بایدن یا ترامپ؛ اروپا کدام را ترجیح می دهد؟-راهبرد معاصر

بایدن یا ترامپ؛ اروپا کدام را ترجیح می دهد؟

 هرچند در نگاه اول این طور به نظر برسد که اروپا تمایل بیشتری به حضور بایدن در کاخ سفید دارد، اما به طور هم زمان این نکته را نیز، مد نظر قرار می دهد که بخش اعظمی از سیاست های آمریکا در منطقه خاورمیانه ارتباط چندانی به اینکه چه کسی رئیس جمهور است، ندارد.
جولین بارنز-دیسی؛ کارشناس ارشد شورای روابط خارجی اروپا
تاریخ انتشار: يکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۹ - 01 November 2020

بایدن یا ترامپ؛ اروپا کدام را ترجیح می دهد؟

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ پیروزی جو بایدن و ترمیم و بهبود رویکرد اخلال گرایانه و آشوب زا دولت ترامپ در خاورمیانه و شمال آفریقا، می تواند برای سیاستگذاران اروپایی امری چشم گیر و قابل توجه باشد. در سرتاسر منطقه، پیروزی جو بایدن می تواند تاثیرات و پیامدهای قابل ملاحظه ای داشته باشد و در ایجاد فضای مناسب برای همکاری های سازنده تر فراآتلانتیک به خصوص در حمایت و پشتیبانی از مسیرهای دیپلماتیک برای ممانعت از تشدید تنش های منطقه و نجات توافق هسته ای ایران موثر باشد. این موارد برای منافع اروپا از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا بی ثباتی منطقه ای می تواند به اروپا سرایت کند. در مقابل در صورت پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، خطر تشدید تقابل با ایران را فراهم می کند و به طور بالقوه سرعت حرکت تهران به سمت یک توانایی هسته ای را تسریع می بخشد، اما منطقی است که اروپایی ها به این امید که دولت بایدن نگرانی های منطقه ای آن ها را برطرف می کند بیش ازحد سرمایه گذاری نکنند. موارد گسترده در سیاست منطقه ای امریکا وجود دارد که بدون توجه به این که چه کسی رئیس جمهور می شود ثابت باقی خواهند ماند. در این مسیر اروپا در طی سال های اخیر باید سه درس زیر را آموخته باشد:

 

ثبات سازی منطقه توسط آمریکا ایجاد نخواهد شد

فارغ از این که چه کسی رئیس جمهور آمریکا می شود، هژمونی منطقه ای آمریکا رو به زوال است. از یک سو ایالات متحده خواهان خروج از منطقه خاورمیانه می باشد و مسلما این نتیجه ای است که روسای جمهور به صورت مکرر برای اجرای آن تلاش کرده اند و محصول چالش های داخلی فزاینده آمریکا و تعمیق رقابت با چین خواهد بود. در همین زمان واشنگتن به صورت فزاینده، دیگر قادر به تحمیل اراده خود بر تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیست و به تعبیر دیگر در شکل دهی به نتایج نقش مهمی را ایفا نمی کند. در واقع این مسئله را با وجود حضور نیروهای آمریکا در منطقه در رقابت های عربستان و ایران، رقابت امارات و ترکیه در سوریه و لیبی شاهد هستیم.

 

بنابراین این نتیجه ای نیست که بایدن به سرعت بتواند آن را برعکس کند و این روندی است که به سال های اوباما باز می گردد که در آن بازیگران منطقه ای مانند گذشته از جهت گیری های آمریکا تبعیت نمی کردند. رویکرد غیرقابل پیش بینی ترامپ نفوذ و تاثیرات منطقه ای آمریکا را بیش از پیش کاهش داده است. تا حدودی با گسترش رویکرد تهاجمی ترامپ و خطرات تشدید تنش، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در حال حاضر کانال هایی را برای ایجاد روابط با تهران برقرار کرده اند. همانطور که اروپایی اکنون به سیاست های ترامپ یا بایدن به منطقه نگاه می کنند باید این واقعیت را درک کنند که آمریکا قصدی ندارد که برای ایجاد ثبات مطابق با منافع اروپا سرمایه گذاری گسترده ای انجام دهد.

 

در صورت پیروزی جو بایدن، اروپایی ها باید در مورد موضوعات اصلی مانند احیای برجام و ارائه حضور بیشتر اروپا برای جبران عقب نشینی آمریکا در عراق و پشتیبانی از نیازهای امنیتی این کشور تعامل گسترده تری با آمریکا برقرار کنند. در این شرایط اروپایی ها باید آماده بهره گیری از ابتکار عمل بیشتر مانند حمایت و فشار بر شرکای منطقه ای باشند. در اینجا ممکن است فرصتی ایجاد شود که بازیگران منطقه ای بفهمند که دیگر ایالات متحده آمریکا پشتیبان قطعی آن ها نیست و آن ها باید به سمت رویکرد سازنده تر قدم بردارند.

