به گزارش «راهبرد معاصر»؛ از زمان استیلای خاندان سعودی بر بخش اعظم جزیره العرب در سال 1932میلادی و تأسیس پادشاهی عربی سعودی، محافظه کاری سنتی متکی بر مکتب حنبلیسم در داخل و اتخاذ رویکردی همسو با متحدان غربی در خارج را میتوان دو رکن و خصیصه بارز پادشاهی سعودی در خلال 9 دهه اخیر قلمداد کرد.
نقش بسزای سعودی در جهان عرب، منابع غنی نفتی موجود در سرزمین حجاز در کنار وجود حرمین شرفین در این منطقه موجب شد سران غربی و به ویژه آمریکا برای مهار دولتهای کمونیستی در فضای دوقطبی ناشی از جنگ سرد، با آغوشی باز به استقبال سعودیها بشتابند، سرمایهگذاری وسیعی برای برقراری مناسبات حسنه با ریاض انجام دهند و چشم خویش را بر نقض داعیههای حقوق بشری از سوی آل سعود ببندند.
نگاهی به سیاست خارجی سعودی نیز گواه آن است، به استثنای رویکرد متفاوت ریاض با واشنگتن در مواجهه با نزاع فلسطینی-صهیونیستی، عربستان در قاطبه رخدادهای بینالمللی کوشیده است با صحه گزاردن بر مواضع طرف آمریکایی در جایگاه متحدی بی چون و چرا برای کاخ سفید برآید.
تحولات حاکم بر منطقه غرب آسیا و جامعه بینالمللی به سمت و سویی رفت تا درنهایت دولتهای غربی در پی دلجویی از سعودی ها برآمدند و در راستای ترمیم روابط با قدرتمندترین عضو شورای همکاری خلیج فارس حرکت کردند
قتل وحشتناک جمال خاشقجی، فعال مخالف سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول را که در آن گمانه زنی هایی مبنی بر دست داشتن شخص محمد بن سلمان، ولیعهد قدرتمند سعودی وجود دارد، میتوان نقطه عطفی در مناسبات ریاض و جهان غرب قلمداد کرد؛ رخدادی که دولتهای غربی و به ویژه اروپاییها را برآن داشت برای اقناع افکار عمومی و نقض گسترده و خونین حقوق یک روزنامه نگار واکنش نشان دهند و به وضع تحریمهایی علیه دولت سعودی و شخص محمد بن سلمان اقدام کنند.
به واقع قتل خاشقجی فرصت مساعدی فراهم کرد تا رهبران غربی با آگاهی از جان باختگان زیاد ناشی از تداوم جنگ در یمن و ناکامی بن سلمان در تحقق اهداف از پیش تعیین شده اش، با وجود گذشت سالها از آغاز این جنگ ریاض را به پذیرش آتش بس با یمنیها وادار کند.
از دیگر پیامدهای قتل خاشقجی بر مناسبات چندجانبه میتوان وضع تحریمهای فروش تسلیحات به عربستان را از سوی شماری از دولتهای اروپایی بیان کرد؛ موضوعی که به تدریج واکنش ریاض را دربرداشت و به تعدیل مواضع بینالمللی سعودی منجر شد.
جنگ اوکراین و تحریم مسکو از سوی دولتهای غربی توأمان با سیاست پکن برای گسترش پروژه «یک کمربند، یک جاده» فضای مساعدی برای بن سلمان فراهم کرد با اتکا به هرج و مرج حاکم بر عرصه بینالمللی در زمینه تلطیف مواضع خویش، اندکی به سوی شرق گام بردارد.
با وجود این، تحولات حاکم بر منطقه غرب آسیا و جامعه بینالمللی به سمت و سویی رفت تا درنهایت دولتهای غربی در پی دلجویی از سعودی ها برآمدند و در راستای ترمیم روابط با قدرتمندترین عضو شورای همکاری خلیج فارس حرکت کردند. در همین راستا دولت آلمان در جدیدترین گام تحریم فروش تسلیحات را به عربستان ملغی و اقدام به زمینه چینی برای فروش 150 فروند موشک هوا به هوای «آیریس-تی» به ارتش سعودی کرد؛ موضوعی که میتواند سرآغاز دور جدید تحولات حاکم بر منطقه ژئوپلیتیک غرب آسیا باشد.
از حمله ائتلاف عربی به سرکردگی عربستان به یمن برای ساقط کردن انصارالله در سال 2014 میلادی به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای سیاست خارجی بن سلمان در ابتدای قدرت گیری وی در خاندان سلطنتی سعودی نام برده میشود؛ راهبردی که به دلیل فرسایشی شدن جنگ و با وجود جلوگیری از تصرف عدن از سوی انصارالله، درنهایت به شکست ائتلاف عربی منتهی و با میانجیگری شماری از کشورهای منطقه و موافقت ضمنی آمریکاییها به آتش بس آوریل 2022 میلادی منجر شد.
