فقدان دستاورد برای بن سلمان از رهگذر عادی سازی روابط با اسرائیل-راهبرد معاصر

فقدان دستاورد برای بن سلمان از رهگذر عادی سازی روابط با اسرائیل

بار دیگر شاهد این مسئله هستیم که همبستگی اعراب با آرمان فلسطین تضعیف شده است. بر اساس گزارشات، «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی برای تسریع گام های عادی سازی روابط بین ریاض و تل آویو، میزبان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بوده است. این دیدار چند ساعت پس از میزبانی عربستان در نشست G20 می باشد و در واقع به نظر می رسد که عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل محصول برنامه ریزی شده این گردهمایی بین المللی است.
عماد ک. هارب؛ کارشناس ارشد مرکز عربی واشنگتن دی سی
تاریخ انتشار: شنبه ۰۸ آذر ۱۳۹۹ - 28 November 2020

فقدان دستاورد برای بن سلمان از رهگذر عادی سازی روابط با اسرائیل

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ بار دیگر شاهد این مسئله هستیم که همبستگی اعراب با آرمان فلسطین تضعیف شده است. بر اساس گزارشات، «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی برای تسریع گام های عادی سازی روابط بین ریاض و تل آویو، میزبان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بوده است. این دیدار چند ساعت پس از میزبانی عربستان در نشست G20 می باشد و در واقع به نظر می رسد که عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل محصول برنامه ریزی شده این گردهمایی بین المللی است.

 

بنابراین به نظر می رسد که این امتیاز اعراب به اسرائیل بدون توجه به ملاحظات حقوق فلسطین تعجب آور نیست. در مجموع از اطلاعات این نشست می توان به چند مسئله اشاره کرد:

 

اولا؛ بدیهی است که در مسئله عادی سازی روابط، پادشاهی سعودی قادر به ایستادگی و مقاومت در مقابل فشار دولت آمریکا نیست. تصور این که چگونه دونالد ترامپ یا مایک پمپئو می توانند محمد بن سلمان را با درز اطلاعات در مورد مداخله وی در ترور جمال خاشقچی یا سیاست های نادرست و اشتباه جنگ در یمن تهدید کنند دشوار نیست. در واقع افشای مقصر بودن محمد بن سلمان در هر یک از امور فوق می تواند مشروعیت داخلی و بین المللی وی را در دستیابی به تاج و تخت تضعیف سازد.

 

ثانیا؛ به نظر می رسد که سرانجام پادشاه سلمان بن عبدالعزیز کنترل دولت را به پسرش محمد بن سلمان داده است. این در حالی است که پادشاه سعودی در اظهار نظر در مورد اعلام عادی سازی امارات با اسرائیل محتاط بود ( هر چند انتقاد نکرد)، اما وی در پایان اعلام کرد که وی مخالف این اقدام است تا زمانی که برای مسئله فلسطین یک راه حل عادلانه و منصفانه پیدا شود. اما امروزه با کهولت سن سلمان و توجه کمتری وی به مسائل، ولیعهد محمد ممکن است بیشتر خواهان تغییر و تحول اساسی در حوزه عادی سازی روابط با اسرائیل باشد. برای نمونه می توان به اظهارات شدیدالحن شاهزاده بندر بن سلطان سفیر سابق ریاض در واشنگتن علیه رهبر فلسطین اشاره کرد.

 

ثالثا؛ یک احتمال خطرناک برای این نشست طرح حمله نظامی به ایران می باشد که شاید محمد بن سلمان خواسته در آن سهیم باشد. ایالات متحده آمریکا اخیرا بمب افکن های بی 52 را در منطقه مستقر کرده و ظاهر دلیل آن را جلوگیری از تجازو و اطمینان خاطر به شرکا و متحدین آمریکا دانسته است. اگر واقعا این اتفاق رخ دهد و دولت ترامپ تصمیم به حمله به ایران را بگیرد، جز محمد بن سلمان و محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی شخص دیگری مقصر این فاجعه نخواهد بود.

 

رابعا؛ تحولات جدی در حوزه داخلی سیاست اسرائیل رخ داده که به نفع نخست وزیر بنیامین نتانیاهو نیست. بنی گانتز وزیر دفاع و شریک وی در دولت، تاکنون توانسته است به فساد جدی افراد نزدیک به نتانیاهو در خرید 2 میلیارد دلاری زیردریایی از آلمان دست یابند. گذشته از تیرگی روابط بین نتانیاهو و گاتز، این تحقیقات می تواند برای وی دردسرهای گسترده ای ایجاد کند و منجر به استعفای وی شود. بنابراین توافق عادی سازی عربستان سعودی با اسرائیل می تواند به بنیامین نتانیاهو در ساختار سیاست داخلی اسرائیل کمک کند.

 

خامسا؛ دشوار نیست که انتظار داشته باشیم یک کارزار جدیدی از سرکوب در عربستان سعودی علیه اعضای خاندان سلطنتی و مردم به منظور سرکوب هر گونه مخالفت با تصمیم عربستان در مورد اسرائیل و فلسطین شکل گرفته است. در این راستا قابل توجه است که به یک نظرسنجی که توسط مرکز تحقیقات و سیاست های عربی مستقر در دوحه انجام شده اشاره کنیم. بر اساس نظرسنجی از افکار عمومی مردم عربستان، 89 درصد سعودی ها آرمان فلسطین را یک موضوع اسلامی می دانند نه صرف مسئله فلسطین. 65 درصد از سعودی ها مخالف عادی سازی روابط با اسرائیل هستند و 29 درصد پاسخ دهندگان به دلیل هراس از سرکوب حکومت از هر گونه اظهار نظر در این مورد خودداری می کنند. بنابراین در یک مونارشی مطلق این سطح از مخالفت با چنین مسئله مهمی مطمئنا با سرکوب گسترده رژیم همراه خواهد بود.

 

سرانجام نتیجه نشست محمد بن سلمان و بنیامین نتانیاهو مشخص است که در وهله نخست آن ها همراه با مصر و امارات از قبل تصمیم بر این گرفته اند که حمایت از جنگ فلسطین علیه اشغال گری اسرائیل را کنار بگذارند. کاملا واضح است که فلسطینی ها نمی توانند برای دستیابی به آرمان و هدف اصلی خود روی هیچ کشور عربی اعتماد کنند. باید به فلسطینی ها یادآوری کرد که احقاق حقوق ملی خود برای داشتن یک کشور مستقل کاملا بر عهده خودشان می باشد.

 

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
یادداشت موسی سرور، کارشناس مسائل اروپا؛ / ۱ روز پیش

هروله غرب برای مذاکره با روسیه

یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛ / ۱ روز پیش

وجه اشتراک بحران سازان در سوریه