تحریم یک قدرت خارق العاده است و واشنگتن نباید از آن سوءاستفاده کند. اهرم قدرت و نفوذ آمریکا حتی باعث ناراحتی و نارضایتی شدید متحدانش شده است. هر چه واشنگتن از قدرت خود سوءاستفاده کند، تقلا برای یافتن جایگزین هژمونی دلار بیشتر می شود. روس ها و چینی ها مدت هاست درصدد هستند تا راه هایی برای کنترل قیمت دلار پیدا کنند. هر چه ترامپ بیشتر به تحریم ها متوسل می شود، زمینه ناراحتی و عقب نشینی بیشتر متحدان فراهم می شود و این هزینه واقعی تحریم ها است.
سران آل سعود در خصوص روابط با اسرائیل ترجیح می دهند به جای صراحت و شفافیت، بیشتر بر دورویی و سکوت تاکید کنند و سعی می کنند مناسبات از نگاه عمومی پنهان باقی بماند، چرا که آشکارسازی روابط در عربستان با واکنش گسترده افکار عمومی همراه است.
تلاش ناموفق ایالات متحده برای بازگرداندن تحریم های قبل از توافق هسته ای 2015 علیه ایران نشانگر این است که چقدر ایالات متحده آمریکا در طول دوره تقریبا 4 ساله دونالد ترامپ در عرصه بین الملل منزوی شده است.
برای برخی از دول شورای همکاری خلیج فارس لزوماً مشخص نیست که آیا مزایای همکاری با ترامپ برای چهار سال دیگر بیشتر از هزینه ها است یا خیر؟ از سوی دیگر، بایدن نیز معرف برخی متغیرهای ناشناخته است که برخی از مقامات شورای همکاری خلیج فارس را ناراحت می کند. سنجش این که دولت بایدن همان احیا کننده سیاست های باراک اوباما می باشد، بسیار دشوار است. به طور خاص با توجه به این که خاورمیانه و جهان از ژانویه 2017 با تغییر و تحول قابل توجهی همراه شده است.
در مورد احتمال این که اسرائیل بعد از دستیابی به رشد اقتصادی بیش از نرخ رشد جمعیت از اتحاد با آمریکا چشم پوشی می کند؛ صحبت هایی توهم آور می باشد. این امر به ویژه از آنجا که دولت های متوالی آمریكا به خصوص در زمینه جذب صدها هزار مهاجر یهودی و تامین بودجه اقدامات نظامی خشونت آمیز علیه مردم فلسطین و کشورهای عربی کمک کرده اند. دولت های گذشته آمریکا نیز در جبران خسارات مالی و نظامی اسرائیل پس از جنگ های خود علیه کشورهای عربی و همچنین خنثی کردن پیش نویس قطعنامه های بین المللی برای محکومیت اقدامات توسعه طلبانه اسرائیل در فلسطین کمک کرده اند. به این معنا اسرائیل را می توان خنجر آمریکا در منطقه خاورمیانه دانست.
تعلیق الحاق کرانه باختری به دو دلیل برای بن زاید پیروزی محسوب نمی شود، اول این که الحاق قبلاً به حالت تعلیق درآمده بود. دلیل دوم این است که الحاق، دیر یا زود از سر گرفته می شود. بنابراین، بن زاید هیچ دستاورد واقعی یا حتی خیالی از رهگذر عادی سازی روابط نداشته است.