به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جنگ اوکراین بحرانی بیسابقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی محسوب میشود. بحرانی که تنها دارای ابعاد ژئوپلیتیکی-امنیتی نیست، بلکه تمام اقتصاد جهانی به ویژه بخش تأمین انرژی و مواد غذایی را تحت الشعاع خود قرار داد. طبق آمارهای منتشر شده روسیه حدود 40 درصد از گاز طبیعی قاره سبز را تأمین میکند. با وجود این، مسکو با آغاز بحران اوکراین روند صادرات گاز به اروپا را کاهش داده است.
خط لوله گاز نورد استریم-1 به دلیل آغاز روند تعمیرات تنها با 40 درصد ظرفیت کار میکند و 11 ژوئیه روسیه به دلیل آغاز روند تعمیرات سالانه برای 10 روز انتقال گاز به آلمان را متوقف کرد. تدوام و تشدید چنین وضعیتی موجب نگرانی اروپاییها در زمینه وضعیت قیمت جهانی انرژی و خطر قطعی گاز در فصل سرما شده است. با فرض کاهش تدریجی و در نهایت قطع کامل انتقال انرژی به قاره اروپا، می توان به بررسی سناریوی تأمین گاز اروپا از سایر کشورهای جهان پرداخت.
قطر به عنوان یکی از بزرگترین تولید کننده گاز مایع (LNG) در جهان، از جمله امیدهای اصلی اتحادیه اروپا برای تأمین انرژی است. این موضوع به شکل جدی در «فروم دوحه» و از سوی ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین مطرح شد. با وجود این، قطریها اعلام کردند در کوتاه مدت توان تأمین تمام نیاز اروپا را ندارند. وزیر انرژی قطر درباره انتقال گاز به اروپا، بر این نکته کلیدی تأکید کرد، اگر قطر به این سمت حرکت کند در روند انتقال گاز به سایر نقاط جهان اخلال ایجاد خواهد شد. هماکنون قطر حدود 6.8 درصد معادل 32 میلیون و 770 هزار متر مکعب گاز به اروپا صادر میکند. همچنین در بخش تأمین گاز مایع سهم قطر از بازار اروپا 24 درصد (رتبه دوم پس از آمریکا) است.
حرکت به سمت توسعه میادین گازی به معنای برنامه دوحه برای افزایش سهم خود در بازار انرژی اروپا در بلند مدت است
قطریها از پای ننشستند و به دنبال توسعه میادین مشترک گازی خود با ایران موسوم به «گنبد شمالی» (پارس جنوبی) هستند. پس از سرمایهگذاری 2 میلیارد دلاری توتال فرانسه برای توسعه میادین گاز مایع، انبار شرکت «اینی» ایتالیا به عنوان دومین شریک برای توسعه میدان گازی گنبد شمالی انتخاب شد. قطر قصد دارد با سرمایه گذاری 30 میلیارد دلاری و توسعه 6 میدان گاز طبیعی مایع، ظرفیت تولیدی خود را تا سال 2027 به 130 میلیون تن در سال افزایش دهد. حرکت به سمت توسعه میادین گازی به معنای برنامه دوحه برای افزایش سهم خود در بازار انرژی اروپا در بلند مدت است.
جمهوری آذربایجان به واسطه استخراج گاز از دریای خزر به یکی از بازیگران تأثیرگذار در بازار انرژی جهان تبدیل شده است. تا پیش از آغاز بحران اوکراین، جمهوری آذربایجان با همراهی ترکیه قصد ایجاد کریدور انتقال انرژی از قفقاز جنوبی به سمت جنوب اروپا را داشت. در این طرح جاهطلبانه قرار بود تا مرز زمینی میان ایران و ارمنستان قطع تا مسیری یکپارچه برای انتقال انرژی به قاره سبز ایجاد شود.
زمان به زیان اروپا در گذر است. با فرسایشی شدن جنگ اوکراین و تمایل نداشتن کی یف برای اعلام آتش بس و پایان مخاصمه، بحران انرژی در قاره سبز ابعاد تازهای یافته است
اواسط ماه ژوئیه اورزولا فن در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا در سفر به باکو تفاهم نامه دو برابر کردن انتقال گاز به این اتحادیه را امضا کرد. طبق توافق دو طرف، تا سال 2027 صادرات گاز آذربایجان به اتحادیه اروپا به 20 میلیارد متر مکعب خواهد رسید. تا پیش از این، باکو 10 میلیارد متر مکعب گاز به اتحادیه اروپا تحویل میداد. امضای توافق نامه یعنی در خلأ حضور نداشتن روسها در بازار انرژی اروپا، جمهوری آذربایجان با نادیده گرفتن منافع «برادر بزرگتر» جایگاه ویژه در امنیت انرژی اروپا یافته است.
زمان به زیان اروپا در گذر است. با فرسایشی شدن جنگ اوکراین و تمایل نداشتن کی یف برای اعلام آتش بس و پایان مخاصمه، بحران انرژی در قاره سبز ابعاد تازهای یافته است. بلوک غرب به خوبی میداند برای غلبه بر ارتش روسیه باید بتواند فصل سرما را به سلامت پشت سر بگذراند. به همین دلیل اتحادیه اروپا برای عبور از ابربحران به دنبال افزایش صادرات گاز از سایر کشورها، به ویژه منطقه غرب آسیاست.
شاید بروکسل بتواند در میان مدت یا بلند مدت میزان وابستگی خود را به منابع هیدروکربنی روسیه کاهش دهد، اما در کوتاه مدت دچار چالشهای جدی خواهد شد. این فشار در کوتاه مدت میتواند موجب تجدیدنظر غرب در تحریم واردات گاز از روسیه شود. به عبارت دیگر میزان وابستگی اروپا به انرژی روسیه به قدری است که اگر نتواند به سرعت ذخایر سایر کشورها را جایگزین کند، باید به سمت مصالحه و کاهش فشارها به روسیه برود. تحقق این سناریو یعنی استفاده روسیه از سلاح انرژی کارآمد است و میتواند قاره اروپا را دچار بحران کند.