به گزارش راهبرد معاصر ، حجت الاسلام سید ناصر موسوی لارگانی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار ما انتقادهای جدی را نسبت به روابط دولت و مجلس با مصادیقی مثل بودجه، تسهیلات بانکی، هدفمندی یارانه ها و ... مطرح کرده است. در ادامه متن گفتگوی این نماینده مجلس را بخوانید.
با توجه به اینکه برنامه اصلاح ساختار بودجه کشور مهمترین طرح برای جراحی اقتصادی کشور است، درباره آخرین وضعیت اصلاح ساختار بودجه توضیح دهید.
لارگانی: اصلاح ساختاری کاری است که باید سالها قبل انجام میشد و الان فقط شعار اصلاح ساختار بودجه داده میشود. بنده خیلی خوشبین نیستم که در این رابطه دولت یا مجلس بتواند کاری انجام دهد. روشن است که باید 10 الی 15 کار برای اصلاح ساختار بودجه انجام شود که مقام معظم رهبری فرمودند بودجه نباید وابستگی به نفت داشته باشد. این در حالی است که در هر سال این وابستگی افزایش یافته است. هر دولتی که روی کار میآید بودجهای ارائه میدهد و اعلام میکند که وابستگی کمتری به نفت دارد ولی وقتی حساب میکنیم مشاهده میشود که تا دو درصد وابستگی بیشتر شده است.
بودجه کشور عملیاتی نیست
تمام روسای جمهوری که به مجلس میآیند میگویند که بودجه ما عملیاتی است در حالی که هیچ عملیاتی در کار نیست. همین طور بودجه که به یک پروژه اختصاص میدهند گاهی 10 برابر بودجه تعیین شده است ولی پروژه به اتمام نیز نرسیده است. نه حساب کتابی، نه کنترلی و نه دقت عملی و نه اینکه بررسی شود که آقا این پروژه باید با A ریال به اتمام میرسیده چرا الان با B ریال به اتمام رسیده است.
چرا اینقدر با تاخیر و با هزینه بالا. اصلا نظارت و کنترلی در سازمان مدیریت یا برنامه و بودجه وجود ندارد پس بودجه عملیاتی نیست.
یکی از مشکلات ساختاری بودجه، موضوع کسری منابع است، در نهایت چه طرحی برای کنترل این معضل باید پیاده شود.
لارگانی: بودجه نباید کسری داشته باشد در حالی که همه بودجههای ما دارای کسری است جالب اینجاست که در گذشته دولتها یک متمم برای بودجه میآوردند ولی الان 8 سال است که رسم شده هیچ دولتی متمم به مجلس نمیبرد هر کاری که میخواهند میکنند مجلس هم بیخیال است. یعنی هیچ متمم بودجهای در این 7، 8 سال ندیدم که دولتها به مجلس بیاورند.
یکی از چالشهای مهم اصلاح ساختار بودجه شرکتهاست جالب اینجاست که خود دولت بودجه شرکتها را در سالهای قبل مثلا 700 هزار میلیارد تومان اعلام میکرد الان در حدود 1000 الی 1200هزار میلیارد تومان است در عمل میگوییم که دو برابر این اتفاق میافتد این یعنی بودجهریزی؟
وقتی میگویم 900 هزار میلیارد ولی در عمل 1800 هزار میلیارد بودجه شرکتها شده چرا اینقدر بیحساب و کتاب.
برای اینکه نه در دولت نظارت و کنترلی وجود دارد و نه در مجلس نظارت و کنترلی انجام میشود.
بودجه دولت و شرکتهای دولتی شفاف نیست
نکته بعد شفافیت است، شفافیت در بودجه نیست شما پروژههایی را میبینید که دولت هر کدام را که میخواهد انجام میدهد و هر کدام را که نمیخواهد انجام نمیدهد. در برنامه پنجم و ششم توسعه مقرر شده که درصدی از بودجه برای استانهای کمتر توسعه یافته اختصاص یابد. هیچ سالی ندادهاند برنامه سوم و چهارم توسعه دو درصد بودجه به این منظور اختصاص داده شده بود همان را هم ندادند. چرا وقتی دیوان محاسبات بررسی میکند و گزارش میآورد 7 هزار تخلف این عدد یعنی بودجه عملیاتی نیست غیرشفاف و بدون برنامهریزی است.
شما در نظر بگیرید خود مجلس می آید برنامه مصوب میکند هر سال در قانون بودجه میآیند با دو سوم آرا رای میدهند و مصوبه را نقض میکنند.
ماجرای برداشتهای اخیر از صندوق توسعه ملی چیست؟
لارگانی: در مجلس منابع صندوق توسعه ملی را مصوب کردید برای اشتغال، گفتید دولت حق برداشت یک دلار از آن را ندارد ولی مدام میبینیم که تخلفات قانونی صورت میگیرد و دولت با مبالغ مختلف اقدام به برداشت از این صندوق میکند.
ولی میبینیم مجلس مصوب میکند 20 درصد برای فلان، 10 درصد هم برای فلان بردارید 8 میلیارد دلار برای فلان بردارید 2 میلیارد دلار برای فلان این چه جور صندوق توسعه ملی است این که گوشت قربانی شد. یا اینکه تاکید میکنند دولت ها نباید در بودجه بدهکار باشند ولی می بینیم که 45 هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت منتشر می شود، این ارقام وحشتناک است. یعنی این دولت بدهکارترین دولت تاریخ ایران است. در دویست سال اخیر هم چنین کاری صورت نگرفته است. در هیچ جای دنیا هم چنین کاری صورت نگرفته است، ولی شما می بینید به راحتی همین مجلس مصوب میکند 45 هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت منتشر شود.
طبق اساسنامه صندوق توسعه ملی استفاده از منابع این صندوق برای مصارف دولت قانونی نیست در حال حاضر به چه شیوه ای این تخلف قانونی در حال انجام است؟
این مسئله خلاف قانونی است که به وسیله مجلس خلاف قانون عمل می کنند. برای مثال مصوب شد که هر سال 20 درصد از منابع درآمد نفت به صندوق توسعه ملی واریز شود و هر سال سه درصد به آن افزوده شود و امسال باید 30 درصد از درآمدهای حاصل از نفت به صندوق توسعه ملی واریز میشد که مجلس مصوب کرد 20درصد به صندوق توسعه ملی واریز شود.
همین مقداری هم که واریز می کنند بعد می آیند و میگویند 2 میلیارد دلار برداریم برای سیل در صورتی که بودجه مشخص برای حوادث طبیعی در بودجه مشخص شده است اول باید از آن استفاده کرد و اگر کمبود سپس درخواست استفاده از منابع صندوق توسعه ملی را داد اما دولت بلافاصله با استفاده از شرایط جامعه درخواست استفاده از منابع صندوق را می کند و به رهبری نامه می نویسد.در صورتی که باید اول منابع مصوب شده در قانون بودجه خرج شود و اگر کم بود دولت به صندوق توسعه ملی دست اندازی کند.
صندوق توسعه ملی در حال حاضر به دلیل برداشت های مداوم دولت برای کارهای دولتی پروژه های عمرانی آب رسانی ها و غیره بدهکار است صندوقی که برای اشتغال جوانان مصوب شده بود در حال حاضر به خودش بدهی دارد، این موارد از جمله پروژه های عمرانی باید اجرایی شود اما امکان تخصیص آن در قانون بودجه وجود دارد مثل بودجه حوادث غیر مترقبه در بودجه کشوری وجود دارد، یعنی چه که مدام از صندوق توسعه ملی برداشت میکنند.
ماجرای قوانینی که وضع میشود اما اجرا نه!
لارگانی: در مجلس قوانینی وضع می شود که دولت اجرا نمی کند مثل طرح هدفمندی یارانه ها، رفع موانع تولید، بهبود فضای کسب و کار، تسریع در پرداخت تسهیلات بانکی، تسهیل در پرداخت وام ازدواج و مسکن جوانان و... اینها معضلاتی است که باید به ان رسیدگی شود.
شما هر قانونی که مصوب می کنید می بینید که 20 تا 30 درصد آن اجرا نشده، همین قانون مبارزه با کالا و ارز، چند سال خود رئیس جمهور رئیس این جلسه بوده بعد از سه الی چهار سال رییسجمهور به این جلسه آمده. این چه وضعیت است؟
یا مثلاً قانون وضع می شود که واردات کالاهای ساخت داخل منع شود، اصلاً قوانین احترام ندارند در جامعه ما. در بودجه هم قوانینی که باید اجرا بشن اصلا اجرا نمیشوند فقط در بودجه، نفت را می فروشند مالیات و عوارض را می گیرند و بعد هم هر جا که بخواهند و هرجا که دوست داشته باشند خرج میکنند.
چرا دیوان محاسبات به این اشکالات ورود نمیکند؟
لارگانی: بودجه ما کاملاً غیر علمی و غیر شفاف غیر عملیاتی و با درصد خطای بالا با عدم اجرا و با تخلفات فراوان همراه است. در هر سال می بینیم که دیوان محاسبات تخلفات گسترده بودجه یکساله کشور گزارش میکند
بودجه باید دارای عدد و ارقام و شفاف باشد و مشخص باشد که فلان قدر برای فلان کار. الان شما در نظر بگیرید که دولت چند هزار پروژه عقب افتاده دارد دولتی که میآید هم این حرفها را میزند و بعد خودش هم چند هزار پروژه دیگر درست می کند. در حال حاضر طی سفری که آقای روحانی به خراسان جنوبی داشتند برای طرحهایی کلنگزنی داشتند که بعد از گذشت 4 سال هنوز به صورت کامل عملیاتی نشده است. این چه پروژه ای است که نتیجه آن می شود فقط هزار پروژه نیمه تمام در استان ما.
یکی از معضلات کشور بودجههای عمرانی است، درمورد آخرین وضعیت پروژه های عمرانی نیمه تمام توضیح دهید.
لارگانی: ما 30 استان داریم و 30 الی 40 هزار پروژه نیمه تمام! هر دولتی که می آید میگوید که دولتهای قبلی خراب کردند و بعد خودش هم یکسری خرابکاری دیگر انجام می دهد. مشخص نیست که چه کسی بلاخره باید بیاید و این بدهی ها و خرابکاری ها را جمع کند.
چشمم از اصلاح ساختار بودجه آب نمیخورد!
هر چند چشمم از اصلاح ساختار بودجه آب نمیخورد! اما مشکلات زیادی در بودجه وجود دارد که باید تعیین تکلیف شود. در حال حاضر سرمایه گذارانی که می خواهند با استفاده از منابع صندوق اشتغال ایجاد کنند نمی توانند از صندوق پولی دریافت کنند و پولی به آنها تعلق نمی گیرد و پاسخ شان این است که صندوق در حال حاضر خودش به بدهی فراوانی دارد. یعنی صندوق همان هایی را هم که 23 سال پیش مسدود کرده هنوز نتوانسته پولشان را بدهد، چه برسد به سرمایه گذاران جدید.
پسرفت در موضوع بهبود فضای کسب و کار
باید به این نکته توجه کرد که چرا قانون صندوق توسعه ملی را تصویب میکنند هر سال وقت دولت و مجلس را می گیرند و بعد خودشان قوانین تصویب شده را نقض می کنند این چه کاری است حداقل وقت را تلف نکنند. در موارد مختلف از جمله بهبود فضای کسب و کار ما نه تنها پیشرفتی نداشتیم بلکه پسرفت نیز داشتیم.
در حال حاضر به نظر می رسد که یک دولت جوان و انقلابی باید به روی کار بیاید، با این تفکر غربی نمی شود. آقای رئیس جمهوری که چهار سال وقت مملکت را گرفت با برجام و هیچ ثمری هم نداشت.
راهکار خروج از این وضعیت چیست؟
لارگانی: گام دوم انقلاب که رهبری فرمودند واقعاً باید به شکل جدی عملیاتی شود و اگر در حرف بماند باز هم اثری نخواهد داشت، ما برنامه چشم انداز 20 ساله تا 1400 داشتیم، این درحالی است که دو سال از مدت این برنامه باقی مانده است و طبق این چشم انداز ما باید قدرت اول اقتصادی، علمی، فرهنگی و انسانی خاورمیانه و آسیای شرقی میشدیم ولی الان در منطقه شاهد هستیم از لحاظ GDP ، سرمایهگذاری، نیرو انسانی و توسعه یافتگی پیشرفت چشم گیری نسبت به بقیه نداشتیم. در این رابطه باید یک اقدام جدی در راستای گام دوم انقلاب صورت بگیرد.
میزان کسری بودجه دولت در سال جاری به چه اندازه است؟ راهکار دولت برای جبران آن چیست؟
لارگانی: بودجه جاری امسال 430 هزار میلیارد تومان است که این منابع عمومی 140 هزار میلیارد تومان از نفت، 110 هزار میلیارد تومان از مالیات و ارزش افزوده، این شد 250 هزار میلیارد تومان. بقیه را هم یا باید اوراق مشارکت بدهند یا اوراق قرضه دولتی یا به شکل فروش منابع دولتی تامین می شود معمولاً 40 الی 50 هزار میلیارد تومان کسری بودجه است.
چه مسائلی در حال حاضر دولت را کند و سنگین کرده است؟ راه چابک سازی دولت چیست؟
لارگانی: در حال حاضر قانون در این مورد هم اجرا نشده است. در برنامه بوده است که دولت باید 15 درصد نیروی انسانی خود را کاهش دهد، نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه افزایش نیز داشته است. شما این نهاد ریاست جمهوری را ببینید هزینه ریاست جمهوری شده است دو و نیم برابر!؟سفرهای خارجی کاذب چه ضرورتی دارد. در حال حاضر شرکتهای دانش بنیان امیدی هستند برای آینده ایران، و در این حوزه تحول خوبی باید ایجاد شود. زمینه و استعداد این کار را داریم ولی با این دولت تنبل، کند و با نگاه به بیرون نمیشود.
ماجرای حذف یارانه ثروتمندان به کجا رسید؟
لارگانی: الان چند سال است که در قانون بودجه می نویسند که سه دهک ثروتمند از یارانه ها حذف شوند، دولت انجام نمیدهد! چرا که این دولت خودش دولتی رفاه طلب است. درآمد یک وزیر دولت قبل چقدر بوده و این دولت چقدر است؟ حداقل دو و نیم سه برابر شده است. با شعار و حرف که نمی شود.
قرار بود که بودجه را شفاف در سایتی اعلام کنند که انجام نشده است. در سال گذشته 14 میلیارد دلار ارز دادهاند، دولت نمی داند که به چه کسی داده برای چه کاری داده و چه کالایی وارد شده است.
حل این مسائل نیازمند اجرای قانون است، ما الان قانون مبارزه با نظام ارتقای اداری و قانون مبارزه با مفاسد اقتصادی داریم، این قانون بیش از 10 سال است که مصوب شده، درصورتی که اجرا نشده و سیستمهای گفته شده نیز اجرایی نشدند.
برای جلوگیری از حقوقهای نجومی چه اقدامی انجام شد؟
لارگانی: در حال حاضر بیشتر دانش آموزان ما مشتاق رشته پزشکی هستند چرا که درآمد پزشکان طی سال های گذشته 400 برابر شده است یک پزشک که به مناطق دورافتاده فرستاده می شود ماهی 25 میلیون تومان حقوق دریافت می کند در صورتی که یک معلم آموزش و پرورش که مناطق محروم فرستاده می شود یک میلیون و 700 هزار تومان حقوق دریافت می کند، این اعداد هیچ تناسبی با یکدیگر ندارند. در قانون آمده که پایین ترین میزان حقوق و بالاترین باید 7 برابر حداکثر تفاوت داشته باشند در صورتی که الان تا 15 برابر نیز تفاوت دارد.
در همان بحث حقوق های نجومی در ابتدا اعلام شد که 400 نفر و بعد چهل نفر و بعد 10 نفر و بعد 4 نفر قرار است محاکمه شوند که اسامی همان چهار نفر هم اعلام نشد که ببینیم چقدر از پول بازگردانده شد.
منبع : تسنیم