چرا تل‌آویو به دنبال طولانی‌تر کردن جنگ غزه است؟

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در نظام تحلیلی «هزینه- فایده» زمانی ادامه سیاستی میزان قدرت واحد سیاسی را در برابر سایر بازیگران تضعیف کند، سیاستمداران باید با اتخاذ تصمیمات جدید کشور را از وضعیت بن بست نجات دهند. با وجود این، برخی تحلیلگران معتقدند، در شرایط استثنایی امکان تصمیم‌گیری عقلانی از رهبران سیاسی یا فرماندهان نظامی گرفته خواهد شد و ممکن است سیاستمداران بر مبنای متغیرهایی همچون فشار افکار عمومی، منافع شخصی یا گروهی و اراده بازیگران خارجی اقدام به تصمیم‌گیری کنند.

پس از عملیات برق آسای «طوفان الاقصی» علاوه بر فلج شدن دستگاه‌های سیاسی- امنیتی رژیم صهیونیستی، کابینه راست‌گرای رژیم به عنوان متهم ردیف نخست مورد هجمه افکار عمومی صهیونیست ها قرار گرفت. در این میان نوک پیکان انتقادات متوجه نخست وزیر و رؤسای نهادهای اطلاعاتی است که هشدارهای امنیتی را نادیده گرفتند. تنها چند ساعت پس از عملیات «طوفان الاقصی»، بسیاری از ناظران بیرونی از مرگ سیاسی بنیامین نتانیاهو و سقوط کابینه سخن به میان آوردند. در چنین شرایطی به نظر می‌آید «بی بی» قصد دارد با طولانی‌تر کردن روند جنگ و نپذیرفتن آتش‌بس بلندمدت راهی برای بقا در قدرت بیابد.

در جریان جنگ‌های پی‌درپی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و رژیم صهیونیستی همواره پس از گذشت مدت کوتاهی، دو طرف به میانجی مصر پاسخ مثبت می دادند و به سمت گزینه آتش‌بس حرکت می‌کردند. ضربه هفتم اکتبر حماس به قدری شدید بود که تمام ساختار رژیم صهیونیستی را تحت تأثیر قرار داد و موجب از بین رفتن افسانه نفوذناپذیری سرزمین‌های اشغالی شده است.

پس از تشدید اقدامات ارتش و کمیته های مردمی یمن علیه کشتی‌های تجاری و ناوهای جنگی در دریای سرخ، لندن و واشنگتن انگشت اتهام را به سوی تهران گرفتند

صهیونیست ها برای جبران آبروی از دست رفته خود شروط سه گانه‌ای مطرح کردند که هر کدام از آنها انتخاب‌های بسیار سخت و دشواری به نظر می‌آید. نابودی حماس، آزادی اسیران و تغییر وضعیت باریکه غزه نشان دهنده اراده نتانیاهو برای ادامه صدارت است. منتقدان وی معتقدند، شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به قدری سنگین است که نه تنها نتانیاهو بلکه تمام جریان راست در خطر به حاشیه رانده شدن قرار گرفتند.

فارغ از انگیزه‌های داخلی نتانیاهو، کابینه راست‌گرای رژیم صهیونیستی بسیار امیدوار است با طولانی‌تر کردن جنگ، زمینه افزایش تنش میان محور مقاومت و سنتکام و بروز جنگ بزرگ میان ایران و آمریکا را فراهم کند. در نخستین روزهای تجاوز هوایی رژیم صهیونیستی به باریکه غزه، محور مقاومت براساس راهبرد «وحدت میان میدان‌ها» تصمیم گرفت در سه سطح، حمایت از مقاومت فلسطین را در دستور کار قرار دهد.

در سوی مقابل، صهیونیست‌ها به دلیل فقدان عمق راهبردی در منطقه غرب آسیا خواستار افزایش حضور نیروهای غربی در منطقه شدند. عملیات‌‌های هدفمند انصارالله یمن در آستانه تنگه هرمز، حملات ترکیبی گروه‌های مقاومت مستقر در عراق- سوریه به پایگاه‌ها، انبارهای وابسته به ارتش آمریکا و سرانجام حملات بازدارنده حزب الله لبنان در جبهه شمالی خطر برخورد میان محور مقاومت و نیروهای آمریکایی را در سراسر منطقه افزایش داده است.

اساساً اقتصادی که برپایه ترانزیت، گردشگری، تولیدات صنعتی، مجموعه‌های استارت‌آپی و ... بنا شده است نمی‌تواند غیبت طولانی مدت نیروهای کار را به بهانه جنگ تحمل کند

پس از تشدید اقدامات ارتش و کمیته های مردمی یمن علیه کشتی‌های تجاری و ناوهای جنگی در دریای سرخ، لندن و واشنگتن انگشت اتهام را به سوی تهران گرفتند و ایران را مقصر اصلی این حملات معرفی کردند. بی‌شک تداوم نبرد در نوار غزه امکان برخورد میان نیروهای دو طرف منازعه و حتی وقوع جنگی ناخواسته را فراهم خواهد کرد.

سومین دلیل نتانیاهو برای طولانی‌تر کردن جنگ تأثیرگذاری بر روی انتخابات 2024 آمریکا در آن سوی اقیانوس اطلس است. پس از روی کارآمدن کابینه راست گرای رژیم صهیونیستی، نخستین اولویت آن تصویب لوایح اصلاحات قضایی و کاهش اختیارات دیوان عالی بود. در این کارزار سیاسی دولت دموکرات آمریکا به عنوان حامی مخالفان ظاهر شد و طرح رژیم صهیونیستی را حرکت به سمت دیکتاتوری خواند.

سطح تنش میان نتانیاهو و جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا تا اندازه‌ای پیش رفت که جریان راست مذهبی در رژیم صهیونیستی، کاخ سفید را به طراحی کودتا متهم کرد. در چنین شرایطی نتانیاهو ترجیح می‌دهد با طولانی تر کردن جنگ زمینه ریزش آرای بایدن را فراهم کند. به عبارت دیگر، به قدرت رسیدن فردی جمهوری خواه در واشنگتن می‌تواند در حکم شانس مجدد برای رئیس حزب لیکود باشد.

بهره سخن

پیش از اعلام رسمی آتش‌بس موقت میان رژیم صهیونیستی و گروه‌های مقاومت در باریکه غزه، کارشناسان هزینه جنگ برای رژیم صهیونیستی را میان 45 الی 50 میلیارد دلار اعلام کردند. تل‌آویو قصد دارد بخشی از این هزینه را با انتشار اوراق قرضه و قسمت دیگری را با دریافت کمک‌های خارجی جبران کند. آمارهای اقتصادی از این واقعیت پرده برمی‌دارند که صهیونیست‌ها آمادگی لازم برای جنگ طولانی مدت ندارند.

اساساً اقتصادی که برپایه ترانزیت، گردشگری، تولیدات صنعتی، مجموعه‌های استارت‌آپی و ... بنا شده است نمی‌تواند غیبت طولانی مدت نیروهای کار را به بهانه جنگ تحمل کند. به عبارت دیگر، جنگ فرسایشی برای رژیم صهیونیستی به معنای تعطیل شدن اقتصاد این رژیم است. با وجود این، به نظر می‌آید نتانیاهو و متحدان الترا ارتدکس وی برای جلب نظر صهیونیست‌ها و تغییر نتیجه نظرسنجی‌ها به دنبال طولانی‌تر کردن جنگ و تحقق شروط سه گانه کابینه جنگ هستند.