به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در روزهای پایانی دسامبر 2024 میلادی طرح امنیتی مشترک میان آمریکا، رژیم صهیونیستی و ترکیه با همراهی برخی کشورهای عربی همچون قطر به سقوط پیدرپی شهرهای سوریه و در نهایت سقوط نظام قانونی بشار اسد منجر شد. تا زمانی که مخالفان سوری از جنوب و با کمی تأخیر تروریستهای شمالی کنترل شهر دمشق را به دست گرفتند، آنکارا- تلآویو با هماهنگی کامل میدانی روند پیشروی مخالفان اسد را به سمت پایتخت هدایت و در برخی موارد مستقیم در تحولات میدانی دخالت میکردند.
«ماه عسل» دو طرف زیاد طول نکشید. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با انتشار ویدئویی از فراز بلندیهای جولان از پایان توافقنامه 1974 و پیشروی صهیونیست ها در جنوب سوریه گفت. تنها در چند روز نیروی هوایی ارتش صهیونیستی با بیش از 500 حمله تمام نیروی دریایی، هوایی، موشکی و ضد موشکی سوریه را از بین برد تا دیگر تهدیدی از جانب دمشق منافع رژیم صهیونیستی را در شرق مدیترانه به خطر نیندازد.
پس از سقوط نظام اسد، ترکیه فرصت را برای ترویج ایدئولوژی اخوانی و توسعه دیدگاه نئوعثمانیگری مناسب دیده است
حال با گذشت دو ماه از تغییر نظام سیاسی سوریه، با آنکه احمد الشرع (محمد جولانی) و همراهانش توانستند با کمک دولتهای غربی، کشورهای عربی و ترکیه به ثبات شکننده دست یابند، اما وجود نیروهای اشغالگر در بلندهای حرمون و استان قنیطره به صورت مستقیم حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه را تهدید میکند.
مؤسسه آموزشی- تحقیقاتی «آلما» در مطلبی به قلم یاکووف لاپین به بررسی ظرفیتهای مستقیم- غیرمستقیم ترکیه علیه امنیت رژیم صهیونیستی پرداخت. نویسنده این متن با بیان خصومت لفظی و ایدئولوژیک رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و نتانیاهو، به توسعه توان موشکی و پهپادی ترکیه در سالهای اخیر پرداخت.
لاپین معتقد است، پس از سقوط نظام اسد، ترکیه فرصت را برای ترویج ایدئولوژی اخوانی و توسعه دیدگاه نئوعثمانیگری مناسب دیده است. در نهایت کارشناس مؤسسه «آلما» می گوید، ترکیه با الهام گرفتن از الگوی «جنگ از راه دور» ایران احتمالاً حمایت از گروه تندرو را برای مقابله با رژیم صهیونیستی در دستورکار خود قرار دهد.
مؤسسه راهبرد و امنیت اورشلیم نیز به بررسی چشم انداز حضور ترکیه در سوریه در دوران پسا اسد پرداخت. ایتان کوهن یاناروچاک معتقد است، هدف نهایی ترکیه ایجاد پایگاه نفوذ پایدار به وسیله گسترش حضور نظامی، ایجاد پروژههای زیرساختی راهبردی، انعقاد توافقنامههای اقتصادی (به ویژه دریایی) است. در نظر نگارنده، اردوغان قصد دارد در غیاب ایران و روسیه به معمار اصلی آینده سوریه تبدیل شود. ترکیه نوع حضور نظامی اش در سوریه را به بهانه ایجاد «بازدارندگی» در برابر تهدید رژیم صهیونیستی مفهوم بندی کرده است. در عین حال توصیه نویسنده این است، رژیم صهیونیستی نباید اجازه دهد ترکیه به دشمنی فعال تبدیل شود و مانعی بر سر آزادی عمل این رژیم در سوریه باشد.
