به گزارش «راهبرد معاصر»؛ نخستین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا با میانجیگری سیاستمداران عمانی در مسقط در حالی برگزار شد که وضعیت پیشرو برای هر دو کشور و نیز دیگر کشورهای غرب آسیا در هالهای از ابهام قرار دارد؛ زیرا موضوع اصلی گفتوگوها پرونده هستهای و میزان غنیسازی اورانیوم ایران است. به همین علت دستیابی به توافق دوجانبه کار را سخت و پیچیده میکند.
تعدادی از کشورها همچون عمان، امارات و عربستان در شرایط فعلی دستیابی دو طرف به توافق را سودمندانه تلقی میکنند، زیرا وقوع جنگ از میزان امنیت و سود اقتصادی شان به دلیل شرایط ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک مشترک با ایران میکاهد. علاوه بر این، مقام های رژیم صهیونیستی برای فراهم کردن زمینه تضعیف و یافتن شریکی دیگر در دشمنی با ایران، دستیابی به توافق دوجانبه تهران- واشنگتن را به سود خود نمیدانند.
پرونده هستهای ایران بارها زیربنای تشکیل مذاکرات میان ایران و غربیها را به خود اختصاص داده است
با وجود این، دور دوم مذاکرات عمان شنبه گذشته در رم، پایتخت ایتالیا با میانجیگری عمانیها برگزار شد. بعد از اتمام جلسه چهار ساعته، مقام های سیاسی پیشرفت قابل قبولی را از روند مذاکرات بازگو و برای شنبه آینده مذاکره دیگری برنامهریزی کردند.
یک روز پیش از برگزاری نشست عمان در رم، ران درمر وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی و دیوید بارنیا رئیس موساد راهی پاریس شدند تا بر روی دستورکار استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا اثرگذار باشند. نکته جالب توجه آنکه درمر باقی ماند تا پس از نشست غیرمستقیم هیئتهای آمریکایی- ایرانی بتواند دستورکار جلسه را از ویتکاف دریافت کند. به گزارش جروزالم پست، با وجود تلاش مهره مورد اعتماد بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای تغییر لحن هیئت آمریکایی، وی ظاهراً در این زمینه ناکام ماند.
پرونده هستهای ایران بارها زیربنای تشکیل مذاکرات میان ایران و غربیها را به خود اختصاص داده است. این بار نیز پرونده هستهای ایران و سطح غنیسازی اورانیوم موضوع مهم مذاکرات هست. به گفته سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، «آمریکاییها تاکنون هیچ بحث غیرمرتبط با موضوع هستهای مطرح نکرده اند. گفتهایم مذاکره مرتبط با موضوعات هستهای است و موضوع دیگری را نمیپذیریم».
با وجود این، دستیابی به سطحی از توافق که به بسته شدن پرونده هستهای ایران منجر نشود و اطمینانی برای آمریکاییها داشته باشد تا از میزان تحریمهای خود بکاهند، بسیار پیچیده است. در روند مذاکرات بازیگران پشت پرده تأثیرگذاری قابل توجهی دارند. در این میان تندروهای آمریکایی با توجه به نفعشان در درگیری مستقیم ایران و آمریکا و افزایش قیمت نفت در تلاش هستند اخلال در روند مذاکرات ایجاد کنند. آنها برای توجیه کارشان موضوع هستهای ایران را خطرناک جلوه میدهند.
علاوه بر این، دشمن شماره یک ایران، یعنی رژیم صهیونیستی با جنایت های فجیعش در جنگ غزه، از بین بردن امنیت مرزهای شمالی، هزینه هنگفت نظامی و کاهش شاخص های اقتصادی به دنبال ضربه زدن به ایران به وسیله آمریکاست. به همین دلیل مقام های صهیونیست از روند مذاکرات پیشرو احساس خوبی ندارند.
باز بودن پروندههای سیاسی بسیار در جهان و بینتیجه بودن آنها برای رئیس جمهور آمریکا موضوعی است که سبب تمایل ترامپ برای برگزاری مذاکرات با تهران شده است. افزایش قدرت اقتصادی چین در محیطی ایدهآل، طولانی شدن جنگ اوکراین و افزایش هزینههای نظامی و اقتصادی غربیها و ناآرام بودن شرایط در ژئوپلیتیک غرب آسیا (دارا بودن منابع نفت و گاز، تأثیرگذاری بر کریدورهای مهم جهانی) عناوینی است که دستیابی به نظم مطلوب جهانی را برای مقام های کاخ سفید دشوار کرده است. به همین علت دستیابی به توافق برای طرف آمریکایی در شرایط فعلی اهمیت دارد.
تضمین منافع ملی موضوعی است که دو طرف قبل از نشستن بر سر میز مذاکره، دستیابی به سطح قابل قبولی از آن را امتیاز سیاسی خود عنوان کردند
بعد از اتمام دور نخست مذاکره، دو طرف از ادامه روند مذاکرات خرسند بودند و گفتند در موضوعات کلی به سطحی از تفاهم دست یافتند. این روند در مذاکرات دور دوم ادامهدار بود تا اینکه اخبار برگزاری جلسات فنی در روزهای آینده مخابره شد. با توجه به انتقال موضوعات کلی به مباحث جزئی، شاهد نشانههایی از تفاهمات دو طرف در مباحث کلان بودهایم. در آخر نیز شاهد تلاشهای کشورهای منطقه در روند مذاکرات هستیم.
عربستان که سالهای اخیر مخالف توافق ایران و آمریکا بود، حال در مذاکرات پیشرو یکی از طرفداران برقراری توافق دو طرف است. همچنین تلاش کشورهای میانجی ازجمله عمان میزان تأثیرگذاری آنها در سیر مذاکرات را نشان میدهد. هرچه کشورهای منطقه در زمینه مناقشه هسته ای ایران متحدتر باشند، سنگاندازی در دستیابی به تفاهم عادلانه کاهش مییابد.
تضمین منافع ملی موضوعی است که دو طرف قبل از نشستن بر سر میز مذاکره، دستیابی به سطح قابل قبولی از آن را امتیاز سیاسی خود عنوان کردند. در این میان ایران و آمریکا با بیان انتظارات و خواستههای خود موضوع اصلی جلسات را تعیین میکنند. در ادامه، دو طرف با اندازهگیری سود و زیانهایشان به قبول یا استقبال نکردن از نظرات و خواستههای طرف مقابل اقدام می کنند.
دستیابی به سطح قابل قبولی از اطمینان میتواند اهرمی باشد که ادامه مذاکرات و دستیابی به توافق را آسانتر میکند. بسیاری از مواضع و گمانهزنیها به دلیل بی اعتمادی دو طرف است.