به گزارش راهبرد معاصر؛ انتخابات آمریکا به زودی بین دو نامزد دموکرات و جمهوری خواه برگزار می شود، به عبارتی رقابت تنگاتنگی بین آقایان ترامپ و جو بایدن سر می گیرد و مردم آمریکا باید یکی از این دو نفر را برای اداره کشور در چهار سال آینده انتخاب کنند. هر چند آقای ترامپ در دور گذشته توانسته بود بر مسند ریاست جمهوری آمریکا بنشیند، اما ضعف در مدیریت کرونا و رفتار توهین آمیز او نه تنها با کشورهای هم پیمان، بلکه با مردم کشور خود و سردمداری گروه های نژادپرستی محبوبیتی برای او در آمریکا و در عرصه جهانی باقی نگذاشته است. از سوی دیگر عکس العمل مردم آمریکا در مقابل کشته شدن یک سیاهپوست به دست پلیس این کشور بسیار شدید بوده است و در همین رابطه ترامپ به خاطر مواضعی که اتخاذ کرد اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده است. قیام مردم امریکا علیه نژاد پرستی که ابعاد بی سابقه ای یافته و بیشتر از یک ماه در آمریکا به طول انجامیده است، احتمال ریزش آرای آقای ترامپ را به شدت افزایش داده است، بنحوی که حتی جمهوری خواهان سرشناسی نیز تشکل هایی برای ممانعت از پیروزی مجدد آقای ترامپ ایجاد کرده و در آن فعالیت می کنند، موضوعی که در آمریکا بی سابقه است.
هر چند در آمریکا رای مردم مستقیما در انتخابات ملاک انتخاب رئیسجمهور نیست، اما تحولات مهمی که از روي کار آمدن آقای ترامپ در سطح جهانی و در داخل آمریکا رخ داده است که با شیوع کرونا اقتصاد آمریکا را دچار بحران شدیدی کرده است دامنه مشکلات این کشور و به تبع آن مدیریت آقای ترامپ را به شدت افزایش داده است، به نحوی که نزدیک به ۵۰ میلیون نفر در این کشور بر اثر کرونا بیکار شده اند و مطابق با گزارشات منتشر شده در آمریکا در صورت برطرف شدن کرونا و برداشته شدن محدودیت ها، ۴۰ درصد تازه بیکار شدگان، دیگر امکان بازگشت به سرکار خود را نخواهند داشت.
از سوی دیگر بدهی دولت فدرال آمریکا به ۲۶ تریلیون دلار رسیده است، یعنی ۵۲۰ برابر درآمد سالانه نفت ایران در شرایط قبل از تحریم، بدهی که روز به روز در حال افزایش است، این در حالی است که بدهی کل آمریکا به حدود رقم ۷۸ تریلیون دلار رسیده است، یعنی معادل ۱۵۸۰ برابر درآمد نفتی ایران در شرایط قبل از تحریم! از سوی دیگر تمام دلار های آمریکا چاپ شده و در دست مردم جهان را می توان به عنوان بدهی پنهان آمریکا در نظر گرفت. با روی کار آمدن آقای ترامپ وضعیت آمریکا به مراتب وخیم تر از قبل شده چرا که وی با خروج از تعهدات بین المللی و زیر پا گذاشتن آنها و رویارویی اقتصادی و تحریم چین، روسیه و حتی اتحادیه اروپا و ایجاد مشکل با ناتو دامنه مشکلات روابط آمریکا را حتی به هم پیمانان خود گسترانیده است. با اینکه در یک مقطع زمانی چین و روسیه نیز به قطعنامه تحریم علیه ایران رای داده بودند، اما امروز این کشورها تحت سیاست های آقای ترامپ مورد تحریم آمریکا قرار گرفته اند، لذا هر چه تعداد کشورهای تحریم شده از سوی آمریکا بیشتر شود به نفع ایران است. گسترش تحریم های مالی علیه کشورهای دیگر از سوی آمریکا موجب شده این کشورها برای رهایی از سلطه دلار در تجارت جهانی تلاش کنند، بنابراین این موضوع زنگ خطری را برای اقتصاد آمریکا به صدا در آورده است زیرا تا زمانی که دلار واحد پول بین المللی است آمریکا با چاپ دلارهای بی پشتوانه می تواند مشکلات خود را به سایر کشورها و سایر ملت ها منتقل کند، اما اگر دلار موقعیت جهانی و انحصار خود را در تجارت جهانی از دست بدهد این مساله به مراتب از انفجار چندین بمب اتم در این کشور خطرناک تر است، واقعیت بزرگی پیش روی اقتصاد جهانی قرار دارد که کشورها باید توجه زیادی به آن داشته باشند.
