. کانال سوئز ۱۹۳ کیلومتر طول (۱۲۰ مایل) دارد و از آن حدود ۱۰٪ تا ۱۲٪ حمل و نقل دریایی جهان به اقصی نقاط جهان صورت می گیرد. سالانه یک میلیارد تن بار از این مسیر عبور می کند. این کانال به دلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی، حمل و نقل میان آسیا و اروپا را تسهیل می کند. با توجه به شیوع پاندمی کرونا درآمدهای حاصل از این کانال در ماه مه، به دلیل کاهش در میزان تجارت جهانی به ۹.۶٪ کاهش یافته است. اسامه ربیع رئیس اداره کانال سوئز(اس سی ای) گفت که در آمد کانال در سال مالی ۲۰۱۹-۲۰۲۰ به ۵.۷۲ میلیارد دلار در مقایسه با درآمد ۵.۷۵ میلیارد دلاری در سال گذشته رسیده است. با مسدود شدن کانال سوئز به وسیله کشتی ژاپنی اورگیون و خسارت روزانه ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلاری، گمانه زنی ها درباره مسیر جایگزین کانال سوئز قوت گرفت. برخی مسیر ایلات-عسقلان را پیشنهاد کردند و عده ای دیگر بندر فاو را جایگزینی برای کانال سوئز دانستند. در چنین شرایطی ایران نیز در کنار هند و روسیه به دنبال ارائه مسیری ارزان و مطمئن به نام کریدور شمال-جنوب به مجموعه تجارت جهانی است.
تهران معتقد است احیاء کریدور شمال-جنوب پس از سال ها لزوما علیه منافع قاهره نیست بلکه راهی ست در جهت تقویت موقعیت و اقتصاد ایران در مقابل تحریم های فلج کننده ایالات متحده آمریکا. دیگر نکته ای که باید به آن توجه کنیم آن است که ایران و مصر پس از انقلاب ۱۹۷۹ با آنکه درگیری مستقیمی نداشتند اما به دلیل هم پیمانی قاهره با محور لیبرال محافظه کار منطقه تهدیدی غیر مستقیم علیه منافع ما محسوب می شود. با رونق گرفتن کریدور شمال-جنوب، وابستگی ایران به مسیر دریای سرخ و کانال سوئز کم شده و می تواند مسیر جدیدی در تجارت جهانی تعریف کند. دیگر مسئله ای که سبب اهمیت یافتن این کریدور می تواند باشد اتصال آن به ابر راه ابریشم جدید چین است.
ایفا نقش محوری در کریدور های مهم ارتباطی جهان جایگاه دولت ها را در نظم جدید جهانی تعیین خواهد کرد. امروز کشور هایی همچون امارات عربی متحده، قطر، ترکیه، مصر و رژیم صهیونیستی به دنبال کسب جایگاه محوری در مسیر حمل و نقل هوایی، دریایی، ریلی و زمینی منطقه هستند. آن ها می دانند که قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی شان به ثمر نخواهد نشست مگر آنکه در چرخه اقتصاد جهانی بتوانند به بازیگری فعال بدل شوند و با بهره گیری از مزیت های نسبی خود به افزایش حداکثری ثروت ملی بپردازند جمهوری اسلامی ایران نیز باید با استفاده از موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی، تقویت زیر ساخت ها و گسترش روابط با کشورهای همسایه به سمت تبدیل شدن به قطب تجارت منطقه ای حرکت کند.