قالیباف: کشور دچار ناترازی در مدیریت است برخورد قاطع پلیس با تحصن غیرقانونی مقابل مجلس / پایان ۴۰ روز تجمع بدون مجوز پزشکیان ۱۲ قانون مصوب مجلس را به دستگاه‌های اجرایی ابلاغ کرد تشریح جزییات برگزاری نماز عید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب وزیر اطلاعات: به هر تهدیدی پاسخ محکمی می‌دهیم شمخانی: پاسخ نامه ترامپ «خویشتندارانه» است امام جمعه تهران: نامگذاری امسال جهت بستن روزنه نفوذ دشمن است / آمریکا نمی‌فهمد تهدیدات بی‌اثر خواهد بود سردار نقدی: باید برای یک عملیات بزرگ آماده شویم قطعنامه راهپیمایی روز قدس: نتانیاهو قصاب غزه باید محاکمه شود قالیباف در مراسم روز جهانی قدس: تعرض به حریم ایران جرقه در انبار باروت است پزشکیان: مدعیان حقوق بشر بگویند مردم غزه چه گناهی دارند جیش الظلم حمله به واحد گشت انتظامی ایرانشهر را بر عهده گرفت | اولین تصویر از شهید حسین تیمورپور مراسم روز جهانی قدس در تهران و سایر شهر‌های کشور آغاز شد تیراندازی به عوامل گشت انتظامی در ایرانشهر/ یک پلیس شهید شد رهبر معظم انقلاب: راهپیمایی امسال یکی از با عزت‌ترین راهپیمایی‌های روز قدس خواهد بود

سه نکته درباره جریمه کرونایی/ناعادلانه، غیرعملی و با تاثیر احتمالاً منفی

همکاری مردم با دولت و به معنای اعم آن حکومت برای مهار کرونا امری قطعی و بدیهی است و در مسائل اجتماعی، غفلت از نقش مردم به نوعی ساده‌انگاری است، اما تصمیم اخیر دولت از سه جهت قابل داوری و انتقاد است.
تاریخ انتشار: ۲۰:۳۰ - ۲۰ مهر ۱۳۹۹ - 2020 October 11
کد خبر: ۶۲۵۹۹

به گزارش راهبرد معاصر آقای روحانی و برخی دیگر از مسئولان دولتی اعلام کرده‌اند که برای مهار موج سوم کرونا تصمیم گرفته‌اند که جریمه‌های مشخصی برای آنها که از ماسک استفاده نمی‌کنند درنظر بگیرند. بعضی از مسئولان دولتی، از جمله خود رئیس‌جمهور و سخنگوی دولت هم درباره چگونگی اعمال این جریمه‌ها توضیح داده‌اند.

همکاری مردم با دولت و به معنای اعم آن حکومت برای مهار کرونا امری قطعی و بدیهی است و در مسائل اجتماعی، غفلت از نقش مردم به نوعی ساده‌انگاری است، اما این تصمیم دولت از سه جهت قابل داوری و انتقاد است:

نخست: پیام ضمنی این تصمیم و توضیحات مقامات دولتی آن است که مردم مهمترین مقصر تشدید کرونا هستند؛ لذا اگر ماسک زدن رعایت شود، بر بحران هم فائق خواهیم بود. این یک مغلطه علیه سهم مردم است. اگر حقیقتاً ارزیابی منصفانه‌ای از نقش مردم و دولت درباره کرونا صورت بگیرد، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا دولتی که می‌توانست سفرها را محدود کند، دورکاری کارمندان را بهتر ساماندهی کند، اجتماعات مترو و اتوبوسها را مدیریت کند، میزان تست‌های کرونا را افزایش دهد و ده‌ها کار دیگر از این دست، مقصر و قاصر است یا مردمی که بسیاری از آنها برای لقمه‌‌ای نان، به مهلکه‌ی جان رفته‌اند؟

