صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۴:۱۱ - ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - 2019 October 12
کد خبر: ۲۴۶۳۲
«راهبرد معاصر» بررسی می کند:

از اصولگرایی سنتی تا نو شدن اصولگرایی؛ اهداف و چالشها

شاید آن زمانی که جریان موسوم به راست به اصولگرایی و اصولگرایان تغییر نام داده و موضع عملیاتی آن اندکی تغییر کرده و با شرایط روز سازگار تر شد هیچ فکرش را هم نمی‌کرد که روزی بوی کهنگی اصولگرایی سنتی هم سبب بروز نو اصولگرایی شود.

به گزارش راهبرد معاصر؛ جمهوری اسلامی ایران از انقلاب اسلامی تاکنون شاهد تغییر و تحولات بسیاری در سپهر سیاسی کشور بوده است؛ از ظهور و بروز جریان‌های نویی چون راست و چپ  و تغییر آن به اصولگرایان و اصلاح طلبان گرفته تا سربرآوردن هر از چند گاهی گفتمان‌ها، حزب‌ها و فراکسیون‌های متمایل به آن دو. اما آنچه مسلم است هر یک از این جریان‌ها در گذر زمان تحولات بسیاری داشته‌اند و سوای از تغییر خاستگاه‌های سیاسی، حزبی و جناحی حتی بعضا شاهد برخی تحولات اساسی در افکار و اعتقادات و اهداف سیاسی آنها نیز بوده‌ایم.

 

با این حال این روزها جناح‌ها و احزاب سیاسی در شرایط خاصی به سر می‌برند و بسیاری از هم اکنون در حال محیا شدن برای انتخابات مجلس یازدهم هستند. لذا لازم و ضروری است برای داشتن اطلاعات بهتر و بیشتر از افکار، اعتقادات، اهداف و پیش‌نویس عملیاتی و تاکتیک‌های هر یک از آنها رصدی کلی بر احوالشان داشته باشیم. در اینجا بر آنیم تا به مقایسه اصولگرایی از گذشته تا امروز بپردازیم.

 

از جریان راست تا اصولگرایی سنتی

شاید آن زمانی که جریان موسوم به راست به اصولگرایی و اصولگرایان تغییر نام داده و موضع عملیاتیش اندکی تغییر کرده و با شرایط روز ساز گارتر شد هیچ فکرش را هم نمی‌کرد که روزی بوی کهنگی اصولگرایی سنتی هم سبب بروز نواصولگرایی شود. گفتمانی که به اعتقاد پیشکسوتان اصولگرایی زیادی به سمت جوانان متمایل شده و باید قدر قدیمی تر ها را هم دانست! البته این تنها یک اظهار نظر کلی است چرا که اصولگرایی امروز با اصولگرایی دیروز از منظر اعتقادات، اصول و ارزش‌ها تغییری نداشته بلکه اندکی در نحوه عمل، تاکتیک‌ها و عملیات دچار تغییرات شده است.

 

اگر بخواهیم اصولگرایی دیروز وامروز را مورد بررسی قرار دهیم نخست باید به عقبه تاریخی آن توجه کنیم. عقبه‌ای که متشکل از نیروهای انقلابی و ارزشی با هدف ادامه راه و سیره امام (ره) کار خود را آغاز کرد اما در ادامه دچار تغییر و تحولات و فراز و فرودهای بسیاری شد. این گروه به عنوان طیف مدافع اصول و ارزش‌های انقلابی جایگاه ویژه‌ای در عرصه‌های مختلف سیاسی داشته‌اند.

 

باید تاکید داشت پیشینه این جریان به بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بازمی‌گردد. اساسا جناح راست جمهوری اسلامی ایران که از آن به عنوان جناح محافظه‌کار هم یاد می‌شود، براثر سیر تغییر و تحولات سیاسی بعد از انقلاب اسلامی شکل گرفت. بررسی‌ها نشان می‌دهد، این جناح تا سال ۱۳۷۸ فعالیت کرد و بعد از فوت امام خمینی (ره) دو دوره عهده دار اداره دولت بود اما بعد از آن اصولگرایان به جای راست‌گرایان، فعالیت خود را آغاز کردند.

 

دکتر «محمد ناظمی اردکانی»، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در این خصوص گفته است:« به طور کلی زمینه های فکری این جریان به دولت‌های پنجم و ششم و در نهایت ظهور و بروز آن به دولت های هفتم و هشتم بر می‌گردد که جامعه شاهد یکسری واگرایی‌هایی نسبت به مبانی انقلاب و سیره حضرت امام(ره) بود  که بیشتر خود را در سیاست خارجی و همچنین فضای فرهنگی جامعه نشان می‌داد؛ در این زمان داشت به نوعی دگراندیشی دامن زده می‌شد و این دگر اندیشی در دولت‌های پنجم و ششم خیلی زیر پوستی بود و دیده نمی‌شد  ولی در دولت‌های هفتم و هشتم ظهور و بروز بیشتری پیدا کرد. ادبیات اصولگرایی بر اصول و دستاوردهای انقلاب اسلامی، ارزش‌ها و باورهای دینی، حرکت در مسیری که امام(ره) آغازگر آن بوده و تداوم بخشش هم مقام معظم رهبری بودند، پافشاری داشت».

 

 

مصادیق عمده اعتقادی اصولگرایی

باید عنوان کرد آغازگران این عرصه سیاسی بر اصولی پایبند بودند که مصادیق آن در سیاست داخلی، مروج مردم سالاری دینی و مشارکت مردم در اداره کشور در چارچوب احکام اسلام بود. نگاه اصولگرایی از ابتدا به آزادی آنگونه بود که در قانون اساسی آمده که بر آزادی مشروع تاکید دارد. در عرصه فرهنگی آنچه به صورت سلبی تاکید است پرهیز در برابر خودباختگی در قبال فرهنگ غربی و تکیه بر فرهنگ بومی،عزت آفرین و خودباوری بود و اینکه ما می‌توانیم با تکیه بر مبانی،  مسیر توسعه و پیشرفت را دنبال کنیم. از بعد اجتماعی هم همواره تاکید بر اعتمادسازی بین مردم و مردم ، مردم و مسئولان، دولت مردان و مسئولان داشته به طوریکه بتوان سرمایه اجتماعی را رقم زد با این نگاه که افراد صالح و کارآمد در مناصب کشور قرار گیرند و از بعد اقتصادی اینکه توسعه همراه عدالت اتفاق بیافتد و فاصله طبقاتی کاهش پیدا کند.

 

اصولگرایی دیروز یا همان اصولگرایی سنتی با شخصیت هایی چون محمدرضا مهدوی کنی، محمدعلی موحدی‌کرمانی، عباسعلی عمید زنجانی، محمد مفتح و محمدجواد باهنر شکل گرفته بود. در یک مقایسه می توان اصولگرایان امروز را اندکی متفاوت با اصولگرایان دیروز دانست چرا که دیگر تاکتیک ها و ایدئولوژی این افراد پاسخگوی نیاز روز جامعه نبود و موید این کلام هم شکست های متوالی این جناح انقلابی در انتخابات سالهای 1392، 1394و 1396 است. شکست هایی که سوالات بسیاری از چرایی و ریشه‌یابی آن در ذهن متبادر کرده است.

 

اصولگرایی در مسیر تحول

 با این حال پاشنه آشیل این جریان ریشه دار، مباحث ارزشی است اما باید مطابق با شرایط زمان به تغییر تاکتیکی دست بزند لذا می‌توان تاکید داشت که این جریان نیاز به تغییر در روش و بهبود عملکرد دارد لذا اصولگرایی وارد عرصه جدید نو شدن و تغییر و تحول شده و بر همین اساس اصولگرایی جدید متولد می‌شود. به طوریکه به نقل از گفتگوی محسن پیرهادی دبیر کل جمعیت پیشرفت و عدالت با پایگاه خبری - تحلیلی راهبرد معاصر، «اصولگرایی پاسخگوی نوشدن‌ها بود! نواصولگرایی تشکیل نمی‌شد».

 

اصولگرایی سنتی بیشتر از آنکه به نیاز جامعه روز و نسل جدید توجه داشته باشد بر پایه افکار و اعتقادات اصولگرایان با تجربه و قدیمی استوار بود اما نواصولگرایی جوانگرایی را از اهداف اصلی خود قرار داده است و به جای بازار و گعده در خاستگاه‌های جدید و با اطلاعات روز پا به عرصه می‌گذارد به طوریکه این روزها حضور آنها با عناوین مختلف و به روز شده اصولگرایی من جمله نواصولگرایان در فضای مجازی و با تعریف تاکتیک‌ها و حرکات نو به وفور دیده می‌شود؛ امری که سبب جذب نسل جوان در تشکل‌های نواصولگرایی شده است.

 

حرف‌های جدید و نسل جدید سیاسی

اندکی دقت نظر در احوال اصولگرایان نو حاکی از آن است که حرف‌ها و حرکات جدیدی در حال وقوع است چنانچه گفته شده است که «برای اداره کشور هم حرف‌های جدیدی دارند.»باید بر این نکته تاکید کرد که بوی کهنگی در حرکات تاکتیکی و روش‌های سیاسی اصولگرایان و متمایل بودنشان به شخصیت های قدیمی و عدم تغییر و تحول در آن، راه و روش‌های جدیدی می‌طلبید. ناگفته پیداست که این فقط به جامعه اصولگرا مربوط نمی‌شود بلکه تمامی جریان‌های سیاسی به هر دلیلی در تداوم راه خویش دچار فرسودگی و نقصان می‌شوند؛ برهمین اساس باید بر حسب شرایط جامعه و حاکمیت دیدگاه ها، تفکرات نو و مطالبات روز جامعه؛ روح تازه‌ای بر کالبد  جریان‌های سیاسی دمیده شود.

 

باید اذعان داشت دور شدن از روحیه ساده زیستی، وجود نگاه از بالا به پایین، رخوت، انحصارطلبی، پدرخواندگی و عدم بهره‌مندی از ظرفیت نیروهای جوان از مباحثی است که تحت عنوان نقاط ضعف جریان اصولگرایی مطرح شده و نیاز به نوگرایی و نوشدن را ضروری می کند و شاید همین مباحث است که حضور جوانان را با وجود تاکید رهبری در عرصه‌های سیاسی نواصولگرایی لازم می‌داند. وحید جلیلی، از فعالان فرهنگی اصولگرا هم با صراحت در سخنانی تامل برانگیز گفته است: «باید آماده بشویم! امروز روز ویرایشِ تفکر انقلابی است.»

 

  

 

خط مقدمی‌ها در کنار نسل جدید

محمدباقر قالیباف در خصوص نواصولگرایی گفته است:« هیچکس دیگر حق ندارد به عنوان پیشکسوت جلوی بروز این ظرفیت عظیم جوانان باانگیزه و پخته را سد کند.» و این بدان معناست که اصولگرایی امروز به دنبال ظرفیت جوانان است و می‌خواهد از قوای جوانی در مسیر اداره کشور و در سپهر سیاسی آن بهره ببرد و شاید این مهم یکی از اولین و اصولی ترین تفاوت های فاحش میان اصولگرای کهنه و نو باشد. اما باید توجه داشت این امر به معنای نادیده گرفتن با تجربه‌ها و خط‌مقدم‌های اصولگرایی نبوده و نیست بلکه اصولگرایی امروز بر این امر تاکید دارد که باید از تجربه‌های تاریخی درس گرفت؛ چنانچه جبهه سیاسی مقابل با وجود اختلاف سلائق و تضادهای فکری جبهه‌ای واحد تشکیل داده، اصولگرایی امروز هم می‌باید با  استفاده از ظرفیت جوانان در کنار قدیمی‌ترها و بهره‌گیری از روش‌های نوین وارد عرصه شود.

 

اصولگرایان دیروز در چند گرایش تقسیم شده بودند مانند سنتی ها، تحول خواهان، مدافع دولت نهم و اصولگرایان مستقل؛ اما اصولگرایی امروز بر این باور است که هم‌گرایی بین جریان نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی در عین به رسمیت شناختن اختلاف سلیقه‌ها و تحمل یکدیگر و به عبارتی وحدت در گرایش‌های مختلف از مهم‌ترین ویژگی‌های نواصولگرایی است. چرا که اگر وجود اختلاف سلیقه‌ها با نام وحدت به رسمیت شناخته نشود، تفاوت نگاه طیف‌های مختلف جریان انقلابی، مشخص نمی‌شود و در نهایت اقدامات یک طیف به پای همه جریان نوشته می‌شود.

اصولگرایی دیروز از انتقاد درونی دوری می کند در حالیکه اصولگرایی جدید بر انتقاد و خودانتقادی به شرط عدم تخریب و کمک به رشد تاکید دارد.

 

بهره سخن

اصولگرایی از دیروز تا امروز دستخوش تغییر و تحولات بوده اما نه تغییراتی در پایه و ارزش‌های اصولی و اعتقادی بلکه در گذر زمان با توجه به نیاز و بنا بر عبرت از شکست‌ها و واماندگی‌های سیاسی به سمت تاکتیک‌ها و حرف‌های جدید و نسل نوی انقلاب گرایش یافته است و این همان چیزی است که سپهر سیاسی امروز به شدت به آن نیازمند است.

مطالب مرتبط
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: