صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۰۹:۵۴ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ - 2020 September 03
کد خبر: ۵۷۴۲۱

پس از توافق امارات و اسرائیل چه اتفاقاتی در منطقه خواهد افتاد؟

سال هاست كه حاكمان امارات (و سایر كشورهای عربی) برای دریافت اطلاعات در مورد مخالفان داخلی و خارجی خود به جاسوسی اسرائیل پناه برده اند. چنین اقدامی به احتمال زیاد به بقای رژیم و امنیت ملی این کشورها کمک نمی کند، بلکه در عوض اجرای اصلاحات گسترده و واقعی سیاسی مبتنی بر شفافیت و حکمرانی خوب باعث بهبود مشروعیت دولت ها و تحكیم ثبات سیاسی داخلی خواهد شد.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از اعلام عادی سازی روابط میان اسرائیل و امارات متحده عربی، رسانه ها و سیاستمداران غربی برای توصیف این رویداد از عبارات مختلفی از جمله «تاریخی»، «دستیابی به موفقیت»، «صف بندی استراتژیک» و «راهی برای آینده بسیار درخشان» استفاده کردند. برخی از دستیاران ارشد پرزیدنت دونالد ترامپ بر این تاکید کردند به خاطر میانجی گری این توافق نامه صلح، باید به دونالد ترامپ جایزه صلح نوبل اعطا شود. حتی جو بایدن نامزد دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به ستایش از این توافق نامه پرداخت.

 

در واقع دو کشور اسرائیل و امارات متحده عربی در طی چندین دهه گذشته با یکدیگر همکاری داشته اند، اما اکنون به دلایل انتخاباتی در اسرائیل و آمریکا و نگرانی از بقای نخست وزیر نتانیاهو و پرزیدنت دونالد ترامپ، تصمیم گرفتند همکاری عمیق و فزاینده را به تصویر عموم بکشند. هر یک از سه رهبر آمریکا – اسرائیل و امارات دلایل خاصی برای رسمی کردن توافق نامه تل آویو – ابوظبی دارند.

 

انتخابات در آمریکا کمتر از سه ماه دیگر برگزار می شود و این واقعیت که ایالات متحده در زمینه مقابله با کووید 19 جز بدترین کشورها بوده و همین امر شانس ترامپ را برای پیروزی پیچیده تر کرده است. علاوه بر این، پرزیدنت دونالد ترامپ تقریبا در خارج از کشور هیچ موفقیت سیاسی ندارد که بتواند بر آن تاکید کند. به همین ترتیب، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در حال مبارزه با اتهامات فساد و رشوه می باشد و ائتلافی که با بنی گانتز رقیب خود تشکیل داده بسیار لرزان می باشد. علاوه بر این بنیامین نتانیاهو در مقابله با مهار کووید 19 با مشکلات بسیار زیادی روبرو می باشد.

 

محمد بن زاید و اسلام سیاسی

اعضای خانواده حاکم امارات، اسلام سیاسی را تهدیدی وجودی برای رژیم و کشور خود می دانند. شیخ محمد بن زاید آل نهیان با دولت کوتاه مدت اخوان المسلمین در مصر (ژوئن 2012 - ژوئیه 2013) به شدت مخالف بود و از آن زمان قوی ترین پشتیبان رئیس جمهور، السیسی بوده است. در  سال های اخیر محمد بن زاید همچنین جنگ خود را علیه اسلام سیاسی به یمن، لیبی و سایر کشورها گسترش داده است. یکی از مهمترین عوامل ایجاد اختلاف بین امارات از یک طرف و ترکیه و قطر از سوی دیگر، حمایت آنها از احزاب و جنبش های سیاسی اسلامی در منطقه می باشد.

 

رهبران امارات هرگز به ایران اعتماد نکرده اند. آنها تهران را به اشغال سه جزیره (تنب های کوچک و بزرگ و ابوموسی) متهم می کنند و به نقش جمهوری اسلامی در سوریه، عراق و یمن با دیده شک و تردید می نگرند. با توجه به اختلاف زیاد دو طرف از نظر جمعیت و اندازه، رهبران امارات هرگز در مورد چگونگی برخورد با ایران مطمئن نبوده اند. آنها گاهی از استراتژی فشار حداکثری واشنگتن پشتیبانی می کنند، اما گاهی اوقات  مقامات ارشد اماراتی به تهران می روند و با همتایان ایرانی خود دیدار می کنند. رهبران امارات و دیگر رهبران خلیج فارس به اهداف آمریكا مشكوك هستند. آنها واشنگتن را به «پرتاب رئیس جمهور پیشین مصر، مبارک زیر اتوبوس» و مذاکره درباره توافق هسته ای با ایران در پشت پرده متهم می کنند. آنها می بینند که رئیس جمهور ترامپ در تلاش است نیروهای آمریکایی را از سوریه و عراق خارج کند و روسیه، چین و اروپا فاقد اراده و توانایی برای پر کردن خلاء امنیتی درک شده می باشند.

 

در همین حال، اسرائیل درک امنیتی مشابه با امارات و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس دارد. ده ها سال است که این کشور با حماس و جهاد اسلامی در غزه می جنگد و به مصر در مبارزات خود علیه اسلام گرایان در سینا کمک می کند. علاوه بر این، از اوایل دهه 1990 نتانیاهو بزرگترین رهبر جهان علیه برنامه هسته ای ایران بود. اسرائیل متهم به خرابکاری در تأسیسات هسته ای ایران، ترور دانشمندان هسته ای، هدف قرار دادن سربازان و متحدان ایران در سوریه و عراق و انجام حملات سایبری علیه جمهوری اسلامی می باشد.

 

آینده چه خواهد شد؟

واکنش به توافق عادی سازی اسرائیل و امارات متحده عربی بسیار متفاوت بوده است. از جمله، گزارش شد كه بحرین، عمان و سودان از اقدام امارات پیروی می كنند، اما هر دولت سعی خواهد کرد کنش خود را بر اساس پویایی امنیت منطقه ای انجام دهد. این توافق نامه، روندهای مختلفی را که باید مورد توجه قرار گیرد، برجسته می کند:

اولا، جنبش فلسطین دیگر نمی تواند اعراب در سرتاسر منطقه را به شکلی که قبلا انجام می داد متحد کند، اما همچنان نسبت به اسرائیل نگرانی وجود دارد. بسیاری از مسلمانان و اعراب با کنترل اسرائیل بر اماکن مقدس مسلمانان مخالف هستند. قدس برای میلیون ها مسلمان در سراسر جهان از اهمیت بالایی برخوردار است.

 

ثانیا، این توافقنامه باعث به هم خوردن اجماع رهبران عرب به رهبری عربستان سعودی مبتنی بر ابتکار عمل صلح 2002 شد که چارچوبی برای خاتمه بخشی به مناقشه اعراب و اسرائیل بود. ابتکار عمل صلح 2002 توسط اتحادیه عرب تایید شد و خواستار عادی سازی کامل روابط در ازای خروج اسرائیل از مرزهای 1967، ایجاد یک دولت فلسطینی با پایتختی قدس شرقی و یک راه حل منصفانه و عادلانه برای پناهندگان بود.

 

ثالثا، دو توافق اسرائیل با کشورهای عربی (مصر در 1979 و اردن در سال 1994) بر اساس زمین برای صلح امضا شده بود، به این معنی که اسرائیل موافقت کرد که در ازای عادی سازی با قاهره و امان، سرزمین هایی را که در آن اشغال کرده بود، بازگرداند. اما اکنون محمد بن زاید بدون امتیاز به عادی سازی اقدام کرده است. نتانیاهو فقط در مورد تعلیق موقت الحاق بخش هایی از کرانه باختری موافقت کرد.

 

رابعا، با قرار گرفتن اسرائیل در حیات خلوت ایران، این توافق به طور حتم باعث افزایش تنش در خلیج فارس خواهد شد. سردار محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هشدار داد که امارات متحده عربی مسئولیت هرگونه تهدید علیه منافع ملی ایران را برعهده دارد و تهران اساسا رویکرد خود را نسبت به ابوظبی تغییر خواهد داد.

 

خامسا، ایجاد یک محور عربی و اسرائیلی علیه ایران مطمئناً باعث افزایش تنش منطقه ای خواهد شد. خاورمیانه به طور فزاینده ای بین دو بلوک بزرگ تقسیم می شود: یکی شامل اسرائیل، امارات، عربستان سعودی، مصر و اردن که توسط ایالات متحده پشتیبانی می شود و دیگری شامل ایران، ترکیه، قطر تحت حمایت و پشتیبانی روسیه و چین است.

 

یک رویکرد بهتر برای ارتقاء صلح و ثبات برای همه قدرت های منطقه ای این است که با همکاری بین المللی بتوانند در گفتگوهای امنیتی شرکت کنند و نگرانی های مشروع یکدیگر را بشناسند و مکانیزمی برای تسهیل یک راه حل دیپلماتیک صلح آمیز برای درگیری های منطقه ای ایجاد کنند.

 

سرانجام، سال هاست كه حاكمان امارات (و سایر كشورهای عربی) برای دریافت اطلاعات در مورد مخالفان داخلی و خارجی خود به جاسوسی اسرائیل پناه برده اند. چنین اقدامی به احتمال زیاد به بقای رژیم و امنیت ملی این کشورها کمک نمی کند بلکه در عوض اجرای اصلاحات گسترده و واقعی سیاسی مبتنی بر شفافیت و حکمرانی خوب باعث بهبود مشروعیت دولت ها و تحكیم ثبات سیاسی داخلی خواهد شد.

 

مطالب مرتبط
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: