به گزارش راهبرد معاصر؛ در نشستی که میان اعضای اوپک و سایر کشورهای تولید نفت برگزار شد، امارات متحده عربی با پیشنهاد عربستان سعودی و روسیه برای پایین نگهداشتن سطح تولید تا آخر سال 2022م. مخالفت و تأکید کرد که چنین اقدامی بیانصافی در حق امارات میباشد. البته چنین مواضعی پس از این رویداد رخ میدهد که ریاض، سفر مستقیم شهروندانش را به امارات ممنوع کرده بود. عربستان همچنین قصد دارد با راهاندازی شرکت هواپیمایی جدید به قطب حملونقل تبدیل شود؛ تصمیمی که در راستای تلاش این کشور برای کاهش وابستگی به نفت میباشد. البته برخی از تحلیلگران معتقدند که عربستان سعودی به دنبال تسخیر جایگاه دوبی بهعنوان قطب اصلی و حملونقل منطقهای است. ریاض همچنین در 5 ژوئیه، قوانین وارداتی را اصلاح کرد و طبق این قوانین جدید، محصولاتی که در مناطق آزاد تولیدشده باشند یا در چرخه تولیدشان از محصولات و خدمات اسرائیلی استفادهشده باشد، دیگر شامل امتیازهای تعرفهای نخواهد شد. همچنین در ماه فوریه، عربستان سعودی به شرکتهای چند ملیتی هشدار داد که اگر دفاتر منطقهای آنها تا سال 2024 به پادشاهی منتقل نشوند، قرارداد آنها با دولت سعودی و نهادهای آن به حالت تعلیق درخواهد آمد
اعضای اوپک مذاکرات خود را در میان اختلافات با امارات متحده عربی در مورد میزان افزایش سطح تولید و تقاضا که هنوز با تهدیدات ناشی از انواع جدید ویروس کرونا روبرو است، از سر گرفتند. در جلسهای که میان اعضای اوپک و دیگر کشورهای تولیدکننده نفت برگزار شد، ابوظبی با پیشنهاد عربستان و روسیه برای پایین نگهداشتن سطح تولید تا آخر سال ۲۰۲۲ مخالفت کرد و گفت که چنین اقدامی "بیانصافی در حق امارات" است. این نگرانی وجود دارد که در صورت عدم دستیابی به توافق میان 23 کشور عضو، اتحاد اوپک ممکن است از هم بپاشد و باعث جنگ قیمتها و نوسانات گسترده قیمت جهانی نفت در زمان عدم اطمینان از تقاضای آینده نفت به دلیل اپیدمی کروناویروس شود. به دلیل اپیدمی کروناویروس، تقاضای جهانی برای نفت در طی سال گذشته کاهش یافت و باعث کاهش قیمت نفت شد. گروه اوپک پلاس برای جلوگیری از سقوط بیشتر قیمتها با کاهش شدید حدود 9 میلیون بشکه در روز موافقت کرد. عربستان سعودی بهصورت داوطلبانه کمتر از سهمیه نفت خود تولید کرد تا جلوی افول قیمت را بگیرد. در ماه ژوئن این پادشاهی چیزی کمتر از 9 میلیون بشکه در روز تولید میکرد، درحالیکه قبل از اپیدمی کروناویروس تولید روزانه عربستان سعودی بیش از 10 میلیون بشکه نفت بود.
خبرگزاری روسی تاس گزارش داد که همه اعضای کمیته نظارت مشترک وزرای اوپک - بهجز امارات متحده عربی - از پیشنهاد افزایش تولید تا ۴۰۰,۰۰۰ بشکه در روز از ماه اوت حمایت کرده اند تا قرارداد را تا پایان سال ۲۰۲۲ تمدید کنند. سهیل المزروعی وزیر انرژی امارات متحده عربی، اخر هفته گذشته در گفتوگو با رسانه های خبری ضمن ابراز نگرانی از وضعیت کشورش، اظهار داشت که یک سوم از تولید امارات متحده عربی به مدت دو سال متوقف مانده است. روز یکشنبه، وزارت انرژی امارات متحده عربی در بیانیهای نادر تصریح کرد: « درحالیکه این کشور مایل است تا موافقتنامه کنونی اوپک پلاس در صورت لزوم، تمدید شود؛ اما خواستار سطح تولید اصلی بیشتر خود است که بازتاب ظرفیت واقعی تولید امارات متحده عربی باشد» بر اساس « Refinitiv» که داده های بازار مالی را ارائه میدهد: « امارات متحده عربی در حال حاضر حدود 2.7 میلیون بشکه در روز بر اساس توافق نامه اوپک پلاس تولید می کند ، اگرچه میانگین آن بین ژانویه 2019 و مارس 2020 حدود 3 میلیون بشکه در روز است. به گفته تحلیلگران ، این کشور میتواند به راحتی تا 4 میلیون دلار در روز تولید کند.»
شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان سعودی در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ گفت: « ما باید توافق را تمدید کنیم. این تمدید افراد زیادی را در دایره راحتی قرار میدهد. ابوظبی در داخل اتحاد اوپک پلاس منزویشده است. همه گروه در برابر یک کشور بود که برای من ناراحتکننده اما واقعیت است. بدون تمدید توافق، به توافق قبلی برمیگردیم که تحت آن تولید در اوت و پس از آن افزایش پیدا نمی کند و احتمالا تاثیر تورمی روی قیمت نفت خواهد داشت»
« کارن یانگ» ، کارشناس ارشد انستیتو خاورمیانه در تحلیل رقابت شدید نفتی ریاض – ابوظبی معتقد است: « دو کشور در این میدان به دنبال تامین اهداف خود هستند و این غولهای انرژی هر یک درصدد هستند تا از طریق سیاستگذاری در حوزه نفتی، درامدهای صادراتی خود را برای ده سال آینده تضمین کنند.»
این تغییر و تحولات، بسیاری از تحلیلگران را به این نتیجه رسانده که ائتلاف ریاض – ابوظبی با مشکل جدی روبرو شده است. اختلاف دو کشور چیزی بیش از توافقات اوپک، سیاست های نفتی و رقابتهای اقتصادی است. در طی سال های گذشته، اختلافات و تنش ژئوپلتیک بزرگی بین دو کشور در حال شکلگیری است. بسیاری از این عوامل از تصمیم ابوظبی برای ترسیم یک مسیر مستقل در مسائل منطقهای و بینالمللی ناشی می شود که شکاف بین رهبران این دو قدرت عربی را آشکار میکند. « سامی حمدی» تحلیلگر مسائل خاورمیانه میگوید: « بدون شک عربستان سعودی رهبر و برادر بزرگ در منطقه میباشد. اما بن زاید بی سروصدا وضع موجود را رد میکند و در دیدگاه وی، او برای نمایندگی بیش از حد متناسب و برتری منافع امارات در منطقه بیش از پیش اصرار میورزد.»
از زمان تاسیس شورای همکاری خلیج فارس در سال 1981م.، امارات متحده عربی مانند چهار عضو کوچکتر دیگر شورا نگران اهداف جاهطلبانه و هژمونیک عربستان سعودی در سرتاسر شبه جزیره عرب است. این دیدگاه که ریاض همیشه به حاکمیت همسایگان شورای همکاری خلیج فارس خود احترام نمیگذارد، سالها است که به طور رسمی در ابوظبی، کویت، دوحه و مسقط مطرح شده است. با این وجود طی ده سال گذشته، اتحاد ریاض – ابوظبی به صورت قابل توجهی تقویت پیدا کرد. عربستان سعودی و امارات پس از فوران اعتراضات بهار عربی در سال 2011م. در بسیاری از موضوعات منطقهای باهم همسو بودند و در تلاش برای دستیابی به منافع مشترک مانند مقابله با نفوذ ایران، مهار ترکیه، محاصره قطر، اخوان المسلمین و تلاش برای شکست نظامی حوثیها همکاری کردند. به صورت گستردهتر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی دیدگاه ضد انقلابی در مورد نظم منطقهای پسا2011م داشتند و همین امر باعث شد که دو کشور از کودتای مصر در سال 2013م و ظهور ژنرال خلیفه حفتر در طی جنگ داخلی لیبی حمایت کنند.
جورجیو کافیرو کارشناس ارشد انستیتو میدل ایست در تحلیلی به بررسی اختلافات و تنش بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی پرداخته است و نقطه اصلی اختلاف آنها را به چهار دسته تقسیم میکند:
الف) امارات و اسرائیل در طی سال گذشته توافقنامه ابراهیم را امضا کردند و این یک پیروزی بزرگ در تلاش اسرائیل برای ادغام در جهان عرب بدون هیچ گونه امتیاز واقعی برای فلسطینیان بود. ابوظبی در همکاری با اسرائیل منافع زیادی دارد که در قالب ژئوپلیتیک، فناوری، گردشگری و انرژی قابل طرح است. اما عربستان سعودی حداقل تاکنون از کنار گذاشتن طرح صلح عربی خودداری کرده است. تنش بین دو کشور بر سر توافقنامه ابراهیم در دسامبر 2020م به نمایش درآمد، زمانی که شاهزاده ترکی بن فیصل در گفتگوی آتشین به حمایت از فلسطینیها پرداخت.
