به گزارش راهبرد معاصر؛ توافق صلح اخیر بین اسرائیل، امارات متحده عربی و بحرین که با میانجی گری دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا انجام شده، نشانگر تغییر و تحول عمده در سیاست خاورمیانه می باشد. اتحاد و منافع ژئوپلیتیک در منطقه توسط نیروهای داخلی و خارجی دوباره شکل می گیرند و بازتعریف می شوند. اگرچه این نظم ژئوپلیتیک سال هاست که در حال شکل گیری است، اما تحولات اخیر منطقه ای جنبه رسمیت به آن بخشیده است.
این تغییر و تحولات منطقه ای شامل خیزش های بهار عربی، ظهور مجدد جنبش های اسلام گرا، رقابت بر سر مشروعیت رژیم های سیاسی موجود درخاورمیانه، افزایش قدرت بازیگران قدیمی و جدید مانند ایران و ترکیه، عقب نشینی و خروج نیروهای آمریکا از منطقه و واگذاری مسئولیت به متحدان منطقه ای خود، خروج آمریکا از توافق هسته ای موسوم به برجام می باشد. این تحولات مهم، توافق عادی سازی فعلی با اسرائیل را تسریع بخشیده است.
یک نظم منطقه ای جدید
در یک دهه گذشته تحولات فوق سطح قابل توجهی از ناامنی را در بین دولت های استبدادی و اقتدارگرا خاورمیانه ایجاد کرده است و این مسئله آن ها را ترغیب می کند تا برای تضمین ثبات و بقای رژیم به سمت اتحادهای بی سابقه قدم بردارند. اتحاد جدید بین اسرائیل و کشورهای بزرگ خلیج فارس جدا از همکاری های امنیتی و نظامی، در راستای منافع مشترک یعنی حفظ وضع موجود منطقه ای و مقابله با نفوذ و قدرت ایران در منطقه می باشد. اهداف نظم نوظهور منطقه ای ریشه در ثبات رژیم و نظامی شدن بیشتر منطقه می شود که خود یک بازار بزرگ برای صنایع امنیتی و نظامی خارجی محسوب می شود.
در سال 2019 هزینه های نظامی منطقه به 100 میلیارد دلار رسیده بود. در پی خیزش های عربی 2011، کشورهایی مانند عربستان سعودی هزینه های نظامی خود را از 53 میلیارد دلار در 2011 به 85 میلیارد دلار در 2015 افزایش داد و علی رغم کاهش 6.5 درصدی هزینه های نظامی خود بین سال های 2017 و 2018، همچنان سومین کشور بزرگ هزینه کننده در جهان است. در سال 2019، امارات متحده عربی هزینه های دفاعی خود را حدود 41 درصد افزایش داد.
برخلاف گذشته که این کشورها از حمایت ایالات متحده و استعمارگران سابق مانند فرانسه و انگلیس راضی بودند، نخبگان حاکم در بسیاری از کشورهای عربی از جمله امارات و بحرین معتقدند که در میان تغییرات گسترده، بقای رژیم آن ها به صورت فزاینده به عادی سازی و اتحاد نظامی قدرتمند با اسرائیل وابسته می باشد. دولت ترامپ بر اساس «معامله قرن» برای حل منازعات اسرائیل و فلسطین و مقابله با قدرت ایران در منطقه، خواستار همسویی بیشتر بین رهبران خلیج فارس و اسرائیل شد. وی با وعده تامین تجهیزات پیشرفته نظامی در صورت تداوم روند عادی سازی روابط با اسرائیل، از هراس و تغییر منافع بازیگران اصلی در طبقه حاکم عرب بهره برده است.
با تشریح این واقعیت، دنیس راس دیپلمات سابق آمریکا و مذاکره کننده این کشور در خاورمیانه نوشت: «امارات متحده عربی از گفتگو با دولت آمریکا فهمید که آن ها با صلح رسمی با اسرائیل می توانند به سلاح های پیشرفته تر مانند هواپیمای بدون سرنشین پیشرفته که قبلا محدودیت وجود داشت، دست پیدا کنند. تا الان این سلاح ها به دلیل تعهد ایالات متحده برای حفظ برتری نظامی کیفی اسرائیل از آنها سلب شده بود».
صلح برای سلاح
نقش فعال ایالات متحده آمریکا در نظامی گری خاورمیانه جای تعجب ندارد. استفان زونس یکی از اساتید مطرح آمریکایی بر این عقیده است که بخش اعظم صادرات آمریکا به منطقه خاورمیانه، صادرات تسلیحات می باشد. ایالات متحده در چند سال گذشته مایل بوده به کشورهای حاشیه خلیج فارس اجازه دهد ضمن توسعه قدرت نظامی، مداخلات نظامی مستقیم و غیرمستقیم خود را در منطقه افزایش دهند. بنابراین نه تنها توافق بین اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس با اصل سیاست «صلح برای تسلیحات» ایجاد شده، بلکه ایالات متحده با حفظ سلطه منطقه ای اسرائیل، به افزایش نظامی گری و درگیری ها در منطقه خاورمیانه به نام صلح ادامه می دهد. ایالات متحده در سال 2020 بیشترین سهم را در صادرات تسلیحات به کشورهای منطقه خاورمیانه داشته است.
اسرائیل همچنین از نظم نوظهور منطقه ای و همگرایی منافع دولت بهره می برد. جدا از منحرف کردن توجهات از مخالفت داخلی و اتهامات فساد، هدف نهایی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل این است تا با از بین بردن پیوند منطقه ای مسئله فلسطین و عادی سازی روابط با قدرت های خاورمیانه، آرمان فلسطینی ها را تضعیف سازد. در همین حال روند نهادینه سازی اشغال دائمی در سرزمین های فلسطین، حفظ محاصره غزه و از بین بردن چشم اندازهای دولت فلسطین به سرعت در حال پیشرفت است. در واقع این سیاست در راستای منزوی سازی فلسطینی ها از معادلات منطقه ای و وادارسازی آن به تسلیم شرایط صلح مدنظر اسرائیلی ها می باشد. از این گذشته، توافقات صلح به جای ترویج تغییر و تحول مسالمت آمیز با نتایج بالعکس همراه خواهد شد و همین امر به گسترش رقابت تسلیحاتی و نظامی شدن خاورمیانه می انجامد.