به هر حال دنیا در حال عبور از جهان تک قطبی و حرکت به سمت چندقطبی شدن است، لذا حتی با پیروزی نماینده حزب دمکرات نیز آمریکا نمی تواند مانع این تغییر مهم شود، هرچند ترامپ با اعمال خود موجب تسریع در این روند گردیده است و شدت گرایش به تجزیه خود آمریکا را هم بیشتر کرده است. شواهد حاکی از این است که در روز استقلال آمریکا پرچم این کشور توسط مردمش در مقابل کاخ سفید به آتش کشیده شد، مسئله بسیار معنی داری که نشان می دهد موضوع وطن پرستی و غرور در آمریکایی ها به شدت کاهش یافته است و به وضوح می توان گفت که آمریکا مسیر نزول و سقوط را طی می کند. تاریخ به یاد دارد زمانی سران کشورها برای ملاقات با رئیس جمهور آمریکا حاضر بودند امتیازات زیادی به این کشور اعطا کنند، اما امروزه بسیاری از آنان تمایل ندارند دعوت آمریکا برای رفتن به این کشور را بپذیرند، نمونه اخیر آن نخست وزیر کاناداست که به بهانه کرونا از سفر به آمریکا به دعوت ترامپ امتناع نمود.
شرایط نشان می دهد که نامزد دموکرات ها آقای جو بایدن شانس بسیار زیادی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دارد، اما با رفتن ترامپ و آمدن جو بایدن تغییری در دشمنی آمریکا علیه ملت ایران به وجود نمی آید چرا که دموکرات ها در دشمنی با ایران از ترامپ چیزی کم ندارند، سرسپردگی به رژیم صهیونیستی به خصوص در سیاست خاورمیانه ای آنها و به ویژه در رابطه با ایران به وضوح مشهود است. در حقیقت مقامات آمریکایی حاضرند منافع سایر کشورها و حتی منافع کشور خود را به پای صهیونیست ها قربانی کنند، زیرا رئیس جمهور، اعضای پارلمان، سنا و وزرای این کشور با حمایت های تبلیغی، مالی و سیاسی صهیونیست ها روی کار می آیند و در مسوولیت باقی می مانند لذا رفتن ترامپ یا روي کار آمدن فرد دیگری در آمریکا برای ما فرق چندانی نمی کند چرا که آنها در خیال خام خود به دنبال شکست و تسلط کامل بر ما هستند. نمونه روشن این موضوع آقای ترامپ است که تصور می کرد با تحریم های سخت می تواند سه ماه اقتصاد ایران را فلج کرده و ایران را به پای میز مذاکره بیاورد تا آنچه که می خواهد را به ایران تحمیل کند، اما جمهوری اسلامی هیچ گاه تسلیم آمریکا نشد، لذا بین آقای ترامپ یا آقای جو بایدن در دشمنی با ایران تفاوتی وجود ندارد هر چند که هیچ کدام از آنها نمی توانند ملت ما را به زانو در بیاورند، چرا که ملت ایران نشان داده توان تبدیل تهدیدات به فرصت را دارد،آن چنان که استراتژیست های دوست و دشمن بر این اعتقاد هستند که تمدن بزرگ اسلامی رو به شکل گیری است و ایران رهبر طبیعی تمدن بزرگ اسلامی رو به شکل گیری به شمار می رود.
بی تردید آینده روشنی پیش روی کشور ما قرار دارد و امید می رود با مدیریت جدید منتخب ملت، دولتمردانی روی کار بیایند که نقاط ضعف و قوت خود و دشمنان را بهتر بشناسند، اهل تساهل و تسامح با دشمن داخلی و خارجی نباشند و لحظه ای در مقابل زیاده خواهی های دشمنان کوتاه نیایند.