دوم: این تصمیم در عمل هم به نظر می‌رسد که غیرکاربردی و غیرعملی است. در توضیح نحوه‌ی عملیاتی کردن این طرح مسئولان متعددی سخن گفته‌اند که آخرین آنها آقای رئیسی معاون وزیر بهداشت در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری شب  گذشته بود. حقیقتاً بسیاری از شیوه‌هایی که آقایان می‌گویند، غیرعملی است. می‌گویند اگر راننده تاکسی یا مسافر آن تاکسی ماسک نزده باشد، راننده و مسافر جریمه می‌شوند؛ به فرض راننده با استناد به پلاک ماشین جریمه شد، مسافر اگر کارت ملی به شما نشان نداد چه می‌خواهید بکنید؟ با او وسط خیابان کتک‌کاری خواهید کرد؟ یا با خیل عظیم مسافران مترو و اتوبوس چه خواهید کرد؟ یا با عابران پیاده در محل‌های پررفت‌وآمد؟ دم زدن از تکنیک‌هایی مثل تصویربرداری و تشخیص چهره را چه کسی نمی‌داند که بیشتر شبیه طنز است؟ آیا اینگونه ادعاها بیش از آنکه کمکی به اتوریته دولت کند، مایه تمسخر و سستی اعتبار اجتماعی بقیه تصمیمات دولت هم نخواهد شد؟

از این مهمتر، برخی از مردم واقعاً ممکن است از آنجا که پولی برای تهیه ماسک ندارند، از آن استفاده هم نکنند. البته احتمالاً برخی مسئولان در دولت بخاطر سبک زندگی خود، چنین احتمالی را ندهند، اما واقعیت بیرونی، چیز دیگری است. حالا سوال از دولت اینجاست که آیا شما به همه مردم ماسک رایگان داده‌اید که می‌خواهید فقیرترین انسانها هم ماسک بزنند؟ و تازه اگر نزد، جریمه هم می‌کنید؟

اینها به معنای مباح دانستن عدم استفاده از ماسک برای مردمی که می‌توانند نیست. بلکه مشخصاً هرگونه اهمال عامدانه دراین زمینه، مشارکت رسمی در قتل انسانهاست. اما تغییر میزانسن مسئولیت اصلی از مسئولان به مردم، جوانمردانه و عادلانه نیست!

سوم: این تصمیم حتی در صورت عملی و اجرایی بودن ، بازهم احتمالاً تاثیرات مثبتی نخواهد داشت. استیون لویت و استیون دابنر در کتاب معروف Freakonomics (که به اقتصاد ناهنجاریهای پنهان ترجمه شده)، به تحقیق واقعی جالبی اشاره کرده‌اند که اینجا می‌تواند محل تأمل باشد. یک مرکز نگهداری کودکان(مشابه مهدکودک) آنگاه که با تاخیر والدین در تحویل‌گرفتن کودکانشان در بعد از ظهرها مواجه می‌شوند تصمیم می‌گیرند فکری به حال این  معضل کرده و آن را کاهش دهند. جمع‌بندی این می‌شود که برای والدین متأخر، جریمه‌ای درنظر بگیرند؛ لذا اعلام می‌شود مثلاً هریک از والدین به ازای هر 10 دقیقه تاخیر فی‌المثل 10 دلار جریمه خواهد شد. نتیجه‌ی این اقدام اما در عمل 180 درجه مخالف آنچیزی شد که تصمیم‌گیران در نظر داشتند!

لویت و دابنر می‌گویند که پیش از اجرای این تصمیم تعداد والدین تاخیرکننده در هفته، 8 مورد بود اما بعد از تصمیم، به 20 مورد در هفته، (دو و نیم برابر!) رسید.

نویسندگان مشهور این کتاب جالب، علت را اینچنین توصیف می‌کنند که با اعمال جریمه، در واقع «انگیزه‌» افراد تغییر کرده است. اگر تا قبل از اجرای تصمیم، والدین انگیزه‌های انسانی و اخلاقی و ... را در کار خود در نظر می‌گرفتند و مثلاً‌ برای جلوگیری از شرمندگی خود نزد معلمی که به  خاطر تعلل آنها از  کار وزندگی افتاده، سعی می‌کردند کمتر تاخیر کنند، حالا این تاخیر خود را با آن جریمه می‌سنجیدند و احساس می‌کردند این تاخیر درواقع معادل همان 10 دلار است.

درباره مواجهه‌ی جریمه‌ای با مسئله‌ی بحران کرونا هم ممکن است همین اتفاق بیفتد. فردی که عامدانه به شیوع کرونا کمک می‌کند درواقع در فاجعه‌ای مثل قتل احتمالی دیگران مشارکت کرده، حال اگر حد و سطح خطای او را در حد 50 یا 200 هزار تومان کاهش دهیم، چه بلایی بر سر «انگیزه‌» رفتاری انسانها خواهد آمد؟ آیا اساساً به چنین مسائلی فکر شده است؟

تسنیم

ارسال نظر