به گزارش راهبرد معاصر، متصدی عیالوارترین وزارتخانه کشور پس از گمانهزنیهای فروان، سرانجام در فضای غیررسمی کشور به یک گزینه نهایی رسید. مسعود فیاضی که نام او در کنار محمدطیب صحرایی به عنوان جدیترین گزینههای وزارت آموزش و پرورش در فضای رسمی و عمومی کشور مطرح شده است گویا با پیشی گرفتن از صحرایی برای ورود به ساختمان شهید رجایی وزارتخانه آموزش و پرورش، آماده رفتن به بهارستان میشود.
مسعود فیاضی در فضای سیاسی-اجتماعی کشور بیش از حسین باغگلی وزیر پیشنهادی پیشین دولت سیزدهم شناخته شده است اما چهره بودن فیاضی تا اینجا به دلیل هیاهوهایی بوده است که بیش از نفع برای او ضرر داشته است.
از عمران، فقه و اصول تا دفتر رشد انتشارات و فناوری آموزشی وزارت آموزش و پرورش
مسعود فیاضی کارشناسی خود را در رشته مهندسی عمران دانشگاه فنی تهران گذراند، و بعد از آن و با گذشت ۲۵سال، به مقام استادیاری در رشته فقه و اصول تحلیلی و اجتهادی رسید. از مهندسی تا فقه را می شود شروع یک تحول درونی در او نامید، اما فیاضی در همان سال های فراگیری فقه و اصول با ورود به سطوح گوناگون مجموعه سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش، خود را در قامت یک پژوهشگر نشان داد و در همان زمان پیشوندهای زیادی در جلوی نام او با پیوست وزارت آموزش و پرورش آمد. از جمله مهم ترین آن ها؛ مدیر کل انتشارات و فناوری آموزشی وزارت آموزش و پرورش، مدیر مسئول مجلات رشد وزارت آموزش و پرورش، مسئول کلان بنیاد آی سی دی ال، رئیس هیات مدیره انتشارات مدرسه، بودند که البته حضور فیاضی در هر کدام از این مسئولیتها با سر و صدا همراه بود.
از انتصابها تا حاشیهها
هنگامی که در سال ۱۳۹۵ مدیر مسئول مجله رشد آموزش و پرورش بود، سید امیر موسوی سردبیر مجله رشد استعفا میدهد، استعفایی که به یک نامه ختم نشد و به رشته توییتهایی که شخص فیاضی و سیاستهای او را در مجله رشد نشانه گرفته بود، منتهی شد. موسوی در یکی توییتهای خود آورده بو؛ زمانیکه فیاضی به حکم حجتالاسلام و المسلمین علی ذوعلم به مدیرمسئولی مجلات رشد منصوب شده بود، “کمکم کلمهی “موسیقی” تبدیل به یک کلمهی ممنوعه شد. رمانها همه رد میشدند. این عاشقانه است، این تخیلیست، این جنگ را منفی نشان داده است.” البته پس از استعفای موسوی جمعی دیگر از اعضای تحریریه مجله رشد با بیانیهای و در انتقاد به فیاضی، استعفا دادند. نکته مهم این داستان که در زمان خود یک حاشیهی بزرگتر از مجله رشد تبدیل شده بود، عدم واکنش فیاضی نسبت به موضوع بود، او هیچ وقت در این خصوص اظهار نظر نکرد.
یک بار دیگر در سال ۱۳۹۸ نام فیاضی به عنوان یک حاشیهی بزرگتر از متن دیده شد وقتی که علی زاکانی رئیس وقت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با برکناری سینا کلهر او را به عنوان معاون فرهنگی اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس منصوب کرد، برخی به نسبت فامیلی زاکانی با فیاضی و تاثیر داشتن در این انتصاب، اشاره کردند اما عموم انتقادها به عدم تخصص مسعود فیاضی برای این مسئولیت بود و از یک عقبگرد در مرکز پژوهشها خبر می دادند. فیاضی در این موضوع نیز به سکوت خود ادامه داد.
