به گزارش «راهبرد معاصر»؛ هیچ اختلاف نظری وجود ندارد که اقتصاد آمریکا بزرگترین اقتصاد از نظر تولید ناخالص داخلی و حجمش بالغ بر 23 تریلیون دلار است. اما پیشرفت اقتصادی این کشور افزایش قابل توجه بدهی به 35 تریلیون دلار را جبران نکرده و نتوانسته است اثرات منفی بحران اقتصادی را با کسری بودجه هفت درصدی تولید ناخالص داخلی (بر مبنای گزارش بانک جهانی) کاهش دهد.
برنامه اقتصادی مبتنی بر مجموعهای از عوامل با هدف دستیابی به منافعی بالغ بر 4 تریلیون دلار برای آمریکاست که میخواهد بحران تورم را به قیمت چالش زایی برای اقتصاد جهانی حل کند
به همین دلیل در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شاید برای نخستین بار در تاریخ این کشور شاهد تراکم برنامه اقتصادی نامزدها به جای برنامه های سیاسی بودیم و اقتصاد، حرف نخست کمپین های انتخاباتی بود.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا فردی تلقی می شود که می خواهد به هزاران هدف متناقض در جهات مختلف دست یابد. ازجمله این اهداف موارد زیر است:
1. کاهش مالیات شرکت های بزرگ
2. پایبندی به سیاست «اول آمریکا» برای ارتقای صنعت داخلی
3. اعمال تعرفه های گمرکی سخت بر چین، کانادا و مکزیک
4. حرکت به سمت الحاق کانادا برای تبدیل شدن به پنجاه و یکمین ایالت آمریکا
5. درخواست از دانمارک برای واگذاری گرینلند
6. تصرف کانال پاناما
7. درخواست از عربستان برای سرمایه گذاری 1 تریلیون دلاری در آمریکا
8. دستور به مصر و اردن برای اسکان مردم و ساکنان نوار غزه
9. تلاش برای الزام کشورهای ناتو به افزایش بودجه دفاعی (سرمایه گذاری در شرکت های تولید تسلیحات) تا پنج درصد تولید ناخالص داخلی
10. فشار بر اوپک برای افزایش تولید نفت با هدف تضعیف روسیه
11. تحمیل پرداخت میلیاردها دلار اضافی به آلمان و ژاپن در ازای حضور نیروهای آمریکایی در خاک خود
12. باج گیری از چین برای افزایش واردات از آمریکا
این برنامه اقتصادی مبتنی بر مجموعهای از عوامل با هدف دستیابی به منافعی بالغ بر 4 تریلیون دلار برای آمریکاست که میخواهد بحران تورم را به قیمت چالش زایی برای اقتصاد جهانی حل و حاکمیت یکجانبهگرایی سیاسی-اقتصادی را تأیید کند.
یکی از قاطعترین واکنشها به این موضوع از سوی کانادا، همسایه آمریکا انجام شد. به ناگاه موجی از تحریم ها کالاهای آمریکایی را فرا گرفت و تابلوهایی در فروشگاه ها ظاهر شد که روی آن نوشته شده بود: «کانادایی بخر» و «ساخت کانادا».
کانادایی ها در حال رایزنی در زمینه مقررات مربوط به کالاهای داخلی به عنوان جایگزینی برای محصولات آمریکایی هستند. پس از اینکه داگ فورد، تاجر کانادایی و نخستوزیر انتاریو کلاه «کانادا برای فروش نیست» را در واکنش به اظهارات ترامپ درباره تبدیل شدن کانادا به پنجاه و یکمین ایالت آمریکا بر سر گذاشت، فروشی استثنایی داشت.
کانادایی ها در حال رایزنی در زمینه مقررات مربوط به کالاهای داخلی به عنوان جایگزینی برای محصولات آمریکایی هستند
جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا کمپینی را برای تحریم محصولات آمریکایی و حمایت از اقتصاد کانادا به راه انداخت و از واکنش متقابل با تعرفه های ترامپ خبر داد و تعرفه تجاری ۲۵ درصدی را بر واردات آمریکا به ارزش حدود ۱۲۵ میلیارد دلار وضع کرد. وی همچنین از کانادایی ها خواست تعطیلات خود را در آمریکا نگذرانند و برای حمایت از اقتصاد داخلی در کشور بمانند.
به دنبال آن تماسی میان ترامپ و ترودو و تماس مشابهی با کلودیا شینبام، رئیس جمهور مکزیک انجام شد که در آن وی تصمیماتش را به مدت یک ماه به حالت تعلیق درآورد و درباره برخی موضوعات باقی مانده رایزنی شد.
به نظر میآید واقعیت جدید بینالمللی-آمریکایی بهشدت با آنچه پیش تر بود، متفاوت شده و اروپا معتقد است با تصمیمهای ترامپ، سالهای سختی را پشت سر خواهد گذاشت. سؤال اساسی این است، آیا جهان با استقرار یکجانبه گرایی اقتصادی-سیاسی مواجه خواهد شد؟ یا اینکه انتظار غالب این است، با توجه با چالش هایی که دولت جدید آمریکا امکان دارد با آنها مواجه شود، عملکردش کاملاً متفاوت از سال های گذشته و دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ باشد؟