به گزارش راهبرد معاصر؛ پرداخت پول استراماچونی از جمله مباحثی است که در روزهای گذشته رسانه های اصلاح طلب برای رپرتاژ خبری FATF بر روی آن کار کرده اند، آنها مدعی این هستند که نپذیرفتن لوایح سی اف تی و پالرمو در ایران مانع از این شده است تا دستمزد این مربی خارجی پرداخت شود، از این حیث آنها استدلال میکنند که با پذیرش اف ای تی اف موانع مبادلاتی ما با دنیا برداشته شده و دیگر مشکلی نخواهیم داشت.
مشکل استراماچونی چیست؟
به زبان ساده پول استراماچونی توسط صرافی ها و با بسته های 3 تا 4 هزار دلاری از منابع متعدد به حساب او واریز شده است لکن به دلیل تشخیص FIU ایتالیا این پولها در حساب او بلوکه شده است، FIU واحد اطلاعات مالی هر کشوری است که رصد حسابهای بانکی را بر عهده داشته و وظیفه مقابله با پولشویی را بر عهده دارد. این شکل انتقال پول استراماچونی بنا بر نظر این واحد پولشویی محسوب میشود و استراماچونی باید به این واحد توضیحات لازم را بدهد.
توپ در زمین استراماچونی
به صورت مرسوم برای سایر مربیان یا بازیکنان خارجی نیز رویه این است که چنین مسائلی در قرارداد مطرح میشوند، حال آنکه چنین مشکلی برای استراماچونی پیش آمده است مشکل خود اوست نه طرف ایرانی
دلیل اصلی مشکل استراماچونی این نیست که طرف ایرانی استانداردهای FATF را نپذیرفته بلکه مشکل اش این است که ایتالیا استانداردها را پذیرفته و اعمال کرده است.
چرا از سازوکار صرافی برای پرداخت پول استراماچونی استفاده شد؟
شاید بپرسید که چرا پول به صورت بسته های کوچک و از منشاهای مختلف به ایتالیا رفته است؟ پاسخ سوال اینجا نه در FATF که در سازوکارهای تحریمی آمریکا نهفته است، واحد اطلاعات مالی آمریکا(FINCEN) که خواهر دوقلوی اوفک در خزانه داری آمریکاست یک سری پرچم های قرمز برای تبادلات مالی تعریف کرده که نسبت به مبادلات مالی اتباع ایرانی واکنش تحریمی نشان میدهد، به همین دلیل برخی راهکارها برای نقل و انتقالات مالی در واقع بسیار سختتر هستند و راهکار استفاده از صرافی بهترین راهکار است، چراکه با سازوکار صرافی منشا پول از بین میرود. پس به صورت مشخص مشکل نه در نپذیرفتن FATF که در لایه تحریمی آمریکاست.
آیا خبرگزاری های اصلاح طلب نمیدانند سی اف تی و پالرمو چیست؟
همین که بسیاری اسناد در رابطه با توصیه نامه سازوکار FATF در کشور تاکنون اصلا ترجمه نشده است همین نکته مهم را میرساند که درصد معناداری از کسانی که در رابطه با FATF صحبت میکنند اصلا اطلاعاتی در رابطه با FATF ندارند، به عنوان مثال گزارش ایسنا در رابطه با مسئله استراماچونی را یک بار مرور میکنیم:
«زمانی که قصد داریم از دانش یک سرمربی خارجی استفاده کنیم باید مطالبات او را نیز پرداخت کنیم، اگر FATF تصویب نشود و جامعه جهانی ما را در لیست سیاه قرار دهد به طور حتم امکان نقل و انتقال پول از مجاری رسمی و قانونی وجود ندارد و مشکلات در این خصوص مضاعف خواهد شد، حتی حسابهای ما در فدراسیون جهانی فوتبال و کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز مسدود میشود و امکان مبادلات پولی وجود ندارد. علاوه بر این در هر بانک دیگری که حساب داشته باشیم مسدود خواهد شد و یک دردسر بزرگ همراه میشویم و باید به فعالیتهای زیرزمینی برای نقل و انتقالات پولی و مالی روی بیاوریم»
واضحا وقتی خبرنگار سرویس ورزشی در رابطه با FATF صحبت میکند یعنی زوال معنا رخ داده است! نگارنده این تحلیل از کارکرد اساسی FATF اطلاعی ندارد، اساسا هیچ حسابی به خاطر این موضوع مسدود نمیشود، بلکه سازوکار FATF یک توصیه نامه به نهادهای مالی منتشر میکند که کشورها بر اساس ریسک تبادل مالی رتبه بندی شده اند، در صورت نپذیرفتن لوایح سی اف تی و پالرمو از سوی ایران، این نهاد ایران را یک کشور حاوی ریسک تلقی کرده و به نهادهای مالی توصیه میکند در ارتباط با ایران ملاحظات بیشتری را بپذیرد.
شاید اینکه خبرنگار سرویس ورزشی را مجبور کنند تا در رابطه با FATF بنویسد بی تاثیر در محتوای موافقان این مسئله نیست! همین گزارش ایسنا را کار نیما علیپور است؛
حال همین نام را در همین سایت جستجو کردیم؛
نتایج جالب است: بدون شرح!
با مطالبات غیرواقع مسأله ی اساسی کشور را به حاشیه نبریم!
نشريه يوروماني، نوامبر ٢٠١٦ استعاره ای از کار با ایران را منتشر کرده بود، این نشریه میگوید مشکلات اساسی ایرانیان نه در مسائلی مانند FATF که در تحریم ثانویه آمریکا در درجه اول و بانکهای ضعیف و نهادهای رگولاتور مالی ایرانی در درجه دوم است.
واضح است که اصلاحات داخلی ای که اموری همچون؛
در نظر نگیرد یک مطالبه غیراساسی است.
بهره سخن
اینکه از بی اطلاعی بسیاری در رابطه با FATF استفاده شود و اهداف سیاسی(آن هم بر خلاف منافع ملی) پی گرفته شود قطعا به دور از رویکردهای مفید برای جامعه است، مشکل استراماچونی به هیچ وجه از FATF منشا نمی گیرد.