مرکز امنیت و امور خارجی اورشلیم نیز ترکیه را تهدید جدید رژیم صهیونیستی توصیف میکند. یونی بن مناخیم مدعی است، تشکیلات امنیتی رژیم صهیونیستی به شدت نگران تحولات جاری در سوریه و به دست گرفتن کنترل این کشور به وسیله آنکارا هستند. مناخیم ادعا کرد، اردوغان با استفاده از الگوی «اسلام جهادی» به دنبال ایجاد پایگاه نفوذ در سوریه و سپس ریشه کنی حضور کردها در این کشور است. صهیونیستها به شدت نگران قدرت گیری حکومتی اسلامگرا در سوریه هستند که دارای ایدئولوژی ضد صهیونیستی باشد.
در معادله جدید، «دوستان دیروز» خیلی سریع به «رقبای جدید» تبدیل می شوند و منافعشان در برابر یکدیگر قرار می گیرد. در هفتههای اخیر رسانهها و اندیشکدههای عبری به صورت مستمر ترکیه و «اسلام سنی» را به نوعی جایگزین ایران و «محور مقاومت» معرفی میکنند تا به این وسیله اشغال خاک و تجاوز به سوریه را توجیه کنند. این موضوع تا آنجا پررنگ شده است که کارشناسان صهیونیست خواستار آماده شدن ارتش برای جنگ مستقیم با ترکیه شدند.
البته گروهی دیگر نیز معتقدند، احتمالاً آنکارا در آینده نزدیک با الهام گرفتن از الگوی مقاومت ممکن است با استفاده از گروههای همپیمان خود به نیروهای ارتش صهیونیستی در سوریه حمله کند. فراتر از دو روایت بدبیانه، دیدگاه سومی نیز رقابت میان ترکیه و رژیم صهیونیستی در سوریه را نوعی «جنگ زرگری» میداند.
تحلیلگران طرفدار دیدگاه سوم با بیان همکاری آنکارا- تلآویو در جنگ دوم قفقاز و فرآیند سقوط بشار اسد در سوریه معتقدند، احتمال درگیری مستقیم یا غیر مستقیم میان عضو ناتو و نزدیکترین متحد راهبردی آمریکا در منطقه بسیار اندک است. به بیان دیگر منافع ترکیه و رژیم صهیونیستی تقریباً در وضعیت همسو قرار دارد و اگر تضادی هم وجود دارد، نوعی «بازی کنترل شده» برای توجیه حضور دو طرف در سوریه است.
گروهی معتقدند، احتمالاً آنکارا در آینده نزدیک با الهام گرفتن از الگوی مقاومت ممکن است با استفاده از گروههای همپیمان خود به نیروهای ارتش صهیونیستی در سوریه حمله کند
شاید مهمترین و بزرگترین نقطه اختلاف میان آنکارا- رژیم صهیونیستی، نه موضوع حمایت اردوغان از گروههای سلفی- تکفیری، بلکه دشمنی آنکارا با حضور گروههای کردی در شرق فرات است. به تازگی هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه و رئیس سابق «میت» در مصاحبه ای مدعی شد، یگان های مدافع خلق کرد (ی.پ.ک) برای جغرافیای شرق سوریه حاکم است و بر بیشتر منابع حیاتی تسلط دارد.
بیان چنین اظهاراتی نشان دهنده نزدیک بودن بزنگاه آغاز عملیات نظامی ترکیه و گروههای سوری متحد آن با نیروهای دموکراتیک سوریه است. این سیاست در حالی دنبال میشود که گیدئون ساعر، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی به طور رسمی از کردها و دروزیها به عنوان متحدان طبیعی رژیم صهیونیستی یاد میکند. هرگونه برخورد میان منافع آنکارا- تلآویو در پرونده کردها حافظ منافع ایران و محور مقاومت است و میتواند معادلات میدانی در مرز سوریه- عراق- اردن (التنف) را تغییر دهد.