به گزارش راهبرد معاصر؛ سردار حسین علایی در یادداشتی با عنوان «سردار رشید، متفکری استراتژیست» نوشت:
گرچه همه فرماندهان عزیزی که در حملات جنایتکارانه اسرائیل به شهادت رسیدند، بسیار ارزشمند بوده و شأن والایی داشتند، اما شاید بتوان گفت پیشکسوت ترین و با تجربه ترین فرماندهی که در جریان جنگ ۱۲ روز توسط اسرائیل ترور شد و به شهادت رسید، سردار غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء بوده است.
او را بیش از ۴۴ سال است که از نزدیک می شناسم. فرماندهی بود جدی، فهیم، استراتژیست، عملیاتی، تحلیل گر و با ادراکی درست از جنگ و الزامات و پیامدهای آن.
در عین حال او فردی آزاداندیش، خوش فکر، مومن و پر تلاش بود که از جوانی تا پایان عمر ۷۲ ساله اش، لباس جهاد و دفاع از انقلاب اسلامی و ایران را از تن در نیاورد. او که در جوانی به زندان شاه افتاده بود، از طرفداران و ارادتمندان امام خمینی(ره) بود و تنها خط مشی ایشان را در مبارزه علیه نظام استبدادی شاهنشاهی دنبال می کرد.
قبل از این که صدام به ایران حمله کند، او تلاش زیادی را برای سازماندهی پاسداران دزفول در دفاع از مرزهای خوزستان انجام داد. اما وی که از دوستان صمیمی و همرزمان شهید حسن باقری بود، از روز اول شروع جنگ صدام با ایران تا روز پایان جنگ تبدیل به یکی از فرماندهان اصلی طرح ریزی عملیات های مهم برای بیرون راندن ارتش متجاوز از خاک ایران شد.
رشید درک واقع بینانه و درستی از وضعیت دشمن و توان خودی داشت و فرماندهان قدیمی ارتش هم به فهم و تسلط نظامی وی اذعان داشتند. او که فردی متخصص در حوزه نظامی و اهل مطالعه بود، همواره نظراتش را به صراحت بیان میکرد و به دنبال ایجاد توازن در معادلات قدرت در صحنه جنگ ایران با دشمنانش بود
در اتاق فرماندهی عملیات، او به راحتی وضعیت آرایش و استعداد دشمن و خودی را ترسیم می کرد و دقت زیادی در نشان دادن واقعیت های میدانی و استراتژیک داشت. روز شنبه هفتم تیر ماه که در مراسم تشییع حزن انگیز وی و پسر جوانش عباس و سایر شهدا شرکت کردم، یکی از دوستان می گفت که رشید در عنفوان جوانی دوست داشت یک نقاش شود. شاید به همین دلیل بود که نقشه ها را بر روی کالک های عملیاتی خیلی خوب می کشید و همیشه قلم و ماژیک به دست بود.
او از معدود فرماندهان باقیمانده از نسل فرماندهان ارشد دوره دفاع مقدس بود که همچون سرداران محمد باقری و غلامرضا محرابی و مهدی ربانی مسئولیت مهم نظامی داشت.
رشید درک واقع بینانه و درستی از وضعیت دشمن و از توان خودی داشت و فرماندهان قدیمی ارتش هم به فهم و درک و تسلط نظامی وی اذعان داشتند. سردار رشید که فردی متخصص در حوزه نظامی، اهل مطالعه و کتابخوان بود، همواره نظراتش را به صراحت بیان می کرد و به دنبال ایجاد توازن در معادلات قدرت در صحنه جنگ ایران با دشمنانش بود.
در فروردین ماه سال ۱۴۰۳ دیداری با وی و سردار محمد باقری به مناسبت ایام نوروز داشتم. به آنها گفتم که برداشت من این است که اسرائیل قصد دارد تا تمامی سران حزب الله لبنان و حماس و نیز تمامی فرماندهانی از سپاه را که در ارتباط با مسائل فلسطین هستند، ترور کند و نتانیاهو به دنبال گسترش جنگ در منطقه است.
رشید این مطلب را قبول داشت. به وی گفتم بهتر است که استراتژی جمهوری اسلامی ایران، نخوردن از اسرائیل، حفاظت فرماندهان در برابر شیوه های مدرن ترورهای اسرائیل و اتخاذ سیاست ها و تدابیری باشد تا اسرائیل در ترور فرماندهان و تلاش برای آغاز جنگ با ایران ناموفق باشد. به هر حال اسرائیل جنایات خود را ادامه داد و حتی خود او و سایر فرماندهان عزیز را نیز ترور کرد و فاجعه آفرید.
در سال های اخیر سردار رشید برای ایجاد قدرت بازدارندگی در ایران تلاش زیادی کرد. او هیچ گاه از بروز جنگ استقبال نمیکرد. ولی بر این باور بود که اگر دشمن، قدرت ایران را در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و نظامی ضعیف ببیند به جنگ روی خواهد آورد.
رشید ذهن پرسشگری داشت و از معدود فرماندهانی بود که در تمام ایام جنگ تحمیلی صدام و پس از آن، تمام بحث های جلسات عملیاتی و نیز وقایع مهم را در دفاتر متعددش مینوشت و حافظه ای قوی داشت. الان باید صدها دفتر یادداشت و نوشته از او به یادگار مانده باشد که از بهترین اسناد دفاعی ایران است و امیدوارم که از بین نرود و تدوین شده و منتشر شوند.
با آرزوی تداوم راهشان و تسلیت فقدان شهدای عزیز به خانواده های مقاوم و دوستان آنها./ایرنا