نتانیاهو به دنبال آتش زدن منطقه/ آمریکا در پی معامله-راهبرد معاصر
یادداشت محمد الحسینی، کارشناس مسائل نظامی لبنان؛

نتانیاهو به دنبال آتش زدن منطقه/ آمریکا در پی معامله

تسلط بر انرژی غرب آسیا محرک اصلی کشورهای بزرگ به ویژه آمریکاست. این با وجود تمام صحبت‌هایی است که درباره معاملات احتمالی رئیس جمهور منتخب این کشور با ایران مطرح می‌شود. هنوز زود است بگوییم آیا معامله تهران-واشنگتن محقق می‌شود، اما واضح است رژیم صهیونیستی هیچ علاقه‌ای به نزدیکی آمریکا و ایران ندارد.
محمد الحسینی؛ کارشناس مسائل نظامی لبنان
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۱ - ۰۵ دی ۱۴۰۳ - 2024 December 25
کد خبر: ۲۶۶۴۹۴

نتانیاهو به دنبال آتش زدن منطقه/ آمریکا در پی معامله

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ نتیجه زمین لرزه ژئوپلیتیکی که همه کشورهای منطقه را لرزاند، به تدریج شروع به آشکار شدن می کند، گرچه پیامدهای سیاسی، نظامی و امنیتی آن همچنان در فصول تاریک و مبهم خود قرار دارد و در بحبوحه اعتراف مطلق مجامع بین المللی به هژمونی آمریکایی-صهیونیستی آشکار می شود.

 

پس از آنکه دشمن صهیونیستی نوع جدیدی از «تروریسم بین‌ المللی» ایجاد کرد و در سطح بالایی از خطر قرار داشت، نه تنها کنترل نوار غزه به دست ارتش اشغالگر افتاد، بلکه بسته شدن نهایی پرونده راه‌حل دو دولتی نیز منوط به تحرکات رژیم اشغالگر شد. اکنون بخشی از اراضی مرزی لبنان ناامن شده، نقش مقاومت اسلامی کاهش یافته و عملکرد رسمی دولت لبنان نیز فلج شده است. رژیم صهیونیستی پس از سقوط حکومت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه به انهدام زرادخانه ارتش این کشور و نقض حاكميت سوریه جديد پرداخت.

با «عمل گرایی» گسترده می توان با چالش های داغ میان کشورهای اثرگذار ازجمله آمریکا مقابله کرد

 

درگیری‌ میان ملت‌ها، سیاستی مبتنی بر «راهبرد ماکیاولیستی» است که دشمن صهیونیستی آن را «آزادی حرکت» می‌خواند؛ به عبارت دیگر، صلح دائمی برای کشورهای منطقه وجود ندارد و باید «جنگ محدود» علیه کشورها به وسیله نیروهای زمینی، دریایی و هوایی انجام شود. این مداخله غیرقانونی در سایه تضعیف ژئواستراتژیک محور مقاومت پدید آمده است. از این منظر، لازم است رهبران محور مقاومت تحرکات خود را در ابعاد بین‌المللی و منطقه‌ای بیشتر کنند و محدود به ثوابت ایدئولوژیک مذهبی نمانند، بلکه پا را از تلاش برای جداسازی عملکرد سیاسی یا مذهبی فراتر گذارند و وارد معادله واقعی منطقه شوند.

 

با «عمل گرایی» گسترده می توان با چالش های داغ میان کشورهای اثرگذار ازجمله آمریکا مقابله کرد، به ویژه اینکه اکنون با توجه به تغییرات جدید منطقه ای و بازتاب آنها بر عملکرد عمومی کشورها و سازمان های مرتبط، خطر وجودی اقلیت های مذهبی را تهدید می کند. این خطر و تهدید به دلایل زیر است:

  1. فقدان موازنه سیاسی راهبردی مقابل دشمن آمریکایی که از سال 1948 میلادی در سوریه حضور داشته و به تصرف منابع نفت و کشاورزی این کشور پرداخته است. نیروهای ترکیه و عوامل آنها در تلاش برای درهم شکستن کامل مناطق تحت محاصره کردها هستند. در جنوب غربی، تانک های صهیونیستی جولان و اراضی اشغال شده را تا 20 کیلومتری دمشق تصرف کردند. در مرکز و سواحل، گروه های مسلح سرکش مناطق را کنترل می کنند و اقدامات انتقام جویانه علیه اقلیت ها انجام می دهند.

  2. دشمن صهیونیستی پس از نزدیک به دو دهه، قواعد درگیری را که مقاومت اسلامی از سال 2006 (جنگ ژوئیه) تا دوم ژانویه سال جاری میلادی (به دنبال ترور صالح العاروری در ضاحیه جنوبی بیروت) وضع کرده بود، زیر پا گذاشت. شکست‌های امنیتی پی درپی به هسته اصلی مقاومت لبنان رسید و سیدحسن نصرالله، دبیرکل سابق حزب الله نیز شهید شد. پس از همه این موارد، حزب الله امروز در محیط پیرامونی خود خواستار تحقیق در زمینه علل شکست راهبردی و بازنگری در نتیجه جنگ است تا تحولی جدید رقم بزند.

  3. عملیات فریب ترکیه و اغوای کشورهای حاشیه خلیج فارس درباره ماهیت آنچه در سوریه برنامه ریزی شده بود، باعث نگرانی مشترک عراق، عربستان سعودی، مصر، امارات و اردن شده است. ظهور داعش یا حتی اخوان المسلمین در سوریه ممکن است کشورهای حوزه خلیج فارس را به نزدیک شدن به ایران سوق دهد. علاوه بر این، قطر که همراه با ترکیه از گروه‌های شورشی مسلح حمایت می‌کند، بار دیگر در معرض انزوای رهبران دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار خواهد گرفت.
    امروز تصمیم گیری در دست ترامپ است. آیا وی به رژیم صهیونیستی چراغ سبز نشان می دهد که ضربه محکمی به ایران وارد کند؟ یا به دنبال فعال سازی تحریم‌های اقتصادی ای است که پیش تر علیه تهران اعمال شده بود؟
  4. ادعا می شود، توافق روسیه و آمریکا بر این مبناست اوکراین مناطق وسیعی را در ازای ضمانت‌های امنیتی به مسکو واگذار ‌کند و در مقابل روسیه از نفوذ خود در سوریه دست بکشد و شروع به تخلیه پایگاه‌های نظامی خود در این کشور ‌کند، اما به کجا؟ آیا نیروهای روسیه به لیبی می روند؟

  5. از آنجایی که برای رژیم صهیونیستی حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران در جغرافیای وسیع بسیار دشوار است و نیروی هوایی اش قادر به حمل بمب‌های ویژه برای حمله به تأسیسات زیرزمینی در اعماق زیاد و مستحکم نیست، ادعا می شود قصد دارند فقط به تأسیسات ثانویه مرتبط با برنامه هسته ای (تاسیسات پشتیبانی از پروژه) ضربه بزنند. بمب‌های 14 تنی ای که این رژیم برای ضربه زدن به مکان‌های مستحکم و قابل نفوذ به عمق 40 متر زیرزمین نیاز دارد، فقط به وسیله بمب‌افکن‌های راهبردی آمریکایی B1 و B2 قابل حمل است و دولت جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، به رژیم صهیونیستی در این زمینه وعده هایی داده است. گفته می شود، حمله به ایران اوایل اکتبر گذشته با حمایت نظامی آمریکا برنامه ریزی شده بود، ولی سرعت بالای تحولات منطقه، از آغاز تجاوزات رژیم صهیونیستی به لبنان گرفته تا پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا و سقوط نظام  سوریه، زمان حمله را به تعویق انداخت و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی منتظر ماند رئیس جمهور آینده آمریکا وظایف خود را برعهده بگیرد. امروز تصمیم گیری در دست ترامپ است. آیا وی به رژیم صهیونیستی چراغ سبز نشان می دهد که ضربه محکمی به ایران وارد کند؟ یا به دنبال فعال سازی تحریم‌های اقتصادی ای است که پیش تر علیه تهران اعمال شده بود؟ آیا ایران با توجه به چالش‌های موجود در منطقه، گفت‌وگوی جدی با دولت جدید آمریکا را آغاز خواهد کرد؟

 

در هر صورت، موضوع تسلط بر انرژی غرب آسیا همچنان محرک اصلی راهبرد کشورهای بزرگ، به ویژه آمریکاست. این با وجود تمام صحبت هایی است که درباره معاملات احتمالی ترامپ با ایران مطرح می شود و با توجه به تأخیر در حمله صهیونیست ها به ایران هنوز زود است بگوییم آیا معامله تهران-واشنگتن محقق می شود یا خیر؟ اما واضح است رژیم صهیونیستی هیچ علاقه ای به نزدیکی آمریکا و ایران ندارد. 

ارسال نظر