به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ناآرامی ها و تنش های اخیر سوریه در استان سویداء و در رابطه با دروزی ها و متعاقب آن حملات و تجاوزات رژیم صهیونیستی به وزارت دفاع سوریه در واکنش به اقدامات محمد جولانی، رئیس دولت موقت سوریه در آن استان نشان از عزم این رژیم برای تحقق طرح شوم «خاورمیانه جدید» بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی دارد.
با توجه به اینکه کشورهای عربی دورتا دور این رژیم را احاطه کرده اند و صهیونیست ها فاقد عقبه راهبردی هستند، به شدت آسیب پذیر است
طرح «خاورمیانه جدید» که 27 سپتامبر 2024 میلادی به طور رسمی به وسیله نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه شد، دارای خواستگاه صهیونیستی است؛ به طوری که نخستین بار این مفهوم اواخر دهه 1990 میلادی به وسیله شیمون پرز، رئیس وقت رژیم صهیونیستی و سال 2006 میلادی به وسیله آمریکایی ها و به طور مشخص کوندولیزا رایس با عنوان «خاورمیانه جدید آمریکا» مطرح شد. به دلیل ناکامی های آمریکا در شکل دهی به «خاورمیانه جدید»، نتانیاهو تلاش دارد با بازتعریف و به روز رسانی طرح، اقدامات لازم را درباره عملیاتی شدن آن انجام دهد.
طرح «خاورمیانه جدید» نتانیاهو دارای لایه ها، سطوح مختلف و نیازمند تشریح آن در چند نوشتار است؛ اما آن چیزی که مرتبط با استان السویدا و وقایع اخیر سوریه است و می توان تشریح کرد، اینکه یکی از وجوه طرح «خاورمیانه جدید» نتانیاهو، تغییر ژئوپلتیک غرب آسیاست تا بر اساس آن امنیت رژیم حفظ شود.
با توجه به اینکه کشورهای عربی دورتا دور این رژیم را احاطه کرده اند و صهیونیست ها فاقد عقبه راهبردی هستند، به شدت آسیب پذیر است. این موضوع موجب شده تا نتانیاهو به بازتعریف طرح بپردازد. طرح «خاورمیانه جدید» با هدف چیدمان منطقه به وسیله بازتعریف جغرافیایی با هدف تغییر مرزها و تشکیل کشورهای کوچک با چشم انداز حاکمیت این رژیم به عنوان قدرت فائقه منطقه ای است.
جریان افراطی در سرزمین های اشغالی که نیانیاهو ، اسموتریچ وزیر دارایی و بن گویر وزیر امنیت داخلی این رژیم، آن را رهبری می کنند، معتقدند تضمین امنیت رژیم در درازمدت مستلزم بازتعریف مرزها و تشکیل کشورهای کوچک با مرزهای مشخص جغرافیایی و با نظام حکومتی دست نشانده است که نه تنها نتواند این رژیم را تهدید، بلکه بتواند به عنوان منطقه حائل در برابر حملات احتمالی آتی ایفای نقش کند.
این نوع رویکرد تداعی کننده موافقتنامه سایس پیکو در خلال جنگ جهانی نخست است. در بحبوحه تحولات ژئوپلیتیکی که منطقه از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی شاهد بوده است، تام باراک سفیر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در ترکیه و فرستاده ویژه به سوریه و لبنان، اعلام کرد تحولات منطقه یاد آور توافق سایکس-پیکوست. موافقتنامه سایس پیکو یا موافقتنامه آسیای صغیر توافقی سری میان بریتانیا و فرانسه بود که نهم ماه مه ۱۹۱۶ میلادی در خلال جنگ جهانی نخست و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد و به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد.
این توافق، سوریه و منطقه وسیعتر غرب آسیا را برای تضمین منافع امپریالیست ها تقسیم کرده است. قدرتهای استعماری حاکم آن زمان، یعنی فرانسه و بریتانیا بودند که تصمیم گرفتند بلاد شام را پس از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی نخست به کشورهای سیاسی که امروزه وجود دارند، تقسیم کنند. ترامپ در تلاش است تا سوریه را وارد چارچوب امنیتی خود در منطقه یعنی موافقتنامه ابراهیم در برابر جبهه مقاومت و در صورت لزوم از آن بتواند به عنوان حائل و سپر دفاعی در برابر تهدید احتمالی علایه رژیم صهیونیستی استفاده کند.
رژیم صهیونیستی برای بازی با کارت اقلیت وارد عمل شده، خود را به عنوان قیم و حامی اقلیتهای سوریه، از جمله دروزیها، اعلام و مداخله این رژیم، به ویژه پس از فروپاشی دولت اسد و حوادث خونین در منطقه، اصطکاکهای فرقهای را عمیقتر کرده است.
درتهای استعماری حاکم آن زمان، یعنی فرانسه و بریتانیا بودند که تصمیم گرفتند بلاد شام را پس از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی نخست به کشورهای سیاسی که امروزه وجود دارند، تقسیم کنند
راهبردنویسان سیاسی رژیم صهیونیستی، به ویژه در جناح راست، بارها درباره رژیم صهیونیستی به عنوان مرکز اقلیت تنها، بر مبنای هویت قومی-مذهبی خود، که به وسیله کشورهای مرکزی متخاصم و ناهمگن احاطه شده است، صحبت کردهاند که مخلوق سایکس-پیکو هستند. آنها معتقدند، این موافقتنامه موجب ایجاد کانون های خطر در اطراف این رژیم شده است.
از دیدگاه این گروه تنها راه برای عادی شدن رژیم صهیونیستی در چنین محیطی، کمک به ایجاد همتایان و سوریه که در امتداد خطوط فرقهای و قومی تقسیم شده است، می تواند این هدف رژیم را محقق کند. سوریه ای که نه تنها کانون بحران و خطر برای این رژیم نباشد، بلکه بتواند به عنوان سپر دفاعی و منطقه حائل جغرافیایی در برابر حملات احتمالی کشورهای دیگر ایفای نقش کند. علاوه بر آن، رژیم صهیونیستی در تلاش است تا از استان سویدا و دروزی های ساکن آن به عنوان گروه های شبه نظامی که دارای نزدیکی های قومیتی و خانوادگی با اهالی سرزمین های اشغالی هستند، به عنوان سپر دفاعی احتمالی در برابر هرگونه حمله در آینده استفاده کند.
به نظر می آید دیدگاه نتانیاهو برای شام و سوریه بر مبنای چنین الگویی است؛ کشورهای کوچک و نه چندان متفاوت از رژیم صهیونیستی. بنابراین، به نظر می آید طبق طرح نتانیاهو بازترسیم مرزها از عراق تا سواحل مدیترانه شرقی امتداد خواهد یافت.