به گزارش «راهبرد معاصر»؛ فلسفه تأسیس رژیم صهیونیستی از زبان بانیان اولیه آن، جذب صهیونیستهای سراسر جهان به سرزمینهای اشغالی بیان شده است. بنگوریون، نخستین نخستوزیر رژیم صهیونیستی در باب ضرورت مهاجرت صهيونيستهای جهان به سرزمین فلسطین میگوید: مهاجرت به فلسطین به منزله خونی است که ادامه حیات اسرائیل را بیمه میکند و ضامن امنیت و آینده آن است.
از اینرو، موضوع جمعیت صهیونیستها همواره برای صهيونيستهای سراسر جهان حیاتی و بنیادین تلقی میشود؛ زیرا بدون این جمعیت، رژیم صهیونیستی بیمعناست. برای تحقق این هدف، صهیونیستها در سالهای گذشته با مهاجرت صهیونیستها به سرزمینهای اشغالی با وعده بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی و دستیابی به زندگی آرمانی، سعی کردند اهداف راهبردی خود را محقق کنند.
با وجود این اقدامات، در سالهای اخیر آمار مهاجرت به سرزمینهای اشغالی نه تنها کاهش چشمگیر داشته است، بلکه با افزایش مهاجرت معکوس، این رژیم بنیان خود را در معرض تهدید میبیند.
علاقه به ماندن در رژیم صهیونیستی همچنین میان ساکنان عرب رژیم صهیونیستی به 32 درصد کاهش یافته است
هفته گذشته مؤسسه تحقیقاتی ERI در تلآویو با انتشار پژوهشی نوشت، اعتماد جوانان صهیونیست به رژیم و نهادهای آن به شدت کاهش یافته است. طبق گزارش این مؤسسه، در حالی که 66 درصد جوانان 18 تا 44 ساله صهیونیست در سال گذشته گفته بودند «حتی اگر امکانش را داشته باشند، رژیم صهیونیستی را ترک نخواهند کرد»، این میزان در پژوهش جدید به 46 درصد رسیده و 54 درصد از این جوانان گفتهاند مایلند امکان مهاجرت را به طور عملی بیازمایند.
علاقه به ماندن در رژیم صهیونیستی همچنین میان ساکنان عرب رژیم صهیونیستی به 32 درصد کاهش یافته و این یعنی 54 درصد از آنها و 64 درصد از عربها در فکر مهاجرت از رژیم صهیونیستی هستند.
در این میان دلایل متعددی در مهاجرت معکوس یهودیان از فلسطین اشغالی مطرح است. شرایط نابسامان اقتصادی ازجمله افزایش مالیات، بیکاری و فقر، فساد اجتماعی و سیاسی اسرائیل، عوامل ایدئولوژیکی، وجود اختلاف طبقاتی و تبعیضهای آشکار، احساس ناامنی و نگرانیهای امنیتی ناشی از حملات راکتی گروههای مقاومت فلسطینی از دلایل عمده مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی است.
جمعیت صهیونیست این رژیم از 102 کشور مختلف گردهم آمدهاند که در فرهنگ، زبان و نژاد اختلافات شدید دارند و نمیتوانند با یکدیگر احساس هویت مشترک که تشکیل دهنده ملت است، داشته باشند. با توجه به ماهیت تأسیس رژیم صهیونیستی، جامعه آن از ترکیب ناهمگونی از یهودیان (75 درصد)، اعراب (20 درصد) و سایر قومیتها (پنج درصد) تشکیل شده است.
بر همین اساس، یهودیان که خود را از اعراب برتر میدانند، تبعیضهای زیادی علیه آنها اعمال میکنند. از سوی دیگر، در میان یهودیان نیز اشکنازی ها خود را از سفاردی برتر میدانند و بهترین موقعیتهای شغلی را نصیب خود میکنند. این موضوع سبب شده است جامعه رژیم صهیونیستی با گذشت بیش از 6 دهه، نتواند گروههای مختلف را حول تعریف واحدی از هویت متمرکز کند.
