به گزارش راهبرد معاصر؛ با دکتر امیرابراهیم رسولی دکترای علوم سیاسی گرایش مسائل ایران و مدیرمسئول پایگاه خبری_تحلیلی نماینده که سابقه همکاری بلند مدت در بدنه مجلس و ریاست دفتر آقای دکتر حداد عادل را هم در کارنامه داشته گفتگویی در مورد مسئله انتخابات مجلس 98، استعفا یا استیضاح دولت، خستگی و تنبلی کابینه و مسائل دیگری از این دست داشتیم. آقای رسولی می گوید تلاش اصولگرایان رسیدن به یک لیست واحد است اما نرسیدن به یک لیست واحد هم دور از تصور نیست.
متن مصاحبه دکتر رسولی با راهبرد معاصر به شرح زیر است:
_شما چهره ای فرهنگی هستید و کمتر به عنوان چهره ای سیاسی شناخته می شوید.چرا وارد عرصه سیاست شدید؟
من سال ها در بدنه مجلس بوده ام و ساز و کار مجلس را میشناسم. در این زمینه کار کرده ام و با برنامه و شناخت وارد شده ام.افرادی که هیچ شناختی از مجلس ندارند و کاندیدا شدند باید بگویند در قدم بعدی چه برنامه ای برای مجلس دارند در غیر اینصورت بعد از ورود به مجلس باید دو سال بگذرد تا بفهمند مجلس چه کارکردی دارد.مهمترین نکته این است که ناکارآمدی و آسیب ها را درک کنیم و برای حل آن ها برنامه داشته باشیم.
_شما به شکل مستقل وارد فضای انتخابات شدید یا قرار بر عضویت در لیستی خاص دارید؟
سال ها تجربه کار انتخاباتی من می گوید تهران شرایط انتخاباتی خاص خودش را دارد.در کلان شهرها واضح است که باید در لیستی قرار بگیرید و اگر آن لیست برنده شد شما برنده انتخابات هستی. من جزئی از لیست ائتلاف نیروهای انقلاب هستم.اگر در لیست ائتلاف قرار بگیرم که حضور خواهم داشت و در غیر این صورت به نفع لیست ائتلاف نیروهای انقلاب کنار خواهم رفت.
_راهبرد اصلی اصولگرایان در انتخابات چه خواهد بود و آیا ممکن است به اجماع نرسند و شاهد شکل گیری چند لیست از جانب جریانات وابسته به اصول گرایان باشیم؟
من لفظ نیروهای انقلابی را به کار می برم چون ائتلافی هم که شکل گرفته است تحت عنوان ائتلاف نیروهای انقلاب است. با توجه به اینکه 12 سال با عناوین مختلف کارمند و کارشناس و نماینده پارلمانی دستگاه ها در بدنه مجلس بوده ام دورنمایی برای خودم در نظر دارم و جریان هم دورنمایی در نظر دارد. مهمترین نکته این است که بتوانیم در مجلس آینده تحولی را در فضای نهادی ایجاد کنیم که قرار بوده در راس امور باشد و امروز از راس امور به نوعی خارج شده است و کارآمدی اش را از دست داده است.بنابراین تحول در کارکردها مهمترین کاریست که هر جریانی که وارد مجلس می شود باید دنبال کند و این تحول به نوعی باشد که مردم حس کنند تغییرات دارد اتفاق میفتد.همان کاری که آقای رئیسی به شکل اصلاحی در قوه قضائیه آغاز کرده است و البته نیاز به کار بیشتری دارد،ما باید این روش اصلاحی را در قوه مقننه پیگیری کنیم و در این قوه هم تحول جدی ایجاد کنیم.
در مورد لیست و گروه هایی که وجود دارند مهمترین نکته برای نیروهای انقلاب این است که با یک لیست وارد انتخابات شوند. البته در حال حاضر نمی شود چیزی را با قطعیت گفت و احتمال دارد لیست دیگری هم از نیروهای انقلابی منتشر بشود.این روزها در حال مذاکره و بررسی هستند که یک لیست واحد بیرون بیاید.