این آتش بس تاکنون پابرجا باقی مانده و زمینه ساز صلحی نسبتاً پایدار در شبه جزیره عربستان، دریای سرخ و تنگه راهبردی باب المندب شده است. حمله هفتم اکتبر مقاومت اسلامی فلسطین به سرزمینهای اشغالی که موفقیت آمیز بود، واکنش رژیم صهیونیستی را به دنبال داشت. این واکنش نه تنها بار دیگر به شعلهور شدن تنش تاریخی فلسطین-رژیم صهیونیستی منجر شد، بلکه پیامدهای آن جهان عرب، کشورهای عضو محور مقاومت و دیگر قدرتهای منطقهای را درگیر کرده است.
در همین راستا و با کشتار مردم بی گناه فلسطین به وسیله صهیونیستها در باریکه غزه، مقاومت یمن همسو با دیگر اعضای محور مقاومت و با اتکا به لجستیک، نیروهای انسانی و حضور در منطقه راهبردی تنگه باب المندب با اعلام جنگ علیه دشمن صهیونیستی وارد میدان شد. در خلال بیش از 105 روز پس از آغاز جنگ، انصارالله شرط اجازه ورود به کشتیهای عازم سرزمین های اشغالی را گشایش در وضعیت انسانی غیرنظامیان غزه عنوان و با محقق نشدن این شرط، حمله به کشتیهای عازم رژیم صهیونیستی یا متعلق به عناصر وابسته به این رژیم را آغاز کرد.
اقدام انصارالله یمن به تدریج تنگه باب المندب و دریای سرخ را برای کشتی های وابسته به رژیم صهیونیستی ناامن کرد و باعث شد شمار زیادی از شرکتهای کشتیرانی مشهور بینالمللی با تغییر مسیر، راه دماغه امیدنیک واقع در جنوبی ترین نقطه آفریقا را در پیش بگیرند.
با کشتار مردم بی گناه فلسطین به وسیله صهیونیستها در باریکه غزه، مقاومت یمن همسو با دیگر اعضای محور مقاومت و با اتکا به لجستیک، نیروهای انسانی و حضور در منطقه راهبردی تنگه باب المندب با اعلام جنگ علیه دشمن صهیونیستی وارد میدان شد
بر مبنای دادههای منتشر شده از سوی سازمانهای بینالمللی، 30 درصد ناوگان دریایی حامل کالاهای تجاری و 12 درصد تمامی مبادلات اقتصادی جهان از منطقه راهبردی دریای سرخ عبور میکند. در چنین فضایی، سران اروپا با انتقاد ضمنی از تداوم جنگ در نوار غزه، به انحای گوناگون اعم از اتکا به تهدید نظامی تا تطمیع اقتصادی کوشیدهاند انصارالله را به عقب نشینی از تصمیم یاد شده وادارند.
ناکامی اتحادیه اروپا در تحقق سیاست هایش درنهایت به افزایش رایزنیها برای ترمیم روابط با دولت سعودی منجر شده است. همسایگی عربستان با یمن و مجاورت با دریای سرخ از سویی و آگاهی از رضایت نداشتن سعودی ها به تداوم حضور انصارالله در شمال یمن و خطوط مرزی با عربستان از سوی دیگر و نیز درک جوامع غربی از نفوذ گسترده ریاض در جهان عرب را میتوان از عوامل اتخاذ تغییر رویکرد غربیها نسبت به دولت سعودی، تلاش برای تقویت همکاریها با آن ها و فروش ادوات نظامی به ریاض قلمداد کرد.
برآیند تحولات حاکم بر جنوب جزیره العرب گواه آن است دولت سعودی با آگاهی از محبوبیت فزاینده مقاومت اسلامی یمن نزد افکار عمومی مسلمانان به دلیل همراهی گسترده آنان با مقاومت فلسطینی، از اجابت دعوت اروپاییها برای فشار بر یمنیها خودداری کرده است.
علاوه بر دلیل بیان شده، نگرانی از حملات پهپادی و موشکی انصارالله به مواضع سعودی و دیگر شیخ نشینهای خلیج فارس (نظیر آنچه پیش تر در حمله به تأسیسات وابسته به آرامکو انجام شد)، تمایل بن سلمان به تداوم مسیر تنش زدایی با ایران و همچنین ناخرسندی رهبران ریاض از حمایت جانبدارانه واشنگتن از تلآویو در منازعه عربی-صهیونیستی، از دیگر مواردی است که موجب همراه نشدن سعودی ها با دولتهای غربی برای فشار بر انصارالله و مشارکت در ائتلاف دریایی برای مهار انصارالله شده است.
