واکاوی اهداف پنج‌گانه نشست بحر المیت-راهبرد معاصر

واکاوی اهداف پنج‌گانه نشست بحر المیت

در نشست فوق العاده و غیرمنتظره بحرالمیت سران شش کشور عربی درخصوص مسائل مختلفی ازجمله ایران، سوریه، فلسطین و همچنین طرح‌های مشترک مورد نظر به بحث و تبادل نظر پرداختند.
رامین حسین آبادیان؛ کارشناس مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۴ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ - 2019 February 04
کد خبر: ۴۰۹۵

به گزارش راهبرد معاصر؛ وزرای خارجه شش کشور عربی در روز پنجشنبه، 11 بهمن ماه به منظور بررسی طرح‌ها و برنامه‌های مشترک خود درخصوص تحولات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای گردهم آمدند. وزرای خارجه کشورهای عربستان، امارات، بحرین، مصر، اردن و کویت در این نشست که در منطقه «بحرالمیت» واقع در کشور اردن برگزار شد، شرکت کردند. درجریان این نشست فوق العاده و غیرمنتظره، سران کشورهای عربی درخصوص مسائل مختلفی ازجمله ایران، سوریه، فلسطین و همچنین طرح‌های مشترک مورد نظر به بحث و تبادل نظر پرداختند. درهمین ارتباط، «سفیان القضاة» سخنگوی وزارت خارجه اردن در خصوص این نشست تأکید کرد: «وزرای خارجه 6 کشور روابط دو جانبه و تحولات منطقه‌ای و چگونگی تعامل در راستای رسیدن به اهداف مشترک را در بحرالمیت دنبال کردند».

 

رسانه‌های منطقه‌ای از کشورهای قطر و عمان به عنوان غایبان اصلی نشست بحرالمیت یاد کردند؛ غایبانی که علیرغم عضویت‌شان در شورای همکاری خلیج فارس، در نشست مذکور حضور نیافتند. قطر به دلیل تنش‌های ایجادشده میان آن با 4 کشور تحریم‌کننده و همچنین عمان به دلیل اتخاذ مواضع بی‌طرفانه در قبال کشورهای منطقه و تحولات آن‌ها، حاضر به مشارکت در نشست بحر المیت نشدند. یکی از نکات قابل تأمل این بود که با وجود انتصاب «ابراهیم العساف» به عنوان وزیر خارجه جدید عربستان سعودی، برخلاف انتظارات، باز هم «عادل الجبیر» وزیر مشاور در امور خارجی عربستان در این نشست حاضر شد! همین امر موجب شده تا شائبه تداوم سکان‌داری دستگاه دیپلماسی عربستان سعودی توسط عادل الجبیر به صورت گسترده در رسانه‎‌ها مطرح شود.

 

1. تلاش برای ممانعت از بازگشت دمشق به اتحادیه عرب

پس از آغاز بحران سوریه در سال 2011 بود که اعضای اتحادیه عرب به سردمداری عربستان سعودی در اقدامی کاملا سیاسی و خصمانه عضویت دمشق در این اتحادیه را به حالت تعلیق درآوردند. اعضای اتحادیه عرب با این توهم که دمشق مشروعیت خود را از دست داده و دیر یا زود توسط مردم سوریه از قدرت ساقط خواهد شد، دست به این اقدام زدند. با این‌حال، اکنون که بیش از هشت سال از آغاز بحران سوریه و حمایت‌های همه‌جانبه محور غربی ـ عربی از تروریست‌های تکفیری سپری می‌شود و درحال حاضر بیش از 90 درصد از خاک این کشور تحت کنترل نیروهای مقاومت سوری درآمده است، شاهد چرخش 180 درجه‌ای سران عرب در مواضع‌شان در قبال سوریه هستیم.

 

در ادامه همین چرخش مواضع بود که از چندی پیش به تدریج مسأله «بازگشت سوریه به اتحادیه عرب» در محافل عربی مطرح شد. برای نخستین بار این «قائد باجی السبسی» رئیس‌جمهوری تونس بود که اعلام کرد رایزنی‌هایی را با اعضای اتحادیه عرب جهت مجاب کردن آن‌ها به بازگرداندن دمشق به این اتحادیه، انجام خواهد داد. پس از این اظهارنظر نیز «جبران باسیل» وزیر خارجه لبنان بر لزوم بازگشت سوریه به اتحادیه عرب تأکید کرد تا این مسأله بیش از هر زمان دیگری جدّی و در عین حال، علنی گردد.

