لزوم پذیرش جایگاه مهم ایران در خاورمیانه از سوی آمریکا-راهبرد معاصر

لزوم پذیرش جایگاه مهم ایران در خاورمیانه از سوی آمریکا

فشار حداکثری آمریکا پس از خروج این کشور از برجام به اوج خود رسیده است، هرچند تحریم ها مشکلاتی را برای ایران بوجود آورده، اما نتوانسته هدف اصلی دولت ترامپ، یعنی کشاندن ایران به میز مذاکره را محقق نمایید. به نظر می رسد آمریکا باید با توجه به نقش و جایگاه مهم ایران در منطقه، سازوکار جدیدی برای تعامل با این کشور در پیش بگیرد.
جودت بهجت؛ استاد مرکز مطالعات استراتژیک خاور نزدیک دانشگاه دفاع ملی
تاریخ انتشار: سه‌شنبه ۰۸ مهر ۱۳۹۹ - 29 September 2020

لزوم پذیرش جایگاه مهم ایران در خاورمیانه از سوی آمریکا

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ از سال 1980م مناسبات دیپلماتیک و سیاسی ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران قطع شده است. البته فقدان کانال های رسمی دیپلماتیک تمام ماجرا را بیان نمی کند بلکه در طی چهار دهه، دو کشور یکدیگر را به عنوان دشمنان متخاصم در نظر گرفته و به فعالیت های خصمانه اقتصادی و دیپلماتیک و گهگاهی به تقابل و کشمکش های نظامی مستقیم و غیرمستقیم روی آورده اند. در طی دوران پرزیدنت دونالد ترامپ و تصمیم وی بر خروج از برجام و اجرای استراتژی «فشار حداکثری» خصومت ها بین طرفین را به اوج خود رسانده است.

 

در چند هفته گذشته قبل از انتخابات نوامبر، پرزیدنت دونالد ترامپ به تشدید تنش با ایران مبادرت ورزیده که می توان به اعزام ناو هواپیمابر «یو اس اس نیمیتز» به خلیج فارس و تلاش واشنگتن برای تمدید تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران اشاره کرد که با واکنش منفی کشورهای اروپایی، روسیه و چین همراه شد.

 

چرا حالا؟

چهار سال پیش، دونالد ترامپ به شدت با توافق هسته ای امضا شده توسط باراک اوباما رئیس جمهور سابق مخالفت کرد. در ماه مه 2018، ایالات متحده رسما از توافق خارج شد و از آن زمان تحریم های اقتصادی سختگیرانه ای علیه ایران اعمال نمود. در این راستا ایالات متحده آمریکا با انزوای ایران و تضعیف اقتصاد این کشور از طریق استراتژی فشار حداکثری درصدد تحریک ایران به رویارویی نظامی بود. شکی نیست که این تحریم ها ضربه سنگینی به اقتصاد ایران وارد کرده، اما با این وجود تاکنون استراتژی فشار حداکثری نتوانسته تهران را به میز مذاکره برگرداند و رهبران این کشور را مجبور به تسلیم کند. بلکه در مقابل ایران ضمن افزایش ذخایر اورانیوم غنی شده، به توسعه برنامه موشکی خود ادامه داده است.

 

علاوه بر این، رهبران ایران در پاسخ به آنچه آنها به عنوان تحریکات آمریکایی قلمداد می کنند، بسیار محتاطانه عمل کرده اند. رهبران ایران بر این باورند که چند هفته قبل از انتخابات، رویارویی نظامی با ایالات متحده احتمال پیروزی مجدد رئیس جمهور ترامپ را افزایش می دهد. هر چند که به طور رسمی رهبران و مقامات ایران بر این عقیده هستند که انتخابات نوامبر یک امر داخلی ایالات متحده است و تهران هیچ از یک از نامزدها را بر دیگری ترجیح نمی دهد.

 

پرزیدنت دونالد ترامپ اظهار داشت که در صورت پیروزی در انتخابات ظرف چند هفته توافق نامه جدیدی را با ایران امضا خواهد کرد. در همین حال جو بایدن معاون رئیس جمهور سابق اعلام کرد که در صورت پای بندی ایران به تعهدات برجامی، واشنگتن به توافق هسته ای بازخواهد گشت. صرف نظر از نتیجه انتخابات ماه نوامبر، سیاست ایالات متحده در قبال ایران باید مجددا مورد بازنگری قرار بگیرد و رویکرد تازه ای اتخاذ شود.