ب) حمایت ابوظبی از شورای انتقالی جنوب در یمن یکی دیگر از مهم ترین اختلافات بین دو کشور میباشد. اگرچه سعودیها و اماراتی ها تلاش کردهاند تا این شکاف را از طریق توافقنامه ریاض برطرف کنند؛ اما آینده نامشخص جنوب یمن همچنان به تنش دو کشور دامن می زند. درحالیکه ابوظبی از این گروه که به دنبال ایجاد یک کشور مستقل در عدن و سایر مناطق جنوب یمن است حمایت کرده است؛ اما ریاض همچنان از دولت بسیار ضعیف منصور هادی حمایت و پشتیبانی میکند.
ج) امارات متحد عربی با این دیدگاه که رژیم بشار اسد باید کاملا در دام دیپلماتیک جهان عرب قرار گیرد، به همکاری با روسیه پرداخت. رویکرد ابوظبی - دمشق در دسامبر 2018 نقطه عطف بزرگی برای سوریه بود و به امید اسد افزود که کشورش می تواند به زودی به اتحادیه عرب بازگردد. اما اگرچه ریاض از نیروهای ضد اسد حمایت نمیکند ولی هنوز قدمی برای احترام گذاشتن به اسد به عنوان رئیس جمهور قانونی سوریه برنداشته است. دقیقاً مانند مسئله اسرائیل ، وقتی صحبت از سیاست خارجی عربستان سعودی در مورد سوریه می شود ، باید افکار عمومی در پادشاهی را در نظر گرفت ، که مخالف هرگونه اصلاح روابط با دولت سوریه هستند.
د) پس از نشست العلا، اگرچه امارات برای از میان برداشتن تحریمها علیه قطر به دیگر کشورهای عربی پیوسته است؛ اما این تحریمها در پیوند با طرح آشتی خلیج توسط شبکه بن سلمان اجرا نمیشود. در حال حاضر امارات متحده عربی با سرعتی که سعودیها و قطریها ظرف شش ماه گذشته با یکدیگر آشتی کردهاند، حل نشده است. اکنون با درگیری بین دو کشور در مسئله اوپک، احتمال تنش در این زمینه بیشتر خواهد شد.
آندریاس کریگ عضو کالج سلطنتی لندن در بررسی تنش بین عربستان سعودی و امارات در میدل ایست ای مینویسد: « در طی دو سال گذشته، حلقه داخلی محمد بن سلمان به این نتیجه رسیده که ابوظبی علاقهای به ایجاد موقعیت برد – برد ندارد و در عوض ذهنیت بازی حاصل جمع صفر این کشور که به دلیل سیاست های خاورمیانه دولت ترامپ تشجیع شده بود، اغلب به ضرر منافع عربستان سعودی بوده است. ظهور امارات متحده عربی به عنوان قدرتمندترین کشور عربی تنها به این دلیل امکانپذیر بوده که بیرحمانه به دنبال تامین منافع خود است و به تلاش ریاض در واشنگتن، نگرانیهای امنیتی در یمن، نیاز فوری به تنوع اقتصادی و وابستگی وجود ریاض به ثبات قیمت نفت توجهی ندارد.
سیاست اقتصادی جدید پادشاهی در میان جذب سرمایهگذاری از شرکت های چندملیتی مستقر در امارات، مستقیما موفقیت دوبی را مورد هدف قرار داده است که از همان آغاز همهگیری کووید 19 در بلاتکلیفی اقتصادی به سر میبرد. ماهیت ناسالم این رقابت این به معنا است که ایجاد موقعیتهای برد – برد دشوارتر میشود و همانطور که اکنون بن سلمان با استحکام بیشتری در نقش تصمیمگیرنده اصلی ریاض نشسته، قطعاً دوره ماه عسل بین دو ولیعهد به پایان رسیده است. با این وجود ، روابط آنها تحت تأثیر همافزایی ایدئولوژیک بر سر ترس از اسلام سیاسی ، اخوان المسلمین و جامعه مدنی پایدار باقی مانده است