_در مورد جریان موسوم به جریان سوم که تحت عنوان عدالتخواهی در انتخابات حضور پیدا کرده اند و از تهران هم کاندیدای نمایندگی مجلس هستند چه دیدگاهی دارید؟
من فکر می کنم دوستانی که با تابلوهای مختلف می آیند همه جزو نیروهای انقلاب محسوب می شوند. این که با لیست نیروهای ائتلاف انقلاب خواهند بود یا لیست جداگانه می دهند بحثی است که من نه در جایگاهی هستم که ورود کنم و نه فکر میکنم ضرورتی دارد.اما نکته ای وجود دارد و آن اینکه اساسا افرادی با یک تابلو خاص باید بینند برای مجلس چه کار میخواهند بکنند. اینکه صرفا شعار بدهیم و وارد مجلس شویم که این یک چیز عوامانه است.اما اگر ما برنامه محور بشویم مسئله برای افراد مختلف با تابلوهای مختلف حل می شود.اگر شهید چمران را الگو قرار بدهیم که ایشان در پاسخ به این سوال که تعهد مهم تر است یا تخصص فرمودند حتما تقوا و تعهد مهم تر است اما اگر کسی تخصص نداشت و اصرار کرد برای اینکه در مسئولیتی قرار بگیرد حتما آدم بی تقوایی است.باید از افراد متقاضی با تابلوهای مختلف پرسید آیا از نظر علمی و عملی تخصص اینکه وارد لیست بشوند را دارند؟مجلس جایگاه صرفا شعار دادن نیست.جایگاهی است که باید بروید و در آن برنهادی مثل قوه مجریه نظارت کنید و با ایجاد قوانین ریل گذاری کنید برای کسی که در کشور کار اجرایی می کند.حتما آرمان ها و شعارها می توانند کمک کننده باشند اما صرفا با شعار دادن نمی شود مشکلات را حل کرد.اولویت گروه ها و دسته هایی که عزم حضور در انتخابات دارند باید این باشد که اولا وحدت شکنی نکنند و دوما اینکه نیروهای انقلاب با یک لیست واحد متشکل از افراد متخصص و جوان وارد شوند.
_بزرگترین چالش پیش روی مجلس یازدهم در حوزه قانون گذاری چیست و چطور می توان به مسائل کلان کشور توسط قانون گذاری سر و سامان داد؟
باید مشکلات را تقسیم به مهم و مهم تر کرد.به عنوان کسی که کار کرده است،برای مجلس برنامه نوشته ام و مشکلات را ناشی از عدم وجود برنامه می دانم.بالاخره باید یک جایی از نقد و آسیب شناسی عبور کنیم و به عنوان جوانانی که پای کار آمده اند برای حل مشکلات برنامه بدهیم.باید به موضوعات با اولویت بپردازیم.بعد از اتفاقات آبان ماه از یک سو و فشار و تورم و گرانی از سوی دیگر به نظر من مهمترین موضوع،پرداختن به قوانینی است که بیست میلیون ایرانی که امروز تحت فشار و تنگنای شدید هستند را از این وضعیت خارج کند.باید بعد از ورود به مجلس برنامه ها به سمتی برود که این بیست میلیون نفر را با ایجاد یک سری قوانین حمایتی از وضعیتی که الان در آن قرار گرفته اند نجات بدهد و در گام دوم برویم به سمت اصلاح ساختارهای مجلس که آسیب دیده است.یعنی ساختاری چون نظارت که باید در طبقه به طبقه نسبت به قوه مجریه درست انجام می شده است دچار مشکل شده است.ابتدا باید نظارت را سر و سامان داد و اگرنه حتی اگر ده ها قانون هم ثبت بشود و نشود به اجرای آنها نظارت کنیم این قوانین تلف می شوند.پس مهمترین اقدام عملی اصلاح حوزه نظارت است.
مهمترین عامل هم رای مردم است.مردم باید افرادی را انتخاب کنند که بتوانند ناظران خوبی باشند.چطور این ناظر خوب از بین رفته است؟اینکه امروز متاسفانه می بینیم عامل ضعف نظارت وجود افراد موسوم به وکیل الدوله ها است.باید آسیب وکیل الدولگی را در مجلس حل کنیم تا ادم ها وکیل مردم باشند نه وکیل دولت ها و بتوانند نظارت به دولت را درست انجام بدهند.بدون اینکه با وعده و وعید استخدام اطرافیان و گرفتن وام های آنچنانی و نکاتی از این دست وکیل الدوله بشوند.
به نظرم این دو شاخه مهم یعنی پرداخت به بیست میلیون ایرانی تحت فشار و تنگنای شدید اقتصادی و حل کردن معضل نظارت به عنوان یکی از کارکرد های مهم نهاد قوه مقننه،مهم ترین نکاتی است که می شود به آنها پرداخت.
