«راهبرد معاصر» بررسی میکند؛
توسعه طلبیهای بیپایان ترکیه در منطقه
ترکیه در شمال سوریه همان راهبرد دفاع از مرزها و بازدراندگی سیاست نظامی و امنیتی خود را تبیین کرده است. طبق این راهبرد ابتدا به کوبانی حمله کرد، سپس در سال 97 به عفرین حمله کرد و بعد عملیات چشمه صلح را در شمال سوریه با وسعت گستردهتری را انجام داد و اکنون به دنبال عملیات نظامی گستردهتری در راستای ایجاد منطقه حائل به عمق 30 کیلومتری سوریه است.
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ترکیه براساس نگاه نوعثمانیگرای خود به مسائل منطقه و به همسایگان خود همواره تنشهایی را با کشورهای پیرامونیاش داشته است. اگرچه سند امنیت ملی ترکیه این ادعا را رد میکند و اصل تنشزدایی با همسایگان را مطرح میکند، اما اقدامات آنکارا مصداق همان تحت استعمار قراردادن کشورهای پیرامون و احیای امپراطوری عثمانی است. همین دیدگاه منجر به بروز تنشهایی در سیاست خارجی ترکیه با سایر بازیگران منطقهای همچون کردها شده است.
آنکارا در قبال کردهای سوریه سیاست عدم استقلال و در برابر کردهای عراق سیاست عدم خودمختاری را اتخاذ کرده است.
سیاست امنیتی ترکیه در قبال کردها مبتنی بر سیاست خط قرمز است. این سیاست یک پایه دوگانه دارد: در وهله اول ترکیه باید از استقلال کردها جلوگیری کند و در وهله دوم از خودمختاری آنها. تا قبل از برگزاری رفراندوم اقلیم کردستان تمام تلاش ترکیه بر عدم استقلال کردها بود، اما اکنون با توجه به تحولات موجود در منطقه و حرکت کردها به سمت دولتسازی، ترکیه هر دو هدف را پیگیری میکند. به عبارت دیگر، آنکارا در قبال کردهای سوریه سیاست عدم استقلال و در برابر کردهای عراق سیاست عدم خودمختاری را اتخاذ کرده است. به همین دلیل است که ترکیه مخالف تشکیل کردستان سوریه است و برای جلوگیری از تشکیل چنین منطقهای تاکنون سهبار به شمال سوریه حمله کرده است.
اهداف ترکیه در شمال سوریه
ترکیه در شمال سوریه براساس همان راهبرد دفاع از مرزها و بازدراندگی سیاست نظامی و امنیتی خود را تبیین کرده است. طبق این راهبرد ابتدا به کوبانی حمله کرد، سپس در سال 97 به عفرین حمله کرد و بعد عملیات چشمه صلح را در شمال سوریه با وسعت گستردهتری انجام داد و اکنون به دنبال عملیات نظامی گستردهتری در راستای ایجاد منطقه حائل به عمق 30 کیلومتری است.
اکنون ترکیه از انجام عملیات نظامی در شمال سوریه به دنبال موارد ذیل است:
- در مرحله اول ترکیه به دنبال عدم قدرتسازی کردها برای استقلال یا خودمختاری است. راه حل آنکارا نیز بر تضعیف قدرت نظامی کردها به عنوان مکمل قدرت سیاسی آنهاست.
- کردها به دنبال دسترسی به آبهای آزاد هستند و از این منظر برای ترکیه تهدید تلقی میشوند. دسترسی کردها به آبهای آزاد قدرت مانور کردها را برای دفع هرگونه تهدید امنیتی بالا خواهد برد. دلیل اصلی ترکیه در حمله به عفرین بخاطر ترس از دسترسی کردها به مدیترانه و بندر لاذقیه بود.
- با توجه به تضعیف قدرت نظامی و جلوگیری از دسترسی کردها به مولفههای قدرت(آب های آزاد)، باید اکنون به از هم گسیختگی بستر فکر کرد. ترکیه باحملات خود به دنبال قطع دسترسی کانتونهای کردی سوریه با یکدیگر است. علاوه بر قطع دسترسی این کانونها، ترکیه به دنبال حرکت به سمت مرکز سوریه و جبهههای شمالی این کشور همچون حلب است که به عنوان قلب اقتصادی سوریه شناخته میشود.