از مناقشه عربی-صهیونیستی به عنوان استخوان لای زخمی در 75 سال اخیر نام برده میشود. بحرانی که به واسطه تداوم شهرک سازیها در کرانه باختری و انقطاع راههای ارتباطی آن با بیت المقدس و خودداری از ورود آوارگان فلسطینی، عملاً به تنشی حل نشدنی مبدل شده است و هر از گاهی زمینه ساز رویارویی مستقیم نظامی میان رژیم صهیونیستی و جناحی از فلسطینیان یا نیروهای مقاومت را فراهم می کند.
در این میان دولتهای اروپایی همچون آمریکا بی اعتنا به نقض پی در پی حقوق فلسطینیان و ضرورت اِعمال فشارهای قانونی بر رژیم صهیونیستی برای واداشتن تلآویو به پایبندی به مفاد قطعنامههای شورای امنیت و راه حل دو دولتی، اهتمام خویش را بر برقراری روابط دیپلماتیک میان دولتهای عربی و رژیم صهیونیستی گزارده اند تا از این رهگذر علاوه بر تحمیل مشروعیت تلآویو در منطقه، موضوع فلسطین و حقوق آنان را به حاشیه برانند.
جنگ رژیم صهیونیستی و حماس در نوار غزه که از آن به عنوان طولانیترین و در عین حال پرچالش ترین جنگ برای رژیم صهیونیستی در خلال 6 دهه اخیر نام برده میشود، به واسطهی تعداد زیاد جان باختگان و پایبند نبودن رژیم صهیونیستی به بدیهی ترین مباحث حقوق بشری و هشدارهای پی در پی مجامع بینالمللی، خط بطلانی بر پروژه پنهانی دولت آمریکا برای برقراری مناسبات سیاسی میان ریاض و تلآویو کشید.
مقام های کاخ سفید و متحدان اروپایی آن برای جلوگیری از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سرمایه گذاری وسیعی با هدف همگرایی و روابط دیپلماتیک با عربستان به عنوان بانفوذترین کشور جهان عرب و رژیم صهیونیستی طراحی کرده بودند؛ رخدادی که با وقوع جنگ و بی اعتنایی به هشدارهای اعراب برای توقف نزاع به محاق رفت.
برآیند مواضع اخیر رهبران اروپایی در هفتههای اخیر در قبال مناقشه حاکم بر منطقه گواه آن است که سران بروکسل برای دلجویی از محمد بن سلمان به دلیل انتقادهای بی پروای پیشین در قبال حادثه قتل خاشقجی، بی اعتنایی سعودیها به نقض مباحث بشردوستانه در امور داخلی و به واسطه تلاش هایشان برای همگرایی برابر محور مقاومت و امکان احیای پروژه سازش در آیندهای نزدیک، مبادرت به ارسال سیگنالهایی از قبیل رفع تحریم فروش تسلیحات به دولت سعودی کردهاند.
همراهی نکردن امارات متحده عربی، مصر و سعودی با جهان غرب در وضع تحریمهای همه جانبه علیه مسکو، بیش از پیش برای بروکسل گران تمام شده است و آنها را مجاب کرده به دنبال ترمیم روابط با سعودی ها گام بردارند
قدرت گیری بن سلمان در عربستان را میتوان نقطه عطفی در معادلات داخلی و بینالمللی آل سعود از زمان قدرت گیری ملک عبدالعزیز در سال 1932 میلادی و تأسیس پادشاهی سعودی در سرزمین حجاز قلمداد کرد. فارغ از اقدامات بن سلمان در باز کردن فضای فرهنگی این کشور و بی اعتنایی به مباحث اسلامی نظیر برگزاری کنسرتهای غربی و تغییر تقویم قمری به میلادی، توأمان با قلع و قمع شاهزادگان سعودی برای تثبیت قدرت در شاخه سُدیریها و فرزندان سلمان بن عبدالعزیز و همچنین تلاش برای تحقق پروژه عظیم و چند میلیارد دلاری نئوم در سرزمین صحراها، ولیعهد سعودی کوشیده است در حوزه بینالمللی از وضعیت اتحاد لاینفک با آمریکا و متحدان اروپایی دست بردارد و با حفظ مناسبات حسنه با دولت های غربی، به برقراری روابط دوستانه با دولتهای چین و روسیه مبادرت کند.
از افزایش روابط نظامی با مسکو و پکن نظیر وضع تفاهم نامههای نظامی با روسیه و تمایل ریاض برای خرید سامانه اس 400، موشکهای کورنت و جنگنده سوخو 35 از روسیه و خرید پهپادهای پیشرفته از چین و مشارکت مستقیم پکن در ارتقای موشکهای بالستیکی سعودی تا پیوستن ریاض به بلوک بریکس که رقیبی برای «گروه هفت» و کشورهای توسعه یافته است، به عنوان زنگ خطری برای دولت های غربی در زمینه تزلزل روابط میان جهان غرب و جهان عرب یاد میشود.
جنگ اوکراین و خشم غرب از آنچه بلندپروازیهای روسیه با استیصال دوچندان اروپاییها همراه شد. نزدیکی جغرافیایی اتحادیه اروپا به روسیه (برخلاف آمریکا) موجب شده است آنان بیش از واشنگتن با نگرانی به سیاستهای بلندپروازانه مسکو و پکن بنگرند. در این میان همراهی نکردن امارات متحده عربی، مصر و سعودی با جهان غرب در وضع تحریمهای همه جانبه علیه مسکو، بیش از پیش برای بروکسل گران تمام شده است و آنها را مجاب کرده به دنبال ترمیم روابط با سعودی ها گام بردارند.
اوج همکاری ریاض با مسکو و پکن به گفت و گوهای مکرر سران کشورهای یاد شده و حضور عربستان و روسیه در تشکیلات اوپک پلاس و بی اعتنایی آنان به تلاشهای آمریکا و اروپا برای افزایش تولید نفت با هدف مهار قیمت انرژی باز میگردد؛ موضوعی که تورمی بی سابقه در خلال چهار دهه اخیر در سال 2023 میلادی به دولتهای اروپایی تحمیل کرد.
بر مبنای دادههای منتشر شده از سوی وبسایتها و اندیشکدههای فعال در حوزه نظامی، دولت سعودی در خلال چهار دهه اخیر همواره در زمره سه وارد کننده بزرگ تسلیحات جهان قرار داشته است. سعودی ها در سال 2023 میلادی با بودجه نظامی معادل 80 میلیارد دلار در جایگاه پنجمین کشور در زمینه بیشترین سرمایه گذاری در حوزه نظامی قرار داشتند.
بر مبنای گزارش الخلیج آنلاین، در همین سال ریاض پس از هند در جایگاه دومین واردکننده بزرگ تسلیحات جهان قرار داشت. دولت آلمان در تولید ادوات و لجستیک نظامی به ویژه در حوزه دریایی و تولید زیردریاییها و ناوهای مدرن در زمره مشهورترین تولیدکنندگان نظامی جهان قرار دارد. در چنین فضایی و با اتکا به تلاشهای انجام شده از سوی سران اروپایی و آمریکایی نظیر لغو ممنوعیت فروش اسلحه به سعودی ها از سوی ایتالیا، برلین نیز گوشه چشمی به درآمدهای هنگفت فروش تسلیحات نظامی به عربستان دارد و در همین راستا به رفع تحریمهای فروش تسلیحات و انعقاد قرارداد جدید نظامی مبادرت ورزیده است.
دوم اکتبر 2018 میلادی را میتوان تاریخ کلیدی در تاریخ مناسبات عربستان سعودی قلمداد کرد، بازهای که در آن محمد بن سلمان، ولیعهد جوان سعودی سرمست از حذف رقبای داخلی و اعمال اصلاحات در مواجهه با طبقه محافظه کار و وهابی سعودی، به دلیل اتهام مشارکت مستقیم در قتل فجیع خاشقجی، روزنامه نگار واشنگتن پست زیر ضربه و فشار دیپلماتیک شدید متحدان غربی خویش قرار گرفت.
همین موضوع موجب شد بن سلمان با گردش تدریجی در سیاست خارجی، نسبت به ارتقای روابط حسنه با پکن و مسکو و رفع خصومتهای پیشین با تهران بکوشد و با فراغ بال بیشتری در راستای تثبیت موقعیت داخلی و بینالمللی خویش گام بردارد.
اکنون و با گذشت بیش از پنج سال از حادثه یاد شده و به واسطه دگرگونیهای رخ داده در موازنه قوا در منطقه، جنگ خونین رژیم صهیونیستی علیه مقاومت اسلامی فلسطینی و ناکامی سران اروپا در خاتمه دادن به جنگ فوق، آنها به طور فزاینده نگران قدرت منطقهای ایران و نزدیکی روزافزون سعودی به بلوک شرق به ویژه پس از جنگ اوکراین هستند.
در این راستا مقام های بروکسل میکوشند با ترمیم روابط با ریاض و ارسال پالسهای گوناگون، علاوه بر دلجویی از دولت عربستان به دلیل انتقادهای فزاینده پس از قتل خاشقجی، زمینه حضور مستحکم سران ریاض را در ائتلاف با دولتهای غربی فراهم و منافع خویش را در منطقه به ویژه در حفظ امنیت دریانوردی دریای سرخ حفظ کنند. تحولات یاد شده موجب شده است بروکسل با تجدیدنظر در مواضع پیشین، علاوه بر رفع تحریمهای تسلیحاتی، تکاپوی بیشتری برای حضور در معادلات منطقه در پیش گیرد.