به گزارش راهبرد معاصر؛ بنابر گمانهزنیها، مذاکرات احیای برجام در وین تاکنون به نتایج خوبی رسیده است و برآیند اظهارنظرهای مثبت و امیدبخش شرکتکنندگان در این مذاکرات فشرده و مستمر پیرامون بازگشت به اجرای توافقنامه برجام، حکایت از گامهای آخر احیای این توافقنامه دارد.
در این میان مسئولین ایرانی نیز خبر از گامهای آخر مذاکرات میدهند. رئیسجمهور روحانی در آخرین اظهارات خود درباره این مذاکرات اینطور بیان داشته است که مسائل اصلی ما با آمریکاییها در وین حلوفصل شده است. علی ربیعی سخنگوی دولت نیز ابراز امیدواری کرده است که تا پیش از انتقال تصدی دولت، احیای کامل برجام اعلام شود.
بر این اساس به نظر میرسد که مذاکرات ایران و کشورهای ۱+۴ در وین به نقطه پایانی رسیده و ظرف روزهای آینده خروجی نهایی خود را خواهد داشت.
در این میان سؤال اینجاست که در نتیجه ی خروجی این مذاکرات، اصلاح بند مکانیسم ماشه مندرج در توافقنامه برجام چه جایگاهی دارد؟ آیا اساساً پیرامون مکانیسم ماشه مذاکراتی صورت گرفته است؟ و آیا اساساً اصلاح مکانیسم ماشه مدّ نظرتیم مذاکرهکننده ایرانی بوده است؟
مکانیسمی که بر اساس آن بازگشت تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران ممکن میشود و طبق آن هر کشور عضو برجام که عدم اجرای بارز تعهدات این توافق را شناسایی و کشف کند، میتواند با فعالسازی آن، تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را دوباره بازگرداند.
پیشتر نیز دولت دونالد ترامپ که اثرگذاری تحریمهای نامشروعش بر ایران را ناکافی دانسته بود، بهمنظور بیشتر کردن فشار اقتصادی بر مردم ایران و تنگتر کردن حلقه فشار حداکثری، به دنبال توجیهاتی حقوقی و تفسیری برای بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت و به نوعی استفاده ابزاری از ابزار مکانیسم ماشه مندرج در توافقنامه برجام، برآمده بود.
بنابراین ، برحسب تجربه و به باور عمده تحلیلگران، فرآیند فعال سازی مکانیسم ماشه، کاملاً ناعادلانه و به نوعی پاشنه آشیل برجام برای ایران است. چنانچه روند فعالسازی آن به این صورت است که اگر یکی از طرفهای برجام به این جمعبندی برسد که طرف دیگر به تعهدات ذکرشده در این توافق پایبند نیست، میتواند به کمیسیون مشترک برجام شکایت کند. در این مرحله ایران فرصت دارد تا رضایت متشاکی یا متشاکیان را جلب نماید، در غیر این صورت، یکی از کشورهای شرکتکننده در کمیسیون برجام با صدور اخطاریهای منطبق بر بند ١١ قطعنامه شماره ۲۲۳١ شورای امنیت سازمان ملل میتواند موضوع حل نشده را به عنوان دلیلی برای توقف اجرای تعهدات برجام در نظر بگیرد و برای رسیدگی به شورای امنیت مراجعه کند. پس از آن شورای امنیت نیز ۳۰ روز فرصت دارد تا درباره استمرار تعلیق تحریمها یا بازگرداندن آنها قطعنامه صادر کند و اگر از سی روز بگذرد و شورای امنیت در این مرحله که استفاده از حق وتو مجدداً در اختیار طرفهای غربی خواهد بود و البته اعضای دائم آن نیز میتوانند از حق وتوی خود در جلوگیری از صدور قطعنامه تعلیق تحریم های ایران، استفاده کنند، تصمیمی را در مورد ادامه رفع و لغو تحریمهای ایران اتخاذ نکنند، بدین ترتیب قطعنامههای تحریمی سابق شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران بازگردانده میشوند.
لذا ملاحظه فرآیند مکانیسم ماشه در برجام نشان میدهد که روند فعالسازی این مکانیسم و امکان استفاده از حق وتو اعضای شورای امنیت در مرحله بازگرداندن تحریمهای ایران در این فرآیند، بههیچعنوان عادلانه و متوازن نیست و تنها به ضرر ایران است.
میتوان گفت که فرآیند بازگشت تحریمها در مکانیسم ماشه، فرآیندی یکطرفه است، فرآیندی که بهراحتی اجازه میدهد که در صورت عدم پایبندی ایران به تعهداتش، اعضای برجام بتوانند تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را بازگردانند، درحالیکه اگر قدرتهای جهانی به تعهداتشان در برجام عمل نکنند، هیچ عواقبی برای آنها در نظر گرفته نشده و به عبارتی هیچ مکانیسمی برای مقابله با تعهد ناپذیری طرفهای دیگر در توافقنامه برجام نیز وجود ندارد. دقیقا مشابه آنچه در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ اتفاق افتاد، چنانچه دولت وی هم از توافقنامه برجام خارج شد و هم بهعنوان ناقض برجام، خواستار فعالسازی مکانیسم ماشه یعنی بازگشت فوری تحریمهای گذشته علیه ایران گردید؛ درحالیکه ایران در حال اجرای توافقنامه برجام بود. اقدامی که درست بهمانند این بود که قاتل، خواستار مجازات مقتول گردد. هرچند شورای امنیت سازمان ملل درخواست فعالسازی این مکانیسم توسط دولت آمریکا را به دلیل خارج شدن این کشور از توافقنامه را رد نمود، اما بههرحال این اقدام دولت پیشین آمریکا و عدم وجود مکانیسمی برای مقابله با تعهد ناپذیری سایر اعضای برجام، وجود یک مشکل رخنه ساختاری و ناعادلانه در مکانیسم ماشه توافقنامه برجام را روشن نمود.
براین اساس حداقل توقع میرود که فرآیند فعالسازی مکانیسم ماشه به شکل پیشین، در مذاکرات احیای برجام، مورد بازنگری و اصلاح طرفین مذاکرهکننده در احیای توافقنامه، قرار گیرد.
بنابراین به طور کلی پیشنهاد میگردد که تیم مذاکرهکننده ایرانی در مذاکرات به این موضوع و پیشنهاد اشاره نماید. در اين زمينه ميتوان برخي اصلاحات را در متن توافقنامه برجام پيشنهاد داد و تغييراتي را در برخي مفاد آن نظير بند 37 كه به مکانیسم ماشه مرتبط است، اعمال نمود و یا اینکه حداقل برای جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی دیگر از مکانیسم ماشه، چارهی حقوقی مناسبی اندیشیده شود.
به طور جزئی تر نیز تیم مذاکراتی ایران ميتواند این پیشنهاد را با طرفین برجام مطرح نماید که در صورت اختلاف بر سر اجرای توافقنامه از سوی ایران، يك دولت عضو برجام بهطور مستقل و انفرادی امکان فعالسازی مکانیسم ماشه را نداشته باشد و در مقابل فعالسازی مکانیسم تنها پس از طي یک فرآيند تعريفشده واحد و البته با موافقت اكثريت طرفهاي برجام، ممکن باشد.