 

برهمین اساس، تحولات سوریه و مسأله بازگشت آن به اتحادیه عرب ازجمله محورهای اصلی نشست بحرالمیت بوده است و کشورهای عربی در این خصوص رایزنی‌هایی را جهت هماهنگی هرچه بیشتر مواضع‌شان در اتحادیه عرب، با یکدیگر انجام داده‌اند. عربستان سعودی و بحرین در جریان این نشست تلاش زیادی برای متقاعد ساختن متحدان عربی خود جهت ممانعت از بازگشت دمشق به اتحادیه عرب، کرد‌ه‌اند. علت این مسأله هم آن است که مواضع متحدان ریاض در قبال دمشق کاملا واضح و آشکار است. سفارت مصر که مدت‌هاست در دمشق به کار خود ادامه می‌دهد. امارات نیز به تازگی سفارت خود در دمشق را بازگشایی کرد. اردن نیز روابط خود با سوریه را تا سطح کاردار ارتقاء بخشید. درخصوص کویت نیز رسانه‌های سوری ازجمله روزنامه سوری «الوطن» اعلام کرده‌اند که این کشور به زودی سفارتش را در سوریه بازگشایی خواهد کرد.

 

در این میان، تنها رژیم‌های سعودی و آل‌خلیفه هستند که همچنان به مواضع غیراصولی خود در قبال دولت قانونی دمشق ادامه می‌دهند و بدین‌ترتیب، یکی از اهداف اصلی و اساسی آن‌ها از تلاش برای برگزاری نشست بحرالمیت، متقاعد کردن سران عرب به مخالفت با بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، بوده است. باید منتظر ماند و دید که آیا این بار نیز سعودی‌ها همچون گذشته موفق به تأثیرگذاری بر تصمیمات نهادهای عربی ازجمله اتحادیه عرب در قبال کشورهای مختلف خواهند بود و یا سران کشورهای عربی برای اولین بار مسیر استقلال از سعودی در پرونده سوریه را در پیش خواهند گرفت؟

 

2. کمک به رونمایی از طرح «معامله قرن»

«دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا پس از روی کار آمدن در این کشور از طرحی برای مسأله فلسطین نام برد که از آن به عنوان طرح «معامله قرن» یاد می‌شود؛ طرحی که به موجب آن فلسطینیان از اراضی مادری‌شان بیرون رانده می‌شوند و قدس اشغالی به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخته خواهد شد. ایالات متحده آمریکا باوجود حمایت‌های چندباره خود از طرح مذکور، اما همچنان از جزئیات آن رونمایی نکرده است.

 

درهمین ارتباط، یک مقام بلندپایه کاخ سفید از تصمیم دولت آمریکا برای تعویق رونمایی از طرح معامله قرن به بعد از انتخابات کنیست (پارلمان) رژیم صهیونیستی، خبر داده است. از آنجایی که احزاب رژیم صهیونیستی بر سر برگزاری انتخابات زودهنگام کنیست در روز 9 آوریل توافق کرده‌اند، بنابراین واشنگتن تا قبل از این تاریخ از طرح خود رونمایی نخواهد کرد.

 

طبق اعلام رسانه‌های آمریکایی، مقامات دولت واشنگتن پیش از رونمایی از طرح مذکور، موافقت شماری از کشورهای عربی با این طرح را به دست آورده‌اند. درهمین راستا، روزنامه آمریکایی «اسرائیل هیوم» با انتشار گزارشی ضمن تأیید مطلب فوق، اعلام کرد که سران کشورهای عربستان سعودی، امارات، اردن و مصر موافقت خود با طرح معامله قرن را به مقامات واشنگتن ابلاغ کرده‌اند. حتی خبرگزاری آمریکایی «رویترز» اعلام کرده است که سران کشورهای حاضرند مبالغ هنگفتی را صرف کنند تا طرح معامله قرنِ مد نظر آمریکایی‌ها اجرائی شود. طبق اعلام این رسانه آمریکایی، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی به «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین پیشنهاد کرده است که در ازای دریافت 100 میلیون دلار، به مخالفت‌های خود درقبال معامله قرن پایان دهد.