پژوهش جدید مؤسسه تحقیقاتی ERI نیز حاکی از آن است 52 درصد جوانان صهیونیست احساس میکنند رژیم سیاست تبعیضآمیزی را در پیش گرفته است. به طور کلی، رژیم صهیونیستی شهروندان خود را به سه دسته تقسیم کرده است؛ به گونهای که شهروندان این رژیم عملاً با ساختار تبعیض نژادی شدید مبتنی بر کاست طبقاتی مواجه هستند.
تقسیمبندی صهیونیستها به یهودیان غربیتبار اشکنازی و شرقیتبار سفاردی و آفریقاییتبار موسوم به «فالاشهها» نمایانگر رفتارهای نژادپرستانه رژیم صهیونیستی است. این تبعیضها باعث شد یهودیان سفاردی که نیمی از جمعیت سرزمینهای اشغالی است برای فرار از این تبعیض مجبور به مهاجرت شده و رژیم صهیونیستی را با پدیدهای به نام «مهاجرت معکوس» مواجه کردهاند.
بحران امنیت نیز از عوامل اساسی افزایش مهاجرت معکوس در سرزمینهای اشغالی به شمار میرود. در دو دهه اخیر رژیم صهیونیستی با صلح ناپایدار و وضعیت داخلی آشفته، بیثبات و ناامن مواجه بوده است. در همین راستا بسیاری از صهيونيستهای ساکن رژیم صهیونیستی در حالتی از اضطراب و ناآرامی مستمر به سر میبرند.
پژوهش جدید مؤسسه تحقیقاتی ERI نیز حاکی از آن است 52 درصد جوانان صهیونیست احساس میکنند رژیم سیاست تبعیضآمیزی را در پیش گرفته است
در این میان حملات دهه اخیر رژیم صهیونیستی به غزه و همچنین اقداماتی که علیه حزب الله لبنان انجام میدهد، مهمترین نقش را در افزایش میزان مهاجرت معکوس داشته است. تجربه نشان داده است، پس از هر جنگ و درگیری نحوه نگرش شهرکنشینان به امنیت داخلی تغییر مییابد و مهاجرت معکوس شدت میگیرد. آمارهای رسمی حاکی از آن است، در نیمه نخست سال جاری میلادی 28 نظامی و شهرکنشین صهیونیست در عملیاتهای مقاومت فلسطینیان در کرانه باختری، قدس و سرزمینهای اشغالی 1948 به هلاکت رسیدند.
طبق گزارشی که سازمان «نجات بدون مرز» هفته گذشته منتشر کرد، فلسطینیان در نیمه نخست سال جاری میلادی نزدیک به 3 هزار و 640 عملیات مختلف مقاومتی علیه نظامیان و شهرکنشینان صهیونیست انجام دادند. علاوه بر این، حملات راکتی مقاومت به سرزمینهای اشغالی در نیمه نخست سال جاری به زخمی شدن 362 صهیونیست منجر شده است. این آمار حاکی از ناامن شدن سرزمینهای اشغالی برای صهیونیستهاست که در آینده نیز تمایل به مهاجرت را افزایش میدهد.
در کنار تشدید مقاومت رزمندگان فلسطینی در کرانه باختری و عملیاتهای مستمر آنها در سرزمینهای اشغالی، اعتراضات گسترده شهرکنشینان در ماههای اخیر به لایحه کابینه نتانیاهو برای اصلاحات قضایی و همچنین اختلاف میان احزاب راست افراطی شرایطی را به وجود آورده است که بسیاری از صهیونیستها به فکر مهاجرت معکوس افتادهاند.
شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی بهتازگی در گزارشی از تشدید مهاجرت معکوس صهیونیستها از فلسطین اشغالی به کشورهای اروپایی به دلیل برنامههای کابینه بنیامین نتانیاهو خبر داد. در گزارش این شبکه عبریزبان آمده است، شبکههای اجتماعی صهیونیستها پر از تبلیغ آژانسهای مسافرتی و ارائه خدمات مسافرتی برای مهاجرت به کشورهای اروپایی شده است. افرادی نیز میگویند در حال برنامهریزی برای مهاجرت به اروپا به دلیل بد شدن وضعیت سرزمینهای اشغالی و افزایش خطر دیکتاتوری هستند.