 

با وجود ضعف شدید اقتصاد ایران و سومدیریت در مقابله با اپیدمی کروناویروس، اما به نظر می رسد هیچ مخالفت ریشه ای با جمهوری اسلامی در داخل یا خارج از کشور وجود ندارد و بنابراین ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن باید جایگاه و موقعیت ایران را مورد پذیرش قرار دهند.

 

در این شرایط ما باید به مسئله ایران فراتر از دوره های انتخاباتی چهارساله یا هشت ساله بنگریم و بیشتر بر ابعاد ژئوپلیتیک و استراتژیک بلندمدت تاکید کنیم که احتمالا در دراز مدت سیاست ها و راهبرد های آمریکا و ایران را مشخص می کند.

 

ایالات متحده تنها ابرقدرت و بزرگترین اقتصاد جهان همیشه در منطقه خاورمیانه مداخله خواهد کرد، ولی این لزوما به معنای حضور گسترده نظامی و سیاسی آمریکا در این منطقه نیست. واشنگتن هم در دولت های جمهوری خواه و هم در دولت های دموکرات تلاش کرده حضور خود را در این منطقه کاهش دهد. یک موضوع مشترک در سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه و مکان های دیگر تکیه بر قدرت های منطقه ای برای محافظت و توسعه منافع آمریکا بوده است.

 

در همین حال ریشه های درگیری ایالات متحده و ایران را می توان در جغرافیا و تاریخ خاورمیانه جستجو کرد. ایرانیان به دلایل خوب، کشور خود را به عنوان قدرت مسلط در منطقه خلیج فارس می دانند. این ملت دارای یكی از تمدن های باستانی در جهان است و طی قرن ها علی رغم داشتن اقلیت های قومی و فرقه ای متعدد دارای هویت ملی قدرتمندی شده است. جمعیت زیاد آن (تقریباً 80 میلیون نفر) بیش از جمعیت ترکیبی شورای همکاری خلیج فارس است و از یک طبقه متوسط بزرگ و تحصیل کرده برخوردار می باشد. علاوه بر سابقه طولانی و مزایای جمعیتی  این کشور دارای بزرگترین ذخایر اثبات شده هیدروکربن در جهان است.

 

عامل اصلی سیاست منطقه ای ایران احساس قوی «قربانی شدن» است. بدون حضور قدرت های خارجی بحث بر سر این است که قدرت منطقه ای غالب چه کشوری خواهد بود. با بیان متفاوت در طی ده های گذشته حضور روسیه، انگلیس و اکنون ایالات متحده، برتری «طبیعی» تهران در منطقه را انکار کرده اند. رهبران ایران استدلال می کنند که سلطه به معنای اشغال سرزمین های همسایگان یا تحمیل شرایط به آنها نیست. در عوض کشورهای منطقه باید بدون دخالت خارجی برای ارتقا همکاری، اجتناب از درگیری و حل اختلافات اقتصادی و سیاسی خود با روشی مسالمت آمیز  بدون دخالت خارجی با هم همکاری کنند. در این راستا محور اصلی سیاست خارجی ایران خروج قدرت های مداخله گر خارجی از منطقه می باشد.

 

قطعاً جمهوری اسلامی ایران محدودیت های خاص خود را دارد. ایران یک ملت شیعه و فارس است که بیشتر توسط همسایگان سنی و عرب محاصره شده است. روابط ایران و اکثر این همسایگان شاهد مراحل مختلف دوستی نزدیک و تنش شدید بوده است. با این حال ایران همیشه یک بازیگر برجسته منطقه ای بوده است. در این زمینه و علی رغم این واقعیت که در دولت ترامپ، روابط واشنگتن و تهران به پایین ترین نقطه خود در چهار دهه تعاملات ناآرام رسیده، اما نمی توان صلح را منتفی دانست. کاهش تنش و فهم بهتر بین واشنگتن و تهران نه تنها برای دو ملت، بلکه به همان اندازه برای ثبات منطقه و صلح جهانی مفید خواهد بود.

 

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار