شکست فشار حداکثری ترامپ و نیاز بایدن به رویکرد جدید در برابر ایران-راهبرد معاصر

شکست فشار حداکثری ترامپ و نیاز بایدن به رویکرد جدید در برابر ایران

تحریم های سه ساله بدون تردید در تحقق اهدافی که دولت ترامپ خواهان آن بود شکست خورده است. علاوه بر این، ایران در بازگشت به مذاکرات با آمریکا هیچ علاقه ای نشان نداده است. به نظر می رسد در این شرایط کنارگذاشتن فشار حداکثری باید در فهرست بالای اولویت های بایدن، رئیس جمهور بعدی ایالات متحده باشد.
دنیل آر دپتریس؛ ستون نویس واشنگتن اگزمینر
تاریخ انتشار: جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۹ - 13 November 2020

شکست فشار حداکثری ترامپ و نیاز بایدن به رویکرد جدید در برابر ایران

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ جو بایدن رئیس جمهور بعدی آمریکا در مخاطره آمیزترین دوران روابط آمریکا با ایران وارد کاخ سفید خواهد شد. مسئله اصلی برای دولت بعدی آمریکا این نیست که آیا روابط این کشور با ایران به طرز چشم گیری بهبود می یابد یا خیر، بلکه بیشتر در مورد ممانعت از رویارویی و درگیری بین طرفین می باشد. 

 

دولت ترامپ از انقضای تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل برای گسترش کارزار فشار حداکثری علیه ایران استفاده کرده است. در تاریخ 26 اکتبر، وزارت خزانه داری آمریکا، وزارت خانه نفت و شرکت ملی نفت ایران را به دلیل تامین مالی اقدامات تروریستی مورد تحریم قرار داد، اما در واقع تشدید تحریم ها غیرممکن است ایران را به سمت تسلیم شدن سوق دهد. تحریم های سه ساله بدون تردید در تحقق اهدافی که دولت ترامپ خواهان آن بود شکست خورده است. علاوه بر این، ایران در بازگشت به مذاکرات با آمریکا هیچ علاقه ای نشان نداده است.

 

فشار حداکثری که به طور رسمی در ماه مه 2018م اعمال شد، با مفروضات اشتباهی که واقع گرایان سیاست خارجی آن را برجسته کردند شکل گرفت. این استراتژی مبتنی بر این عقیده بود که تحریم اقتصاد ایران برای آمریکا امری نسبتا سریع و بدون مشکل خواهد بود. این مفروضه بر این ادعا شکل گرفت که هدف قرار دادن بخش های عمده صادراتی تهران، ترساندن مصرف کنندگان از بازار نفت ایران و مسدود کردن ذخایر خارجی ایران می تواند مقامات ایران را به سمت مذاکرات با امریکا سوق دهد. اما متاسفانه مدافعان این دیدگاه، از توجه به توانایی مقاومت ایران در برابر اقدامات تحریم امریکا خودداری کردند. در همان زمان بانک های خارجی از بازار ایران رانده شده اند، ارزش ریال ایران کاهش و صادرات نفتی این کشور بیش از 90 درصد کاهش یافته است. علاوه بر این دولت ایران ضمن افزایش غنی سازی اورانیوم، رفتارهای تهاجمی بیشتری علیه همسایگان خود نشان داده است. همچنین ایران با بهره گیری از شبکه نیابتی که بیش از یک دهه پیش ایجاد کرده و از دارایی های شبه نظامیان شیعه خود در عراق برای حملات موشکی به پایگاه های آمریکا استفاده کرده است. رهبر ایران که از گذشته به نیت های آمریکا بسیار مشکوک بود، اکنون بیشتر به اعتقاد خود اطمینان دارد که دیپلماسی با واشنگتن در بهترین حالت اتلاف وقت و در بدترین حالت یک توطئه شوم برای سرنگونی جمهوری اسلامی می باشد. میانه روها که در سیستم سیاسی ایران از نفوذ برخوردار بودند اکنون از بین رفته اند.

 

استراتژی دولت ترامپ در مورد ایران ده ها هزار سرباز آمریکایی مستقر در منطقه را در معرض خطر قرار داده است. اگر هدف از کشتن (شهادت) سردار قاسم سلیمانی ایجاد بازدارندگی بوده، حتما با شکست همراه بوده است، زیرا گروه های شبه نظامی شیعه همسو با ایران در عراق با حملات موشکی به پایگاه های آمریکا باعث شدند تا مایک پمپئو بر تعطیلی سفارت آمریکا در عراق تاکید کند. همه این رویدادها در حالی صورت می گیرد که چین رقیب اصلی آمریکا از رژیم تحریمی ما به نفع خود بهره می برد و فرصت طلبانه مشارکت استراتژیک و اقتصادی خود را با ایران افزایش می دهد. بنابراین مقامات ایران که از کوچک ترین معاملات تجاری با غرب ممنوع شده اند چاره ای جز پذیرش تعاملات با چین ندارند. در مجموع فشار حداکثری باعث کاهش اقدامات دیپلماتیک شده و دو کشور را به سمت یک فاجعه نظامی نزدیک کرد و نفوذ چین را در منطقه تسهیل بخشید. بنابراین سیاست فشار حداکثری مخاطره آمیز و بدون پاداش بوده است. اکنون آیا ایالات متحده می تواند اوضاع را برگرداند؟

 

جو بایدن معاون پیشین رئیس جمهور در ماه سپتامبر تاکید کرد که در صورت بازگشت ایران به تعهدات برجامی،  آمریکا به توافق هسته ای بازخواهد گشت. این دقیقا همان چیزی است که وی امیدوار است با اقدامات دیپلماتیک انجام دهد. رئیس جمهور ترامپ علی رغم اظهارات تند و تهاجمی، اما به طور کامل از دیپلماسی غافل نشد. به نظر می رسد که هر دو متوجه شده اند که مردم آمریکا خواهان جنگ دیگری در خاورمیانه نیستند و سیاست مهار خارجی از بعد استراتژیک موثرتر است و از سوی مردم حمایت و پشتیبانی می شود. بنابراین دولت بعدی آمریکا باید مسیر متفاوتی را در قبال ایران طی کند. در این راستا طرفین باید در مورد روش هایی که هر دو می توانند به طور عملی بر روی منافع مشترک کار کنند را آغاز نمایند. خواه این مسئله شامل کاهش ویروس کووید 19 باشد که هر دو کشور را آزار می دهد و یا تصویب پروتکل های پایدار و منطقی بین نیروهای نظامی طرفین. در این شرایط کنارگذاشتن فشار حداکثری باید در فهرست بالای اولویت های رئیس جمهور بعدی ایالات متحده باشد.

 

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
یادداشت موسی سرور، کارشناس مسائل اروپا؛ / ۱ روز پیش

هروله غرب برای مذاکره با روسیه

یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛ / ۱ روز پیش

وجه اشتراک بحران سازان در سوریه

«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛ / ۱۹ ساعت پیش

هلهله آسمانیان در ولادت بانوی دو عالم