 

کلید تحولات منطقه ژئواکونومیک است نه ژئوپلیتیک

اروپایی ها باید بدانند که تعهدات ترامپ در حوزه ژئوپلیتیک به جای تمرکز بر عوامل ساختار، علت اصلی بی ثباتی منطقه ای می باشد. بنابراین حتی در صورت پیروزی جو بایدن و باتوجه به خروج نیروهای آمریکا از منطقه و اولویت بندی احتمالی منافع اصلی امنیتی آمریکا غیرممکن است که این روند با تغییر همراه شود. عزم ترامپ برای مقابله با ایران نه تنها منجر به تضعیف توافق هسته ای شد بلکه توجهات را از مسائل اصلی مانند وضعیت اقتصاد منطقه ای، جمعیت، مسائل مرتبط با حکمرانی را نیز منحرف کرده است که این مسائل در شکل گیری تحولات منطقه ای از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار می باشند. در واقع ترامپ به صورت فزاینده از ابزارهای اقتصادی یعنی تحریم ها به عنوان بخشی از این برنامه ژئوپلیتیکی استفاده کرده است، اما با نتیجه موثر همراه نشده است. کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران می تواند فضای بیشتری برای مانور نیروهای رادیکال ایرانی فراهم کند. وضعیت اقتصادی و اجتماعتی منطقه به دلیل پیامدها کووید 19 و کاهش شدید قیمت نفت در حال وخیم تر شدن است و این می تواند به بی ثباتی شدید، منازعه، تروریسم و جریان مهاجرت دامن بزند. صرف نظر از اینکه چه کسی مقام ریاست جمهوری را به دست می آورد، اروپاییان باید برای رفع نقص های اصلی ساختاری تمرکز بیشتری بگذارند. این رویکردی است که در نهایت در پیشبرد جاه طلبی های ژئوپلیتیک از جمله با تقویت ساختارهای دولتی برای کاهش تأثیر و نفوذ منطقه ای ایران موثرتر خواهد بود.

 

اروپایی ها باید تصدیق کنند که دولت ترامپ در این جبهه شریک نخواهد بود. بایدن به نوبه خود از لحاظ لفاظی اهمیت بیشتری به موضوعاتی از قبیل حاکمیت و حقوق بشر می دهد و اظهار داشته که از روابط بی قید و شرط با رهبران خودکامه عقب نشینی خواهد کرد. اما با توجه به فشارها و اولویت های گسترده تر ایالات متحده و این واقعیت که نفوذ منطقه به طور مستقیم بر اروپاییان تأثیر می گذارد، اتحادیه اروپا نیاز دارد تا به جای مسائل ژئوپلیتیک بر مسائل مهم اقتصادی تمرکز کند.

 

عدم انسجام در اروپا زمینه بی اهمیتی (فقدان اثرگذاری) آن ها را فراهم می کند

اروپایی ها باید در ابتدا در مورد شکست سیاست های چهار سال گذشته خود ارزیابی مجددی انجام دهند. آن ها در سرتاسر مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا در کنار ترامپ و بازی های قدرت منطقه ای ایستادند، اما در نهایت آن ها در موضوعات اصلی کنار گذاشته شده و به حاشیه رفته اند. لیبی نمونه بارز این مسئله است. اگر چه فرانسه یکی از کشورهای اروپایی سعی کرده به صورت فعالانه در این مناطق کنشگری کند، اما اساسا هر مسیر منطقه ای که این کشور در پیش گرفته: از نجات توافق هسته ای، ثبات لیبی و اصلاح لبنان با شکست روبرو شده است. دلیل اصلی عدم موفقیت، نبود اجماع معنادار میان اروپا است. بنابراین تا زمانی که اروپایی ها نتوانند پاسخی معنادار و منسجم نسبت به تحولات منطقه ای ارائه دهند، نفوذ آن ها کاهش خواهد یافت. بنابراین در صورت پیروزی بایدن یا ترامپ، اروپایی ها باید استقلال بیشتر خود از آمریکا را اعلام کند و در بحران لیبی با ایجاد یک موضع منسجم قدم بردارند. در مجموع، صرف نظر از اینکه که در ژانویه 2021 چه کسی پیروز کاخ سفید می شود این سه اولویت برای اروپاییان ضروری خواهد بود. در صورت پیروزی مجدد ترامپ، اروپایی ها باید بیش از هر زمان دیگری نشان دهند که در قبال منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا سیاست مستقل از آمریکا اتخاذ می کنند، اما اگر بایدن رئیس جمهور شود، خطر این است كه اروپایی ها احساس كنند كه می توانند دوباره زیر چتر آمریكا قرار بگیرند - این نتیجه ای است كه دیگر نمی تواند متناسب با منافع اروپا باشد.

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛ / ۱ روز پیش

۲ نکته مأموریت سخت ترامپ

یادداشت سمیر البرغوثی، تحلیلگر فلسطینی؛ / ۱ روز پیش

ائتلاف با ایران، تنها گزینه بقای روسیه در منطقه

یادداشت اختصاصی حسن حیدری، کارشناس مسائل اقتصادی؛ / ۱ روز پیش

ضرورت توجه به طرح‌های خرد مدیریت مصرف انرژی