نگاه تحولی به آموزش و پرورش از مرکز پژوهشها شروع شد
استادیار گروه منطق فهم دین پژوهشکده حکمت، در روزهای قبل از سال ۱۳۹۸ اظهارنظرهایش حول امور پژوهشی و کتب درسی آموزش و پرورش بود و به بیان او تصمیمگیری از دلچسبترین و به یادماندنی ترین درسهای کتاب درسی کشور بوده است. او به هنگامی که مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری وزارت آموزش و پرورش بود تلاشهای زیادی را برای در اختیار قرار دادن محتوای رایگان به دانشآموزان انجام داد و حتی به دلیل عدم تامین بودجه از سوی دولت از مراکز خصوصی درخواست کرد که با دفتر همکاری کنند.
اما در روزهای بعد از سال ۱۳۹۸ او دیگر نمیتوانست در ادبیات خرد آموزش و پرورش بماند و در پژوهشهایی که از مرکز پژوهشهای مجلس بیرون آمده بود، ناظر علمی بود! طرحهایی مانند موانع اجرایی سند تحول، ایده تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش، اظهار نظر کارشناسی در خصوص طرح رتبهبندی از جمله مهمترین آنها بود. در واقع فیاضی پس از حضور در مرکز پژوهشهای مجلس و اقتضائات آن، نزدیک به ادبیات تحولی در سطح کلان آموزش و پرورش شد.
فیاضی، خیلی دور خیلی نزدیک به آموزش و پرورش
با بالا و پایین کردن رزومه مسعود فیاضی حداقل در تحصیلات آکادمیک و البته حضور در کف آموزش و پرورش، تقریبا دورتر از حتی وزیر پیشنهادی پیشین دولت رئیسی است اما فیاضی خیلی نزدیک به معرفی شدن به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش است به گونهای که برخی از تیمهای ارزیابی دولت سیزدهم نام او را برای رفتن به میدان فردوسی راهی بهارستان کردهاند.
مطالبهای که معلم ها به هنگام انتخاب وزیر دارند این است که از جنس خود ما باشد؛ یعنی حداقلی را که برای وزیر خود، متصور هستند این است که بداند معلمی آنطور که در فضای کشور جا افتاده است نه کار راحتی است و نه معیشت در خوری دارد. اما فیاضی که حضور در مدرسهها را به عنوان یک مدیرپژوهشی و مدیرمسئول نشریات دانشآموزی تجربه کرده است و سابقه یک روز شبیه بودن به آنها را ندارد، حالا احتمال دارد وزیر دورِ نزدیکِ آن ها شود!
انتخاب فیاضی پایانی بر اصول انتخاب وزیر در آموزش و پرورش است؟!
نامهایی که به عنوان وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم مطرح میشود خیلی متفاوت با اصولی است که به درست یا غلط پیش از این برای انتخاب وزیر آموزش و پرورش درنظر گرفته میشد، بطور مثال یک نقدی که به آخرین وزیر دولت دوازدهم وارد میشد این بود که او در مدرسهها هرگز به عنوان معلم حضور نداشته است؛ حال آنکه حاجیمیرزایی در سطوح اجرایی آموزش و پرورش پیش از وزارت، رزومهای سنگین داشت. آنچه که مشخص است این است که در دایره انتخابی وزیر آموزش و پرورش دولت رئیسی مولفه آموزگار بودن، حضور در وازتخانه یا مدیریتها و ستادهای استانی آموزش و پرورش و….نه تنها اصول بلکه فرع آن نیز ملاک نیست.
حالا باید منتظر بود و دید فیاضی در صورت معرفی نهایی اصول و شاخصها را جابه جا می کند یا دومین برگشتی مجلس شورای اسلامی در انتخاب وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم خواهد بود.
حتی ایشان یک روز هم در اموزش وپرورش کار نکردند و مدرک علمی ایشان در اموزش وپرورش کارایی ندارد
امیدوار بودیم حداقل دو سال جلوی تخته سیاه بوده باشد.. اما کجا در کشور عدالت محور این چنین فردی می تواند بالا برود... معلم ها در گذر زمان پیامبر گونه به کم قانع میشوند اما از دولتی که سید بزرگوارش از عدالت گفت امیدی برایمان شکوفا شد...
معلم با وضع معیشتی متوسط کمترین آثارش ارزش علم برای کودکان معصومی است که حقیقت را می بینند..