صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۰ - ۲۶ آبان ۱۳۹۸ - 2019 November 17
کد خبر: ۲۸۱۱۹
اندیشکده کارنگی در گزارشی نوشت:

این جنگی است که ترامپ می‌تواند تمامش کند

اندیشکده کارنگی در یادداشتی به قلم ویلیام برنز، با اشاره به جنگ یمن و پیامدهای آن برای مردم این کشور و منطقه، توصیه هایی به دولت امریکا در خصوص لزوم فشار بر عربستان برای پایان دادن جنگ، مذاکره با ایران بر سر این موضوع و پیگیری چهارچوب پیشنهادی سازمان ملل کرده است.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ قصد ترامپ برای پایان دادن حضور امریکا در "جنگ های بی پایان" قابل درک است. اما اقدامات او اکثرا در جهت دمیدن در آتش جنگ های خاورمیانه تمام شده تا خاموشی آن.

 

در سوریه، عملیات به یادماندنی علیه ابوبکرالبغدادی، رهبر داعش با عدم انسجام در سطحی وسیع تر، کم اثر شد. با تصمیم به خروج اجباری نیروهای امریکایی از شمال شرق سوریه، که با شرکا و متحدان هم هماهنگ نشده بود چه رسد به فرماندهان و دیپلمات های امریکایی، ترامپ درها را برای جنگ های بیشتر باز کرد. با این کار ما منافع دمشق، تهران، مسکو و آنکارا را تامین کردیم و به نارضایتی های اهالی سنی بومی دامن زدیم و زمینه را برای خوراک دهی داعش فراهم کردیم.

 

ترامپ همچنین با خروج از توافق هسته ای راه را برای بازگشت برنامه هسته ای ایران و تنش های منطقه ای بیشتر هموار کرد. نتیجه چه بود؟ اعزام 3000 نیروی نظامی دیگر به خلیج تا با تنش هایی که تا حد زیادی با دست خود او ایجاد شده، مقابله کنند.

 

اما با این اوصاف، هنوز یک جنگ وجود دارد که ترامپ می تواند به تمام شدنش کمک کند. در نگاه بیشتر امریکایی ها، جنگ در یمن ممکن است نزاعی در سرزمینی دورافتاده بنظر آید اما پیامدهای انسانی و استراتژیک این نبرد بسیار زیاد است.

 

سازمان ملل وضعیت یمن را به عنوان "بدترین بحران انسانی جهان" تعریف کرده است. بیش از 3 میلیون یمنی آواره شده اند، حدود 250 هزار تن به کام مرگ رفته اند و بیش از 15 میلیون تن در معرض خطر قحطی اند. جنگ باعث بروز بزرگترین شیوع وبا در تاریخ مدرن شده و این وضعیت هر روز بدتر هم می شود.

 

تبعات استراتژیک این وضعیت دهشتناک است. دولت یمن که از سوی سازمان ملل برسمیت شناخته شده، در تبعید به سر می برد و حوثی های تحت حمایت ایران، کنترل پایتخت را در اختیار دارند. داعش و القاعده در شرق این کشور رو به فزونی هستند و علیه غرب هم برنامه ریزی می کنند.

 

این جنگ در سیاست خارجی امریکا هم معضلی است. ما به عربستان سعودی بمب و موشک ها را فروختیم. این بمب و موشک ها جان دو سوم قربانیان غیرنظامی جنگ را گرفته و از این ها گذشته، تسلیحاتی امریکایی سبک هم در دست نیروهای شبه نظامی تحت حمایت عربستان و رقبایشان است. ما به خلبان های سعودی آموزش می دهیم، جنگنده هایشان را تعمیر می کنیم، اطلاعاتمان را به اشتراک می گذاریم و به آن ها هدف مشخص پیشنهاد می دهیم. ما مسئول کارهایی هستیم که ریاض می کند. خبر خوب این که اکنون منطقه در بستری قرار گرفته که میوه پیشرفت دیپلماتیک فراهم آمده است.

 

امارات متحده عربی که شریک توانمندتر عربستان در زمینه نظامی است، به این درک رسیده که ارزشش را ندارد با ادامه جنگ در یمن به منافع و وجهه خود ضربه بزند. در جولای، این دولت بیشتر نیروهای خود را عقب کشید. عربستان هم کم کم با واقعیت ها مواجه شده است. با خرج 100 میلیارد دلار بر سر این جنگ، عربستان نه تنها هزینه گزافی داده و به لحاظ نظامی به نتیجه نرسیده و ایران را غالب می بیند، بلکه با نگرانی هایی در کنگره هم مواجه شده است. این ها دست به دست هم داده تا آسیب پذیری ها مشخص و سعودی ها تمایل به مسیر دیپلماتیک نشان دهند. ماه گذشته ریاض و حوثی ها یک کانال مخفی دیپلماتیک باز کردند.

 

اول باید ریاض را مجبور به طولانی کردن توقف حملات هوایی و پذیرش آتش بس فراگیر ملی کنیم تا جدیت حوثی ها در تعهد به توقف حملات به اهداف عربستان مشخص شود. به علاوه باید به سعودی ها فشار بیاوریم که فرودگاه صنعا بازگشایی شود و پروازهای حامل دارو به یمنی ها برسد و محدودیت واردات سوخت هم برداشته شود. این ها برای بهبود وضعیت بشردوستانه یمن حیاتی است.

 

دوم باید حمایت تمام قد خود را پشت چهارچوب پیشنهادی سازمان ملل برای مذاکرات قرار دهیم.  در این چهارچوب واقعیت هایی نظیر عدم عقب نشینی حوثی ها به مناطق شمالی در نظر گرفته شده است. دولت رسمی و بین المللی یمن نمی تواند از روی هوا از ریاض به صنعا برگردد. در این چهارچوب تاکید شده که نگرانی های امنیتی شرکای خلیجی باید مد نظر قرار گیرد. همچنین تاکید شده تهران باید مستقیما وارد ماجرا شود. ایران در خشونت های فعلی یمن دست داشته ولی هم منافع بالقوه در اهرم دیپلماتیک دارد و هم ظرفیت های کاهش تنش ها را نشان داده است.

 

سوم این که کنگره باید فروش تسلیحات و حمایت نظامی از سعودی ها را منوط به پایبندی آن ها به آتش بس و روند دیپلماتیک کند. ما در همکاری خود با سعودی ها، منفعت استراتژیک مهمی داریم اما باید ابتدا نقشه راهی برای خروج از یمن طراحی شود.

یمن حداقل برای مدتی یک کشور بی ثبات، چندپاره و فقیر باقی خواهد ماند. اما می توانیم یک لایه از بی ثباتی ها را بر داریم، وضعیت بغرنج انسانی که قابل انکار نیست را کاهش دهیم و حضور امریکا را کم کنیم و عرصه را برای دیپلماسی سخت فراهم سازیم.

 

در یمن هیچ پیروزی بزرگی در کار نخواهد بود و هیچ یگانگی مطلوبی که ترامپ دائما ترسیم می کند هم اتفاق نخواهد افتاد اما پایان بخشیدن به این جنگ گزینه ای درست و هوشمندانه برای منطقه و ایالات متحده است. باید از این فرصت استفاده کنیم.

 

*مطالب منتشر شده از اندیشکده های خارجی، صرفا جهت آگاهی مخاطبان گرامی منتشر می شود و این به معنای تائید این محتوا توسط سایت راهبرد معاصر نمی باشد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: