صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۱:۰۹ - ۱۰ آبان ۱۳۹۹ - 2020 October 31
کد خبر: ۶۴۷۵۹
در صورت راهیابی به کاخ سفید؛

جایگاه استراتژیک آمریکای لاتین در دکترین بایدن

آمریکای لاتین به طور فزاینده‌ای برای امنیت ملی ایالات متحده اهمیت دارد. بی‌توجهی ترامپ به کشورهای این ناحیه، بایدن را بیشتر از هر زمان دیگری ترغیب می‌کند تا در صورت پیروزی در انتخابات نگاه ویژه‌ای به این منطقه داشته باشد و دکترین خاصی را برای آن طراحی نماید.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ و به نقل از "آتلانتیک"، "کریستین پاز" در گزارشی ضمن اشاره به تلاش‌های پیشین جو بایدن برای ارتقای روابط آمریکا با کشورهای آمریکای لاتین، در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، به اهمیت مجدد تعاملات سازنده با این کشورها در دور جدید ریاست‌جمهوری‌ احتمالی بایدن اشاره می‌کند و دراین‌باره  می‌نویسد:

 

«جو بایدن به هیئت نمایندگی که با او در هواپیما بودند، گفته بود سفر به گواتمالا سفر بسیار مهمی است. ژانویه 2016 بود  و کشور آمریکای مرکزی پس از برکناری و زندانی شدن رئیس‌جمهور و معاونش به خاطر اتهام شرکت در یک طرح فساد چند میلیون دلاری از ماه‌ها هرج و مرج سیاسی عبور کرده بود و حالا وارد مرحله جدیدی می‌شد. گواتمالایی‌ها که از سیستم سیاسی کشورشان خسته شده بودند، یک ستاره تلوزیونی به نام «جیمی مورالس» را به مقام ریاست جمهوری رساندند و حالا بایدن می‌رفت تا در مراسم تحلیف مورالس شرکت کند و با حضور خود در این مراسم به رهبر جدید این کشور عتبار بخشد.

 

اگرچه بایدن تنها یک روز را در گواتمالا به سر برد اما با این وجود ملاقات خصوصی فشرده‌ای با مورالس داشت. او در این ملاقات موضوع مهاجرت را با رهبران گواتمالا، هندوراس و السالوادور مطرح و بررسی کرد و پس از سرو ناهار را در کنار آنها به هیئت آمریکایی‌اش پیوست و به سوالات مطبوعات محلی پاسخ داد.

 

یکی از نمایندگان همراه بایدن در این سفر، نورما تورس بود که برای من توضیح داد برای همه رهبرانی که در آن اتاق بودند کاملا مشخص بود که بایدن فقط فرصت صحبت را به مورالس می‌دهد و  انتظارات آمریکا در مورد گواتمالا را بیان می‌کند. از این رو رهبران دیگر هم مشتاق بودند تا همین گفتگو را با بایدن در مورد کشورشان داشته باشند).

 

در آن هنگام بایدن دیدگاه خود را در مورد منطقه مطرح می‌کرد بر این موضوع تاکید داشت که سه کشور به اصطلاح مثلث شمالی در آمریکای مرکزی، چگونه می‌توانند با یکدیگر برای داشتن جوامعی بازتر و روابطی بهتر تلاش کنند تا همگی به پشتوانه مالی و سیاسی آمریکا از عهده «عوامل اصلی» مهاجرت دسته جمعی و انبوه در این مناطق به سوی آمریکا بر بیایند.

 

اگرچه به ظاهر، شاید سفر بایدن به گواتمالا سفر خاصی نبود و همانند سایر سفرهای دیپلماتیک رهبران ارشد آمریکایی در گذشته به شمار می‌آمد با این حال از این جهت که ترکیبی از گفتگوهای مشترک و فشار بر کشور میزبان برای دنبال کردن سیاست‌های خاصی بود و دیدگاه‌های قابل توجهی را از سوی بایدن در مورد سیاست خارجی به دولت جدید گواتمالا عرضه کرد، بسیار حائز اهمیت و باارزش بود.

 

این در حالی است که ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری‌اش، کشورهای آمریکای لاتین را تا حد زیادی نادیده گرفته است. اگرچه بخش گسترده‌ای از بی‌توجهی وی موجب شد تا منطقه آمریکای لاتین از هرج و مرجی که کشورهایی همچون ایران، چین، کره شمالی و یا حتی اتحادیه ناتو در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ به دلیل خروج از قوانین بین‌المللی درگیر آن بودند، در امان باشد. از این رو رهبران آمریکای لاتین تلاش کردند تا در سال‌های اخیر، سیاست‌های خود را متناسب با عدم توجه ویژه رهبر آمریکا و البته غیرقابل پیش‌بینی بودن ترامپ اقتباس نمایند.