 

بنابراین، درحالی که کمتر از 2 ماه و نیم به برگزاری انتخابات کنیست و به تبع آن رونمایی از طرح معامله قرن توسط ایالات متحده آمریکا باقی مانده است، کشورهای عربی و در رأس آن‌ها عربستان سعودی برگزاری سلسله نشست‌های مشترک به منظور هماهنگی‌های بیشتر جهت مشخص شدن سازوکار حمایت‌هایشان از معامله قرن و نحوه کمک به پیاده‌سازی آن را، نصب‌العین خود قرار داده‌اند و برگزاری نشست بحرالمیت نیز در همین چارچوب قرار می‌گیرد.

 

3. نگرانی از خروج نیروهای آمریکایی از سوریه

در روز 19 دسامبر سال 2018 بود که «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا از تصمیم قطعی خود برای خارج کردن نیروهای ایالات متحده از خاک سوریه خبر داد و مدتی بعد نیز فرمان اجرایی شدن این دستور را به امضاء رساند. پیش از این، دونالد ترامپ حدود یک سال پیش از تصمیم قریب الوقوع خود برای خروج از سوریه خبر داده بود. با این‌حال، عربستان سعودی پس از پرداخت مبلغی نزدیک به 4 میلیارد دلار به مقامات واشنگتن، آن‌ها را مجاب کرد تا مدت زمان بیشتری را در سوریه باقی بمانند تا بدین‌ترتیب، منافع و مصالح سعودی در این کشور نیز آسیب نبیند.

 

اکنون و با اعلام تصمیم قطعی برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، متحدان غربی ـ عربی واشنگتن نسبت به این مسأله به شدت احساس نگرانی می‌کنند. هرچند که سعودی‌ها حاضرند برای پایان دادن به این نگرانی مبلغی به مراتب بیشتر از آنچه را که پیشتر به آمریکایی‌ها پرداخت کردند، اعطاء کنند اما دونالد ترامپ تاکنون نسبت به این مسأله اعلام رضایت نکرده است؛ دلیل این مسأله یا بازارگرمی هرچه بیشتر رئیس جمهوریِ تاجرمسلک آمریکا برای بالا بردن هزینه پرداختی از سوی سعودی است و یا به خسارت‌های مالی سرسام‌آوری بازمی‌گردد که آمریکایی‌ها طی سال‌های گذشته وبر اثر حضور ناموفق در سوریه، متحمل شده‌اند.

 

اما درهر صورت، آنچه که واضح به نظر می‌رسد، این است که کشورهای عربی خروج ایالات متحده آمریکا از سوریه را به مثابه تضعیف جایگاه خود در این کشور و افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در آنجا می‌بینند و به شدت از تحقق این مسأله احساس نگرانی می‌کنند و همین نگرانی به یکی از مهمترین محورهای بحث و تبادل نظر آن‌ها در ضیافت ناگهانی و غیرمنتظره در منطقه «بحرالمیت» اردن تبدیل شد.

 

4. حرکت به سمت رؤیای تشکیل ارتش متحد عربی

علاوه‌برآنچه که ازجمله سلسله اهداف سران کشورهای عربی برای برگزاری نشست «بحرالمیت» برشمرده شد، نمی‌توان از ابعاد ضد ایرانی این نشست نیز غافل شد و به سادگی از کنار آن عبور کرد. یکی از اهداف مهم برگزاری این نشست ناگهانی و فوق‌العاده، دست‌یابی به سازوکار جدیدی جهت مقابله و رویارویی با جمهوری اسلامی ایران بوده است. این مسأله آنقدر واضح به نظر می‌رسد که حتی رسانه‌های وابسته به عربستان سعودی هم در طول این چند روز نتوانستند بر روی آن سرپوش بگذارند. به عنوان نمونه شبکه سعودی «العربیه» با اشاره به اهداف تشکیل نشست بحرالمیت در اردن صراحتا اذعان کرد که تشکیل «ائتلاف ضد ایرانی» از اهداف برگزاری نشست مذکور بوده است. درهمین حال، «محمد حامد» کارشناس و تحلیلگر سیاسی مصری در گفتگو با شبکه «روسیا الیوم» تأکید کرد که سران 6 کشور عربی به منظور یافتن راهکاری برای مقابله با ایران در بحرالمیت گردهم آمدند.