در همین راستا مردخای کاهنا، تاجر صهیونیستی-آمریکایی بهتازگی اعلام کرد، دهها درخواست از صهیونیستها برای کمک به مهاجرت از سرزمینهای اشغالی دریافت کرده که عمدتاً از سوی کسانی است که شرکتهای فناوری کوچکی اداره میکنند و میخواهند دفاتر خود را به آمریکا انتقال دهند.
بحران اقتصادی نیز همواره یکی از قویترین انگیزهها را برای مهاجرت معکوس ایجاد میکند و این مقوله در نظر ساکنان رژیم صهیونیستی اهمیت ویژهای یافته است. افزایش مالیات و کاهش درآمد در سالهای اخیر پیامدهای نامطلوبی بر زندگی صهیونیستها بهویژه طبقه متوسط جامعه بر جای گذاشته و این در شرایطی است که شهروندان صهیونیست با سیاستهای تبعیضآمیز رژیم صهیونیستی مواجه هستند.
با توجه به ضعف اقتصادی رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر مهاجرت معکوس نیز سرعت بیشتری گرفته است. در واقع مهاجرانی که با وعدههای رؤیایی به سرزمین اشغالی آمدهاند، با افزایش مشکلات مربوط به امنیت و اقتصاد، اکنون در حال فرار هستند و مهاجرت به شکل معکوسی از سرزمینهای اشغالی به کشورهای دیگر به ویژه آلمان و آمریکا در جریان است.
مهاجرت معکوس برای رژیم صهیونیستی چالشهای متعددی به همراه داشته و یکی از مهمترین این چالشها پدیده فرار مغزهاست. علاوه بر گسترش مهاجرت شهروندان عادی، مهاجرت و خروج متخصصان و دانشمندان صهیونیست از فلسطین اشغالی، موضوعی است که ابعاد مهاجرت معکوس را برای رژیم صهیونیستی فاجعهآمیز کرده است.
به تعبیر دیگر، یکی از ابعاد خطرناک پدیده مهاجرت معکوس، مهاجرت نخبگان یا همان فرار مغزها و نیز بدنه فعال جامعه صهیونیست است. فرار مغزها و افزایش مهاجرت نخبگان تأثیری منفی بر جمعیت و ساختار اجتماعی رژیم صهیونیستی دارد. اطلاعات و دادههای دفتر مرکزی آمار نشان میدهد، بیشترین افرادی که از رژیم صهیونیستی مهاجرت کردهاند، فارغ التحصیلان و متخصصانی هستند که فرصت اشتغال در سرزمینهای اشغالی برایشان فراهم نشده است یا پایین بودن سطح دستمزدها در مقایسه با سطح علمی و تحصیلی شان، عامل مهاجرت آنها از رژیم صهیونیستی شده است.
در این میان حدود 20 درصد از افراد به اروپا و بیشتر قریب به اتفاق فارغ التحصیلان دکتری به آمریکا مهاجرت کردهاند. بیشتر مهاجران را افرادی تشکیل میدهند که در این منطقه متولد شدهاند و در همانجا به جوانی رسیدهاند، اما اکنون شرایط را برای ادامه زندگی در این سرزمین مناسب نمیدانند.
البته فرار مغزها از رژیم صهیونیستی فقط به دلیل پرداخت حقوق قابل توجه در غرب نیست، بلکه کشورهای غربی امتیازات گستردهای به نخبگان میدهند، امتیازاتی که در رژیم صهیونیستی وجود ندارد. همچنین بسیاری معتقدند دانشگاههای رژیم صهیونیستی قابل رقابت با دانشگاههای مطرح دنیا نیستند و تحصیل در خارج بهتر خواهد بود.
