صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۱۹:۴۶
  • سه‌شنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۱
  • Tuesday 06 September 2022
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۹ - ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ - 2020 July 31
کد خبر: ۵۲۸۸۲
شکست سیاست های آمریکا در غرب آسیا

زمان تغییر سیاست واشنگتن در خاورمیانه فرا رسیده است

گزارش اندیشکده کوئینسی تغییر و تحول در مسیر سیاست خارجی آمریکا را نشان می دهد و از کاهش چشم گیر حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه به نفع تعامل دیپلماتیک بیشتر با بازیگران منطقه، حمایت و پشتیبانی می کند.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ چرا بعد از سه دهه مداخله نظامی گسترده آمریکا در خاورمیانه، منطقه ناامن و ناپایدارتر از گذشته شده است؟ این سوالی است که در گزارش جدید اندیشکده کوئینسی به عنوان «یک پارادایم جدید آمریکا برای خاورمیانه: خاتمه بخشی به سیاست های نادرست هژمونی» پاسخ داده خواهد شد. در حال حاضر ایالات متحده آمریکا 55 هزار نیرو در 53 پایگاه نظامی مستقر کرده و در بسیاری از جنگ های مستقیم و نیابتی در کشورهای منطقه درگیر می باشد.

 

گزارش اندیشکده کوئینسی تغییر و تحول در مسیر سیاست خارجی آمریکا را نشان می دهد و از کاهش چشم گیر حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه به نفع تعامل دیپلماتیک بیشتر با بازیگران منطقه حمایت و پشتیبانی می کند. این شامل حمایت و پشتیبانی آمریکا از یک معماری امنیتی جدید منطقه ای مشابه سازمان امنیت و همکاری اروپا یا مجمع منطقه ای آ. سه .آن می باشد. این مقاله توسط پل پیلار افسر اطلاعاتی سابق آمریکا و عضو اندیشکده کوئینسی، آندره باسویچ رئیس اندیشکده کوئینسی، آندره شلین پژوهشگر مسائل خاورمیانه و تریتا پارسی بنیان‌گذار «شورای ملی ایرانیان آمریکا» نوشته شده است.

 

آندره باسویچ، رئیس اندیشکده کوئینسی گفت: «رویکرد فعلی راهی برای رسیدن به « ماموریت انجام شده» نیست. پایداری و استمرار ما در این رویکرد باعث خشونت، نابودی و آسیب به منافع اصلی آمریکا خواهد شد. اکنون زمان برای تامل نیست بلکه لازم است تا رویکرد ما در منطقه به صورت بنیادین تغییر کند.»

 

با توجه به مضرات جنگ، آمریکا از نیروی نظامی در منطقه خاورمیانه در راستای دستیابی به دو هدف الف) محافظت از منافع آمریکا در برابر تهاجم ب) تسهیل تجارت و جریان آزاد تجارات جهانی می باشد. علاوه بر منافع فوق، آمریکا دارای اولویت های دیگر یا منافع درجه دوم مانند احترام به حقوق بشر و حمایت از پناهندگان می باشد. در حال حاضر حمایت آمریکا از حقوق بشر بیشتر وابسته به تلاش های این کشور برای دستیابی به هژمونی می باشد؛ همانطور که از حمایت آمریکا از رژیم سرکوبگر عربستان سعودی و پذیرش شهرک سازی اسرائیل در کرانه باختری نشان داده شد.

 

در دهه های اخیر، اغلب رهبران آمریکا اولویت های حقوق بشری را جز منافع اصلی قرار داده و از توجیهات «بشردوستانه» برای مداخله در کشورهایی مانند لیبی و افغانستان استفاده کرده اند، اما به ندرت به نتایج انسانی دست یافته است. این مداخلات بشر دوستانه منطقه را بی ثبات تر کرده و فضا را برای قدرت یابی گروه های تروریستی فراهم ساخته و در نهایت منافع اصلی آمریکا را با تهدید روبرو ساخته است. 

 

این گزارش این استدلال متعارف که حضور آمریکا برای محافظت از حقوق بشر ضروری است را رد می کند. آنل شلین معتقد است که «این تصور که ارتش آمریکا یک عنصر و نیروی موثر برای حفظ حقوق بشر در منطقه است نادرست می باشد» وی افزود: «عادت آمریکا در حمایت بی قید و شرط از دولت ها صرف نظر از رفتار آن ها با شهروندانشان این تصور را تقویت می کند که نگرانی های آمریکا در زمینه حقوق بشر در درجه دوم قرار دارد و بیشتر گزینشی می باشد».

 

رویکرد متناقض و اغلب ریاکارانه امریکا به سیاست خارجی به ویژه  به حقوق بین الملل و حقوق بشر - رهبری ایالات متحده را در صحنه جهانی بی اعتبار کرده و متحدین را در مورد اهداف سیاست خارجی آمریکا سردرگم و گیج کرده است. ایالات متحده آمریکا از یک سو الحاق غیرقانونی کریمه توسط روسیه را محکوم و از سوی دیگر از اسرائیل در الحاق غیرقانونی کرانه باختری حمایت های بی قید و شرط می کند. در واقع ایالات متحده در مسئله الحاق پیام های متناقضی را ارسال می کند. از یک سو آمریکا بر اساس حمایت از حقوق بشر به مجازات و تحریم های فلج کننده علیه ایران و سوریه اقدام می کند و از سوی دیگر با ارائه کمک های اقتصادی و نظامی، نقض حقوق بشر توسط عربستان سعودی و مصر را نادیده می گیرد.

 

در این گزارش چارچوب هایی از سیاست هایی که در خدمت منافع آمریکا و کل منطقه می باشد ارائه می گردد:

1) آگاه سازی شرکای منطقه ای به عقب نشینی قابل ملاحظه نیروهای آمریکا از خاورمیانه در طی 5 تا 10 سال آینده.

 

2) ارائه حمایت و پشتیبانی دیپلماتیک قوی برای توسعه معماری امنیتی چندجانبه جدید در خاورمیانه به رهبری بازیگران منطقه ای

 

3) ایجاد روابط دیپلماتیک عادی با تمام طرف های کلیدی در منطقه از جمله ایران

 

4) مشارکت سازنده در تلاش های دیپلماتیک برای خاتمه بخشی جنگ یمن و سوریه از جمله قطع حمایت از عربستان سعودی در جنگ یمن

 

5) خاتمه بخشی به حمایت بی قید و شرط از شرکای منطقه ای مانند عربستان، امارات ، اسرائیل و مصر.

 

اگر چه ممکن است سیاست خارجی آمریکا همچنان به سیاست های نظامی گرایانه خود ادامه دهد، اما نمی توان جنبش های رو به گسترش علیه رویکرد خطرناک آمریکا در سراسر جهان غافل شد. در این راستا گزارشاتی در مورد خاتمه بخشی به جنگ های بی پایان در خاورمیانه ایجاد شده اند که می توان به اصلاحیه اخیر سناتور برنی سندرز در مورد کاهش 10 درصدی بودجه پنتاگون و پیشنهاد یکی از اعضای کنگره برای پایان دادن به جنگ افغانستان اشاره کرد. در واقع گزارش جدید اندیشکده کوئینسی یک آلترناتیو روشنی برای سیاست های شکست خورده آمریکا می باشد.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: