به گزارش «راهبرد معاصر»؛ فرسایشی شدن جنگ غزه و تداوم تثبیت نشدن موازنه قوا در غرب آسیا سبب شده است هر روز گوشهای از غرب آسیا دستخوش جنگ، بحران داخلی و حتی انسداد سیاسی شود. پس از غزه و لبنان به نظر میآید ایستگاه سوم بحران در منطقه، جمهوری سوریه باشد.
تسلط نداشتن قدرت مرکزی بر امور ادلب سبب شد بار دیگر ترکها به عنوان وارث امپراتوری عثمانی سودای تسلط بر حلب به عنوان قلب اقتصادی سوریه را درسر بپرورانند. در جریان 17 دور نشستهای آستانه، آنکارا تعهد داد بود در صورت باقی ماندن چهارمین منطقه کاهش تنش در اختیار معارضان سوری، روند خلع سلاح یا انتقال تروریستها را از این منطقه آغاز کند.
حرکت تروریستهای مورد حمایت ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو در خاک سوریه نشان دهنده برنامه ریزی غربیها برای باز کردن جبهه جدید برای روسیه است
از مارس 2020 میلادی تاکنون نه تنها این وعده محقق نشده است، بلکه گروههای تروریستی مستقر در ادلب با هدایت تحریرالشام، ائتلاف خرابکاری ایجاد کردند و کمتر از یک هفته بر امور حلب و (تقریباً) حماه مسلط شدند.
نکته کلیدی آنکه این بار بیش از گذشته منافع ترکیه، رژيم صهیونیستی و آمریکا در سوریه با یکدیگر همپوشانی پیدا کرده است و طرفها به دنبال ساقط کردن نظام بشار اسد، رئیسجمهور سوریه و خروج آن از محور مقاومت هستند.
در صحنه آرایی جدید، سؤال راهبردی آنکه تغییر ژئوپلیتیک و قدرت سیاسی در سوریه چه تأثیری بر منافع تهران- مسکو خواهد گذاشت؟
برای محور مقاومت دسترسی مستقیم به خط مرزی عراق-سوریه، سوریه- لبنان و سوریه- فلسطین اشغالی فرصتی فراهم کرده است علاوه بر تسلیح مستمر حزب الله، بتواند پایگاهی مطمئن بر اعمال فشار بر رژيم صهیونیستی به دست آورد. به عنوان نمونه، در بزنگاه گسترش میدان جنگ ایران و رژيم صهیونیستی، رزمندگان مقاومت میتوانند گزینه ورود زمینی به جولان اشغالی را بررسی کنند.
از سال 2018 میلادی تاکنون، پس از اعلام دکترین «هزار خنجر» از سوی نفتالی بنت، نخست وزیر سابق رژيم صهیونیستی و شخصیت کلیدی در «پرونده ایران»، نیروی هوایی ارتش صهیونیستی سعی کرده است با حملات مستمر و مؤثر دامنه حضور مستشاری ایران در سوریه را محدود کند.
در واکنش به این سیاست، تهران تاکنون با دنبال کردن دو سیاست «صبر راهبردی» و «چشم در برابر چشم» (عملیاتهای وعده صادق) سعی کرده است این سیاست را به شکست بیانجامد. با افزایش تنش در شام، مقامهای تصمیم گیر در تهران فرصت داشتند حضور مستشاری در سوریه را افزایش دهند و به این وسیله جبهه پشتیبانی از حزب الله را تقویت کنند.
در بزنگاه گسترش میدان جنگ ایران و رژيم صهیونیستی، رزمندگان مقاومت میتوانند گزینه ورود زمینی به جولان اشغالی را بررسی کنند
افزایش بحران داخلی در سوریه برای روسها معنای دیگری دارد. در سه ماه اخیر ارتش روسیه توانست پیشرویهای سریع و قابل توجهی در خاک اوکراین انجام دهد. به دنبال وضعیت جدید، غربیها با عبور از خط قرمز مسکو اجازه استفاده کییف را از تسلیحات آفندی غرب دادند.
حرکت تروریستهای مورد حمایت ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو در خاک سوریه نشان دهنده برنامه ریزی غربیها برای باز کردن جبهه جدید برای روسیه با هدف از بین بردن تمرکز عملیاتی این کشور در بحران اوکراین است. روسیه به خوبی میداند قطع دسترسی این کشور به لاذقیه و طرطوس چه هزینه ژئواستراتژیکی میتواند به مسکو در رقابت با آمریکا و غرب وارد کند.
تحلیلگران معتقدند، وجود چنین منافعی برای روسیه سبب میشود وارث اتحاد جماهیر شوروی سیاست «تهاجمی جدیدی» در سوریه اتخاذ کند و با پشتیبانی هوایی از نیروهای ارتش سوریه و محور مقاومت، تلاش کند بازی را به نفع خود تغییر دهد.
هم زمان با تحولات میدانی، آخرین اخبار حاکی از برگزاری هجدهمین نشست وزیران امور خارجه آستانه در حاشیه «نشست دوحه» در قطر است. پیشتر روند سهجانبه ایران، روسیه و ترکیه با تأکید بر لزوم مداخله نکردن آمریکا در امور غرب آسیا، زمینه برقراری ثبات و صلح نسبی را در سوریه فراهم کردند. انتظار میرود کشورهای یاد شده، ایران و روسیه با اتخاذی موضع مشترک از دولت، ملت و تمامیت ارضی سوریه در برابر زیادهخواهیهای آنکارا و معارضان سوری حمایت کنند. ترکیه باید بداند، اگر التزام مجدد به توافقات قبلی را در دستور کار خود قرار ندهد، باید آماده موج جدید مهاجران و آوارگان به سمت مرزهای خود باشد.
درک این موضوع برای تمام بازیگران حیاتی است که نباید برای تحقق منافع راهبردی- تاکتیکی خود، وارد حریم منافع سایر بازیگران شوند.
در نظام فکری رهبران سیاسی آمریکا و رژیم صهیونیستی، جهان در حال تبدیل شدن به دو بلوک اقتدارگرایی و دموکراسی است. در این تقسیم بندی جعلی چین، روسیه، ایران و کره شمالی نماد قدرتهای تجدیدنظر طلبی هستند که علاوه بر به چالش کشیدن نظم «پسا جنگ سرد»، به دنبال ترویج الگوی خود در حوزههای تمدنی و در صورت امکان سراسر جهان هستند.
حرکت مشکوک تروریستهای تحریرالشام از ادلب با پشتیبانی هوایی- اطلاعاتی سنتکام و رژیم صهیونیستی نشان دهنده برنامه ریزی غرب برای زمین گیر کردن روسیه در سوریه و در عین حال خارج کردن دمشق از محور مقاومت است. برهمین اساس تهران- مسکو بار دیگر با تعریف منافع مشترک در میدان شام میتوانند تروریسم سلفی- تکفیری را سرکوب کنند و جلوی اجرایی شدن برنامههای ناتو را در شرق مدیترانه بگیرند.