علاوه بر این، مهاجرت معکوس زیانهای اقتصادی سنگینی به رژیم صهیونیستی وارد میکند؛ زیرا شمار زیادی از مهاجران به خارج را افراد دارای تخصصهای علمی بالا بهویژه در حوزه فناوریهای مدرن و پیشرفته تشکیل میدهند، در حالیکه انتظار میرفت این افراد نقشی اساسی در پیشرفت و برتری فنی رژیم صهیونیستی ایفا و موجبات رشد و پیشرفت اقتصاد این رژیم را فراهم کنند.
این در حالی است که صنایع پیشرفته ازجمله منابع پردرآمد این رژیم بهشمار میروند و سالیانه حدود 7 میلیارد دلار درآمد عاید این رژیم میکنند. پدیده مهاجرت معکوس همچنین کاهش چشمگیر حجم سرمایهگذاریهای خارجی در سرزمینهای اشغالی را به همراه داشته است. این موضوع باعث شده است رژیم صهیونیستی فرصتهای مناسب برای جذب سرمایههای خارجی را از دست بدهد و هزینههای مضاعفی را متحمل شود.
هنگامی که رژیم صهیونیستی به عنوان مکانی ناامن شناخته شود، جهانگردان و شهروندان در آن امنیت نخواند داشت و جذابیت سرمایهگذارى خارجى نیز در آن کاهش مییابد. بر این اساس، بانک مرکزى رژیم صهیونیستی همواره با ابراز نگرانى از کاهش شدید سرمایهگذاریهاى خارجى، نسبت به عواقب وخیم این معضل به مقامهاى رژیم هشدار داده است.
نتیجه و تبعات منفی ناشی از مهاجرت معکوس در رژیم صهیونیستی تنها به عرصه اقتصادی محدود نمیشود، بلکه عرصههای نظامی و امنیتی را نیز دربر میگیرد. صهیونیسم، سیاستهاى خود را از زمان ورود نخستین مهاجران به سرزمینهای اشغالی تاکنون بر پایه نظامىگرى و خشونت استوار کرده است. اساس پیشرفت ارتش در مراحل گوناگون و تقویت آن بهوسیله جذب نیروهاى تازه نفس، ارتباط تنگاتنگى با روند مهاجرت صهیونیستها دارد.
از همینرو جمعیت عامل مهمی برای قدرتمندی نیروهای مسلح رژیم صهیونیستی است. برای رژیم صهیونیستی که دائم خود را در معرض تهدید مقاومت میبیند، جمعیت بالای نیروهای مسلح اصل مهمی است. رژیم صهیونیستی در جنگی طولانی مدت و فرسایشی نمیتواند از مردمش حمایت کند؛ زیرا کمبود جمعیت، بخشهای عمده و مختلف را فلج خواهد کرد.
به هر ترتیب، مهاجرت معکوس در رژیم صهیونیستی بازتاب منفی گستردهای بر حوزههای امنیتی و نظامی خواهد داشت و همین موضوع بیش از پیش بر نگرانی مقامهای صهیونیستی افزوده است.
فرآیند شکلگیری و تقویت صهیونیسم در رژیم صهیونیستی بر دو اصل اساسی، یعنی اشغال اراضی فلسطینیان و مهاجرت صهيونيستها از اقصی نقاط جهان به این سرزمین استوار بوده است. به نحوی که کاهش میانگین مهاجرت به داخل سرزمینهای اشغالی و در کنار آن، افزایش روند مهاجرت معکوس زنگ خطر را برای این رژیم به صدا درآورده است.
امروزه یکی از دغدغههای اساسی رژیم صهیونیستی مهاجرت معکوس است. مهاجرت معکوس پدیدهای است که میتواند خطر حیاتی برای این رژیم بهدنبال داشته باشد. در حقیقت، مهاجرت معکوس در سرزمینهای اشغالی ضربه شدیدی به مهمترین پایههای فلسفه اندیشه صهیونیسم وارد میکند.