_با توجه به نارضایتی هایی اخیر که بروزش در آبان ماه بود،چشم انداز مشارکت عمومی را چطور می بینید؟
وضعیتی که در آن قرار گرفته ایم محصول عملکردی جریانی است که وعده و وعیدهایی داده است. در دولت و در مجلس و حتی در شورای شهر وعده هایی داده شد و امروز هیچکدام از وعده ها اقلا در 90 درصد موارد محقق نشده اند.نارضایتی اصلی مردم از عدم تحقق وعده و وعید است یعنی آدم هایی آمدند وعده زندگی بهتر و اقتصاد بهتر دادند.وعده آفتاب تابان و تدبیر و امید دادند.چه در مجلس و چه در دولت.بالاخره عمل نکردن به وعده موجب سرخوردگی می شود و این سرخوردگی حتما روی مشارکت اثر گذاشته است.وقتی مردم فکر می کنند وعده ای که برای آن رای داده اند واقعیت نداشته است و یا کسی برای انها تلاش نکرده است خب می گویند چه فایده ای دارد الان گروه دیگری وعده بدهد و به او رای بدهیم؟ من فکر میکنم مشارکت لطمه خورده است اما ما وظیفه داریم وعده های عملیاتی بدهیم یعنی اینکه صریح به مردم بگوییم ما می رویم و این تعداد کار را انجام می دهیم.کارهایی که نه آرمان و نه شعار است بلکه میشود آنها را به واقعیت نزدیک کرد.
باید تلاش کنیم اعتماد مردم را جلب کنیم تا در انتخابات شرکت کنند اما این دفعه اسیر فضای مجازی و عملیات روانی شبکه های اجتماعی نشوند و با واقع بینی به افرادی رای بدهند که فکر میکنند این افراد می توانند ان تحول و تغییر را حداقل نسبی انجام بدهند و این با شرایط موجود کاری سخت اما شدنی است.باید تلاش کنیم این اتفاق بیفتد.
_اوضاع و احوال اردوگاه اصلاح طلبان را چطور ارزیابی می کنید؟
بالاخره اصلاح طلبان کارنامه ای دارند . در شورای شهر ببینید سه شهردار هر کدام به دلایل مختلف تغییر می کنند و مثلا نماد این مسئله در شهرداری می شود آقای نجفی با وضعیتی که به وجود اورد.
در مجلس کارنامه اصلاح طلبان را می بینیم نمادش آقای عارف و فراکسیون امید و عملکردش می شود.در دولت حمایت صد در صدی اصلاح طلبان را می بینیم نمادش می شود اقای جهانگیری با وضعیت و کارکردی که دولت داشته است و مجوع اینها باعث شده فضای اصلاح طلبان فضای خوبی نباشد چون در میدان عمل حرفی برای گفتن نداشتند و نتوانستند حداقل های وعده هایی که دادند را عمل کنند.نتیجه اش هم شده اینکه رئیس فراکسیون موثرشان امروز در انتخابات ثبت نام هم نمی کند به دلیل نارضایتی که حتی در بدنه خودشان وجود دارد.به همین دلیل خودشان هم خیلی امیدوار نیستند و اوضاع خوبی ندارند و من فکر میکنم تنها استراتژی آنها دل بستن به ایام پایانی،ایجاد دوقطبی های کاذب و سوار شدن بر موج فضای مجازی و ترساندن مردم است.مثل کارهایی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 انجام دادند که اگر فلانی بیاید دیوارکشی می شود و جنگ می شود و از این دست کارها.شاید با این کارها بتوانند باز به اهدافی برسند اما در مجموع چیزی جز شعار برای آنها نمانده است. نوع ثبت نام های اصلاح طلبان در انتخابات نشان می دهد خودشان هم به اوضاع نامطلوبشان واقفند و دل به همان دو قطبی های سابق بسته اند.
-از چند وقت پیش مسئله استیضاح آقای روحانی مطرح بود و اخیرا هم استعفای ایشان مطرح شد.نظر شما چیست؟
اساسا طرح این مسائل،طرح مسائل انحرافی است.ما صد در صد مخالف استعفا هستیم. صد در صد مخالف حرف برخی در مورد استعفا و عدم کفایت هستیم.بالاخره کسی آمده وعده هایی داده و رایی آورده است و تا پایان باید در منصبش بماند و تلاش کند وضع موجود را تغییر بدهد.
دولتی ها حتما استقبال می کنند از اینکه فردا صبح مسئولیت را واگذار کنند چون در وضعیتی قرار گرفته اند که کار سختی است. در مجموع ما مخالف استیضاح و طرح عدم کفایت هستیم و فکر میکنیم دولت باید تا دقیقه پایانی بماند و تلاش کند به وعده هایش طبق حرفی که زده است عمل کند و مهمترین کاری که مجلس پیش رو دارد این است که در این موضوع تلاش بکند دولت وادار به حرکت بشود.اگر مجلس درست و کارآمدی تشکیل بدهیم و به کارکردهای نهاد مجلس عمل بشود می تواند دولت را وادار کند از این خستگی و تنبلی و رهاکردن امور خارج شود و حداقل وضعیت فعلی را بهبود ببخشد.