- با ایجاد گسست در مناطق کردی، ترکیه وارد فاز چهارم خود یعنی اسکان افرادی غیر از کردهای کنونی میشود. براساس طرحی که ترکیه درنظر گرفته، کردهای سوریه باید از منطقه امن اخراج و حدود 2 میلیون عرب سوری اسکان داده شوند.
- ترکیه به دنبال تسلط بر مناطق استراتژیک کانونهای کردی است. جاده ترانزیت و استراتژیکی در عمق سی کیلومتری از مرزهای ترکیه وجود دارد به نام M4 که از شمال شرق سوریه آغاز شده به سواحل دریای مدیترانه و بندر لاذقیه میرسد و این جاده نباید در اختیار کردهای سوریه قرار گیرد. دلیل آن این است که جاده مزبور از مرزهای عراق شروع شده و از شهرهای حومه حسکه- عین عیسی- منبج- الباب- حلب- ادلب- جسرالشغور و لاذقیه عبور میکند. این امر به منزله یک کریدور مهم برای مناطق کردی عراق و سوریه است که همان رویکرد کردها در احاطه بر دریای مدیترانه است.
- ترکیه به دنبال تسلط بر منابع انرژی این منطقه و به ویژه چاههای نفت مناطق کردی است که باتوجه به راهبرد کنونی ترکیه در بحث انرژی و تبدیل شدن به «هاب انرژی» این سناریو برای ترکیه از هدف مهمتری برخوردار است.
- ترکیه به دنبال منطقه امن در شمال سوریه به عمق 30 کیلومتر و طول 140 کیلومتر است. این منطقه از ادلب شروع میشود و تا مناطق شرق فرات و چاههای نفتی حسکه ادامه میابد. البته این محدوده جغرافیایی مدنظر ترکیه نیست و آنکارا به دنبال بسط این مناطق به شمال عراق است و به همین دلیل عملیات نظامی را در آن منطقه انجام میدهد. همهی این موارد بر این امر تاکید دارد که ترکیه به دنبال زدن دو نشان با یک تیر است. یعنی با حمله نظامی به دنبال توسعه طلبیهای خود در عراق و سوریه است.
- ترکیه مقطع فعلی را از نظر بازه زمانی بهترین زمان برای حمله به شمال سوریه میداند. زیرا آمریکا و روسیه به دلیل جنگ اوکراین درگیر تنش هستند و از طرفی آمریکا به عنوان متحد اصلی کردها علاوه بر درگیر بودن در جنگ اوکراین به دنبال رضایت ترکیه برای عضویت دو کشور فنلاند و سوئد جهت عضویت در ناتو هستند. این عوامل باعث شده که اردوغان زمان فعلی را به عنوان عملیات نظامی در شمال سوریه انتخاب کند.
- حملات پیشین ترکیه به شمال سوریه موجب محبوبیت اردوغان نزد افکار عمومی شده بود و از آنجایی که انتخابات در ترکیه در ۲۰۲۳ برگزار خواهد شد و تورم این کشور به ۷۳ درصد رسیده است، اردوغان به دنبال جهتدهی به افکار عمومی در انتخابات آینده است تا از این طریق بر مشکلات اقتصادی سرپوش بگذارد.
ارزیابی نهایی
ترکیه به دنبال بسط حوزههای نفوذ خود در مناطق مختلف است و صرفاً حوزه نفوذ خود را محدود به یک منطقه خاص نکرده است. ترکیه در بحث جنگ اوکراین و تحولات قرهباغ بازیگری خود را انجام داده و همهی این موارد نشان دهنده سیاست گسترش حضور و نفوذ در مناطق مختلف و بازیگری فعال ترکیه در عرصههای سیاسی است. البته این سیاست در بسیاری از موارد منجر به تنشهایی شده که نمونه بارز آن در بحث تنش با روسیه و حتی آمریکا است، که همین عاملی در جهت غفلت تصمیمگیران این کشور از مسائل داخلی شده است. ترکیه با انجام این سیاست به دنبال تبدیل شدن به یک بازیگر فعال در عرصه بین المللی است که نقش خود را با مکملهای امنیتی و اقتصادی پررنگتر کند. نفوذ اقتصادی در کنار نفوذ سیاسی و نظامی در سیاستهای کنونی ترکیه از همه زمانها پررنگتر است.