 

با این وجود، بایدن در زمان حضورش در سمت معاونت ریاست‌جمهوری آمریکا و به عنوان رئیس کمیته روابط خارجی سنا و همچنین به واسطه دوستان نزدیک و دستیاران سابقش و کارشناسان سیاست، رویکرد دیگری به کشورهای این منطقه داشت. او به عنوان معاون رئیس‌جمهور سابق آمریکا در دوره حضور خودش نسبت به ترامپ که رئیس‌جمهور آمریکا بود سفرهای بیشتری به گواتمالا، مکزیک، برزیل و یا کلمبیا داشت.

 

تلاش های بایدن برای درخواست روابط عمیق با رهبران این منطقه در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما به اصل پذیرفته‌شده دیگری از اصول و سیاست‌های بایدن اشاره دارد و آن اصل این است: «بخش عمده‌ای از سیاست‌های داخلی آمریکا به ثبات در مرزهای جنوبی‌اش بستگی دارد و به همین خاطر ایالات متحده آمریکا باید همکاری با کشورهای این منطقه و شراکت با آنها را به منظور جلوگیری و کنترل روند رو‌به افزون مهاجرت ارتقا دهد».

 

علاقه و تمایل زیاد بایدن به آمریکای لاتین و تجربه حضورش در منطقه در دوران ریاست جمهوری اوباما در مقایسه با دغدغه نداشتن ترامپ برای حضور پررنگ در این مناطق می‌تواند به بایدن فرصتی بی‌سابقه را ارائه دهد: در شرایطی که رهبران منطقه آمریکای لاتین مصائب و مواهب تعاملات با آمریکا و زندگی در یک کنار یک ابرقدرت را به عنوان یک اصل اساسی در زندگی خود پذیرفته اند، بایدن می‌تواند از آمریکای لاتین برای احیای رهبری تاریخی واشنگتن استفاده کرده و در منطقه‌ای که برای سال‌های طولانی مشتاق مهار دیپلماسی‌های نامنظم بوده است، بایدن می‌تواند از روابط موجود در این منطقه برای تقویت چندجانبه گرایی آمریکا و ارتقای جایگاهش استفاده نماید.

 

هرچند کشورهای آمریکای لاتین مدت‌هاست دلایل خوبی برای عدم اعتماد به آمریکا دارند، یادآوری موضوعاتی همچون این موضوع که پس از فروپاشی ملت‌های اروپایی، آمریکا به عنوان یک قدرت امپریالیستی در آمریکای لاتین حضور داشت. عملیات پنهانی سیا، کودتاهای تحت حمایت واشنگتن و حملات مستقیم آمریکایی‌ها علیه رنگین پوستان آمریکای لاتین در طول قرن بیستم به همراه ظهور سیاستمداران چپ در دهه های 1990 و 2000 همه و همه از دیرباز زمینه تقویت نگرش‌های شدید ضد آمریکایی در این منطقه شدند.

 

به همین خاطر بود که در سال 2009 زمانی که باراک اوباما و جو بایدن  وارد دفتر کاخ سفید شدند، با میراثی انبوه از دهه‌ها آسیب و بی‌اعتمادی دولت‌های آمریکای لاتین نسبت به کشورشان مواجه شدند. بایدن در اولین سفرش به آمریکای لاتین، اعلام کرد که زمان سلطه‌طلبی یک‌جانبه آمریکا و زمانی که تنها آمریکا صحبت کند و بقیه ملت‌ها گوش فرا دهند به پایان رسیده است.

 

جان کری، وزیر امور خارجه وقت آن زمان نیز به منظور تغییر نگرش‌های منفی، مجددا این پیام را تایید و تکرار کرد و گفت عصر دکترین مونرو – آن دسته از سیاست‌های ایالات متحده که ظاهراً برای محکوم کردن مداخله اروپا در قاره آمریکا انجام می‌شد ، اما در واقع برای توجیه مداخله خود آمریکا در امور آمریکای لاتین استفاده می شد - به پایان رسیده است ، این مواضع در آن زمان از سوی دولت اوباما و بایدن موجب بهبود برخی از تصورات منفی شد. با این وجود، اگرچه درجه و نوع تعاملات آمریکا در منطقه تغییر کرده است، با این حال این کشور همچنان با حمایت داخلی دولت‌های آمریکای لاتین می‌تواند قدرت مانور و نفوذ زیادی داشته باشد.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: