به گزارش راهبرد معاصر؛ مطابق متن برجام، روند حل و فصل اختلافات در مورد این توافقنامه عمدتا در ماده ٣۶ و ٣٧ ذکر شده است. در واقع کلیت روند بر این اساس بنا شده که اگر هر یک از کشورها معتقد به عدم عمل به تعهدات طرف مقابل باشد، در یک فرایند سه مرحله ای موضوع در داخل کمیسیون مشترک حل و فصل اختلافات یا کمیسیون فنی، که کمیسیون مشترک نامیده می شود حل خواهد شد، بنابراین حل اختلافات در کمیسیون در سه مرحله دنبال می شود. بعد از عبور از این سه مرحله اگر طرف شاکی قانع نگردید و هنوز بر موضع خود پافشاری کرد، کشور شاکی می تواند موضوع را به شورای امنیت ارجاع دهد، بنابراین فرایند حل اختلاف دو مرحله ای است یکی در داخل برجام و دیگری در شورای امنیت، بنحوی که اگر موضوع مورد اختلاف در کميسيون مشترک داخل برجام حل نشود، اولین مرحله ای که در برجام لحاظ شده، کشور معترض به کمیسیون فنی شکایت می کند و موضوع مورد بررسی کارشناسان فنی قرار می گیرد تا براساس بررسی های به عمل آمده رضایت کشور شاکی اخذ شود. پانزده روز کاری برای برررسی شکایت و حل فصل آن در نظر گرفته شده است، مگر اینکه روی زمان بیشتر توافق صورت بگیرد. در صورتی که کشور شکایت کننده از روند انجام شده رضایت نداشته باشد، مساله از کميسيون مشترک برجام برای حل اختلاف به وزرای ١±۵ ارجاع داده می شود، تا موضوع یک بار دیگر توسط وزرا مورد بررسی قرار بگیرد، تا دو طرف شاکی و کشور تحت اتهام، مواضع خود را در طول پانزده روز کاری عنوان کنند، مگر اینکه زمان بیشتری درخواست و اعمال شود.
اگر در این مرحله کشور شکایت کننده رضایت خود را اعلام کرد تا حدودی مشکل حل شده است، در غیر این صورت هیات داوری سه نفره ای یک بار دیگر با حضور شاکی، متشاکی و طرف سومی که با رضایت دو طرف شاکی و متشاکی تعیین شده است، هر چند که نظر هیات سه نفره الزام آور نیست، اگر طرف شکایت کننده راضی شد از شکايت صرف نظر می شود، در غیر این صورت موضوع به شورای امنیت ارجاع داده می شود تا وارد ماده ٣٧ توافق برجام در مورد حل اختلاف یا به تعبیر واضح تر روند بازگشت خودکار تحریم های تعلیق شده علیه ایران توسط طرف شکایت کننده شود.
در این مرحله توافق برجام مساله اینگونه طی می شود که دولت عضو برجام به عنوان شاکی که در سه مرحله قبلی قانع نشده و همچنان بر شکایت خود اصرار دارد می تواند موضوع را به شورای امنیت ارجاع دهد و در شورای امنیت برای شکایت خود استدلال کند که طرف مقابل مثلا ایران به صورت جدی تعهدات خود را زیر پا گذاشته یا به تعبیر عامیانه روح برجام را نقض کرده، بنابراین کشور شکایت کننده قطعنامه ای مبنی بر بازگرداندن دوباره تحریم ها یا به زبان فنی توقف ادامه تعلیق تحریم ها را خواستار می شود.
در این بین ماده ۳۷ بر این موضوع تاکید می کند که سایر اعضای شورای امنیت ظرف ۳۰ روز وقت دارند تا به این قطعنامه اعتراض کنند یا اعتراض نکنند، اگر اعتراضی صورت بگیرد طرف شکایت کننده که یکی از اعضای دائم است میتواند خواستار بازگشت مجدد تحریم ها شود، اما اگر شکایتی صورت نگیرد یا از سوی شورای امنیت نظری داده نشود بعد از ٣٠ روز تحریم ها خود به خود بر می گردد، پس ماده ۳۷ از موادی است که زمینه سرگردانی کارشناسان را ایجاد کرده است. برخی از کارشناسانی که معتقدند بندی به نام مکانیزم ماشه در برجام وجود ندارد، باید دقت کنند که در واقع آمریکایی ها اسم فرآیندی که در ماده ۳۷ آمده را مکانیزم ماشه یا بازگرداندن خودکار تحریم ها یا هر اسم دیگری مثل بازگشت تحریم ها بدون امکان استفاده از حق وتو گذاشته اند، بی تردید آمریکایی ها ساز و کار پیچیده ای در این موضوع در برجام طراحی کردند تا رییس جمهور وقت آمریکا، آقای اوباما قادر به پاسخگویی به افکار عمومی داخلی آمریکا و لابی های ضد ایرانی طرفدار اسرائیل و لابی های صهیونیستی باشد تا نگرانی انها را از اقدامات ایران و بازگشت تحریم ها در صورت نقض برجام از سوی ایران برطرف کند، به این معنا که اگر ایران تعهدات خود در قبال برجام را نقض کرد حتی چین و روسیه هم با حق وتوی خود نتوانند مانع بازگشت تحریم ها شوند، یعنی آمریکا در این ماده ناممکن بودن استفاده از حق وتو را بسیار ظریف لحاظ کرده است.
به هر حال ما نباید گرفتار واژه ها شویم، چون دعوا سر این مسئله نیست، بلکه ذات و هدف بند ۳۷ برجام مهم است که چنین مکانیزمی در آن طراحی شده، ولی چون به زبان حقوقی پیچیده ای طراحی شده بنابراین افرادی که با ادبیات خلع سلاح حقوق بین الملل و ادبیات موافقت نامه ها آشنا نباشند، ممکن است به همین راحتی نتوانند برداشت درستی از ماده ۳۶ و ۳۷ داشته باشند، چرا که در این ماده ها اسمی از مکانیزم ماشه به میان نیامده و برای این فرایند اسمی تعیین نشده است، بنابراین هرکسی مختار است روی این فرایند برای خود اسمی بگذارد. طرف های مذاکره کننده در داخل کشورهای خود دستشان برای نامگذاری این بند باز گذاشته شده است.
دولت جمهوری اسلامی ایران این بند را به یک فرآیند پیچیده حقوقی تعبیر کرده، به خیال اینکه امکان استفاده از آن وجود ندارد. تیم مذاکره کننده ایران همان زمان در انتقاد از بند ۳۷ گفته بود و خود آقای ظریف هم به این مساله اشاره کرد که امکان استفاده از این مکانیزم بسیار سخت و دشوار است اما به هر حال چنین مکانیزمی در ماده ۳۷ توافق برجام آمده و کسانیکه برجام را به دقت خوانده اند می دانند که این مساله علی رغم آنچه تیم مذاکره کننده ایران عنوان می کند، وجود دارد.
به نظر می رسد در حال حاضر با خروج آمریکا از برجام دچار خلاء حقوقی شده ایم. در واقع در مورد اینکه اگر غیر از ایران کشور دیگری از برجام خارج شود، شیوه خروج آن کشور و عدم تاثیر گذاری در برجام بعد از خروج، ساز و کار معینی برای چنین موضوعی در نظر گرفته نشده، البته ساز و کار شکایت بر اساس ماده ۳۶ وجود دارد منتها مسیری که ایران طی کرد منجر به حصول نتیجه لازم برای ایران نشد، به این دلیل که در طول مذاکرات اساساً در این مورد بحث آنچنانی نشد و تیم مذاکره کننده دولت ایران هم اصراری بر روشن شدن زوایای مهم این مساله ویژه نداشت، لذا در حال حاضر به دلیل خروج آمریکا از برجام، کم و بیش با خلاء حقوقی مواجه هستیم.
ایران با استناد به اصل اقدام متقابل بعد از خروج آمریکا از برجام تعهدات خود را در پنج مرحله کاهش داد و آمریکا هم به دلیل خروج از برجام بر اساس مفاد برجام حق استفاده از حقوق ذکر شده در برجام را ندارد. در واقع قاعده کلی در حقوق بین الملل و کنوانسیون های بین المللی این است اگر کشوری عضو توافقی نباشد نه در قبال آن توافق تعهدی دارد و نمی تواند از حقوق ذکر شده در آن تعهد بهره مند شود، بنابراین در حال حاضر آمریکا با دستور اجرایی آقای ترامپ از برجام خارج شده و امکانی برای استفاده از ماده ۳۷ یا مکانیزم ماشه ندارد، این یک موضوع صریح و مشخص است اما باقی ماندن ایران در برجام و اینکه به بخشی از تعهدات خود همچنان عمل می کند موجب وضعیت خاصی شده و خلاء حقوقی را ایجاد کرده که معادلات سیاسی را بر هم زده است. به هر حال روسیه، چین و اتحادیه اروپا با اقدام آمریکا در استفاده از بازگرداندن خودکار تحریم ها مخالفت کرده اند، باید منتظر اتفاقات بعدی شورای امنیت باشیم.
به نظر می رسد آمریکایی ها اگر از طریق شورای امنیت قادر به بازگشت تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران نباشند با بیانیه یک جانبه ای اعلام می کنند تحریم ها را بر می گردانند و احتمالاً روسیه و چین و اتحادیه اروپا اعلام می کنند به دلیل اینکه آمریکا از طریق شورای امنیت به خواسته خود نرسیده آنها نیز تحریم ها را اجرا نخواهند کرد، لذا اینجا نقش اتحادیه اروپا بسیار مهم است و باید منتظر رویکرد بعدی آنها باشیم، اما تا اتمام فرصت ٣٠ روزه باید منتظر باشیم که آیا وضع فعلی که در حال حاضر به نفع ایران است ادامه خواهد داشت یا رئیس دوره ای بعدی شورای امنیت تفسیر دیگری ارائه خواهد کرد! یا یکی از کشورهای میکروسکوپی و ریز مثل دومینیکن ممکن است در این بین بیانیه ای صادر کند و آمریکا در پی این بیانیه بهانه لازم برای بازگشت تحریم ها را به دست آورد. به هر حال یک کشمکش حقوقی و سیستم سیاسی بی سابقه ای در شورای امنیت برپا شده و آمریکا به دلیل وضعیت شکننده آقای ترامپ در انتخابات داخلی این کشور تا جای ممکن تلاش می کند تا تحریم ها را به صورت یکجانبه علیه جمهوری اسلامی ایران بازگرداند، چرا که آقای ترامپ نشان داده اهمیتی به بندهای حقوقی و قید و بند توافق های بین المللی نمی دهد، لذا سناریوی محتمل تری که فعلاً نمی توانیم درباره آن نظر قطعی بدهیم در پیش است هر چند که می توان گفت به نظر می رسد آمریکا به صورت یک جانبه بازگشت تحریم ها را اعلام می کند تا ترامپ از این موضوع بتواند در رقابت ریاست جمهوری به نفع خود استفاده کند.