 

برهمین اساس، تحت هیچ شرایطی نمی‌توان ماهیت ضد ایرانی نشست بحرالمیت را نادیده گرفت. لذا بعید نیست که وزرای خارجه 6 کشور عربی در جریان این نشست مسأله تشکیل «ارتش متحد عربی» و یا همان «ناتوی عربی» را به عنوان بهترین گزینه برای رویارویی با ایران و مقابله با گسترش روزافزون نفوذ آن در منطقه، بار دیگر مورد بحث و بررسی قرار داده باشند؛ به ویژه اینکه وزرای خارجه همین 6 کشور طی ماه‌های گذشته با برگزاری چندین جلسه مشترک با حضور فرماندهان نظامی ارشد ایالات متحده آمریکا، مسأله تشکیل ناتوی عربی را مورد بررسی قرار داده‌اند.

 

البته ناگفته نماند که مسأله تشکیل ناتوی عربی مربوط به امروز و دیروز نیست و سال‌هاست که سران عرب و در رأس آن‌ها عربستان سعودی به دنبال عملیاتی ساختن چنین طرحی برپایه الگوبرداری از «پیمان آتلانتیک شمالی» یا همان «ناتوی غربی» هستند و به دلیل وجود برخی اختلافات، موفق نشدند به این هدف خود جامه عمل بپوشانند. با این وجود، مسأله تشکیل ناتوی عربی پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا بار دیگر توسط دولتمردان جدید ایالات متحده مطرح شد تا شاید در سایه حمایت‌های دولت کنونی واشنگتن به نتیجه برسد. از نشست بحرالمیت می‌توان به عنوان گامی در جهت تحقق این رؤیای دیرینه یاد کرد.

 

5. تسریع روند عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی

نگاهی هرچند گذرا به سِیر تحولات جهان عرب گویای این واقعیت تلخ است که سران کشورهای عربی ـ اسلامی در عرصه عادی‌سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی، با یکدیگر مسابقه می‌دهند و از هم گوی سبقت می‌ربایند. در واقع، هرگونه موفقیت «معامله قرن» که قرار است کمتر از دو و ماه نیم دیگر از آن رونمایی شود، به حمایت کشورهای عربی ـ اسلامی از آن بستگی دارد. بدون تردید، وجود چنین حمایتی مستلزم سرعت بخشیدن به روند عادی‌سازی روابط با صهیونیسم از سوی کشورهای عربی است. سران عرب خود نیک می‌دانند که اگر امروز مسیر عادی‌سازی روابط با دشمن صهیونیستی را به خوبی نپیمایند، فردا قادر نخواهند بود آن حمایتی را که منجر به موفقیت معامله قرن خواهد شد، از تل‌آویو به عمل آورند.

 

قطار عادی‌سازی روابط سران کشورهای عربی ـ اسلامی با رژیم صهیونیستی آنچنان با سرعت درحال حرکت است که حتی موجبات هیجان‌زدگی «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی را نیز فراهم آورده است؛ تاجایی که وی از نوع روابط کنونی میان اعراب و تل‌آویو به عنوان یک «انقلاب» در عرصه مناسبات منطقه‌ای یاد می‌کند و صراحتا از سفرهای علنیِ قریب‌الوقوع خود به کشورهای عربی سخن می‌گوید. عادی‌سازی روابط با صهیونیسم بخش مهمی از پرونده‌های مورد بررسی در نشست بحرالمیت را به خود اختصاص داد تا سران عرب در این زمینه نیز با یکدیگر هماهنگ بوده و از سوی دیگر، راهکاری برای مقابله با انتقادات گسترده افکار عمومی از خود به دلیل نزدیکی به صهیونیسم، بیابند.

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده